یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۸ - ۰۹:۵۰
حقیقت مطلق در استدراک گوناگون مثنوی معنوی جای دارد

کریم زمانی از شارحان مثنوی در دومین بخش از همایش بین‌المللی بزرگداشت اندیشه‌های جهانی مولانا جلال‌الدین بلخی که ظهر روز گذشته(۳۰ آبان ماه) در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد، آثار او را بر آمده از دل دانست و اظهار داشت: به ندرت می‌توان تنها یک معنا برای اشعار مولانا یافت. او از به تصویر کشیدن طبیعت پا را فراتر نهاده است و از این ره‌گذر به معشوق حقیقی اشارت دارد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دکتر سیدعلی محمد سجادی، دکتر مهدی ماحوزی، رییس کمیته علمی همایش، دکتر آذرمیدخت صفوی از استادان، پژوهشگران و مولوی‌شناسان هندوستان و «چندر شکر» از نویسندگان و صاحب‌نظران هندوستان، به عنوان اعضای هیات رییسه به ارایه نظرات و داوری درباره مقالات ارایه شده در حوزه مفاهیم و پیام‌های مولانا در آثارش پرداختند.

در ابتدای این بخش، دکتر مهدی ماحوزی، مدير گروه دكتراي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد رودهن و رییس کمیته علمی همایش که دبیری این بخش را نیز برعهده داشت، با اشاره به این که نخستین جلد از مقالاتی که در این جلسه ارایه می‌شوند، اکنون منتشر شده‌اند، متذکر شد: سایر مقالات ارایه شده به دبیرخانه این همایش که مورد تایید داوران واقع شده‌اند، تا پایان سال چاپ و منتشر خواهند شد.

سپس پروفسور خلیل ابراهیم صاری اوغلو، از سخنرانان این همایش و نماینده مردم ترکیه با مقاله‌اي با عنوان «موضوع مرگ در رباعیات مولانا» به ارایه تعریفی از قالب شعری رباعی پرداخت و بیان داشت: مولانا اشعار خود را از زندگی می‌گرفت و شاعری واقع‌گرا بود و این توانایی را داشت که هر موضوعی را هربار به شیوه‌ای دیگر و به زیبایی بیان کند. او علاوه بر غزل‌های فارسی، در سرودن اشعار عربی و ترکی هم توانا بود.

وی با تاکید بر این که مشابه دانستن تمامی آثار این عارف الهی به یکدیگر درست نیست، عنوان داشت: نثر او را نمی‌توان از نظم جدا دانست. اگر به زبان او در بیان مسایل آشنا باشیم، درک می‌کنیم که از یک رباعی او چندین معنا قابل دریافت است. او شاعری است که با مرگ بسیار مانوس است و آن را تنها سهم مشترک تمامی انسان‌ها از دنیا می‌داند. او مرگ را سرآغاز حیاتی جدید، ابدی و وصال به خدای تعالی ـ معشوق حقیقی ـ می‌داند.

صاری اوغلو با اشاره به این اعتقاد مولوی که «عاشقان واقعی هرگز نمی‌میرند و پیوسته در حیات‌اند» گفت: مولانا مرگ را حیات اهل دل و دین می‌دانست و نوشیدن شراب عشق را به سرکشیدن باده بقا تشبیه می‌کرد. او خود را بنده قرآن و خاک ره حضرت محمد(ص) معرفی می‌کرد و گفتار خود را در بستر معارف اهلبیت(ع) شکل می‌داد.

در ادامه، غلامحسین ابراهیم دینانی، از استادان و فلاسفه معاصر نویسنده کتاب‌های گوناگون در حوزه اندیشه و فلسفه به تبیین موضوع «جبر و اختیار ر اندیشه مولانا» پرداخت و پس از تشریح برخی از مفاهیم ساده این مبحث، به خلقت انسان اشاره کرد که اختیار او نبوده اما پس از خلقت اختیاراتی از سوی خداوند به او تفویض شده و او در برابر این ویژگی و اراده و لطف الهی که این اختیار را به او داده مسوول و موظف است.

او جبر و اختیار را مساله‌ای عقیدتی، دینی، کلامی، فلسفی و فقهی می‌داند که از آغاز بوده است و تا پایان عالم نیر همچنان ادامه خواهد داشت و برای همه آدمیان به نحوی مطرح می‌شود و گفت: آگاهی عین آزادی است. آنجا که آگاهی باشد، آزادی راه خواهد یافت و جزء جدا نشدنی آن می‌شود.

دینانی در پایان سخنانش با اشاره به تاثیرپذیری هگل، اندیشمند و فیلسوف آلمانی از پیام‌ها و معارف مولانا، تصریح کرد: تاریخ، تجسم اندیشه در زمان است، تجسم اندیشه در مکان، طبیعت را می‌سازد.

سپس کریم زمانی، از شارحان مثنوی معنوی و مولفان و مدرسان این حوزه، درباره «پیوندهای موضوعی فیه‌مافیه با مثنوی و دیوان شمس» بیان کرد: اگر بخواهیم انواع کتاب‌های اهل عرفان و تصوف را تقسیم‌بندی کنیم، در دو دسته جای می‌گیرند؛ برخی از این کتاب‌ها از کاغذ برآمده‌اند و بر کاغذ می‌نشینند. مراد از این‌گونه تالیفات، محفوظات و معلوماتی‌اند که از اندیشه پیشینیان شکل گرفته‌اند. دسته دیگر از این آثار را کتاب‌های عرفانی کمیاب و ارزشمندی می‌سازند که از دل برآمده‌اند و بر صفحه کاغذ نقش می‌بندند، تمامی کتاب‌ها و آثاری که از مولانا برجای مانده‌اند، از این دسته‌اند.

وی دیوان شمس را دریایی ناپیدا کرانه توصیف کرد که به ندرت می‌توان تنها یک مهنا برای بیتی از آن یافت و ورود به این دیوان کبیر را بسیار مشکل خواند و افزود: دوام آوردن در این اقیانوس و بیرون آمدن از آن، شاید امری نزدیک به محال باشد. مولانا برخلاف برخی از شاعران که تنها در توصیف طبیعت و به تصویر کشیدن زیبایی‌های ظاهری آن باقی می‌مانند، سخت طبیعت‌گراست، اما در طبیعت باقی نمی‌ماند، وصف‌هایی که به ویژه در دیوان شمس دارد، در عین کثرت، بی‌نظیرند.

زمانی با اشاره به تعابیر مولانا اظهار داشت: او طبیعت را نردبانی برای عروج به ماوراءالطبیه می‌پندارد که ما را به سوی خالق هستی سوق می‌دهد و در پیمودن این راه تنها وسیله قابل اطمینان را «عشق» می‌انگارد. به اعتقاد او، با مرکوب عشق می‌توان لایه‌های جهان هستی را در نوردید. مولانا علاوه بر عشق عمودی که اشاره به آسمان دارد، عشق افقی را نیز در ارتباط انسان با تمامی موجودات هستی توصیف می‌کند و در این راه مسامحه و مصالحه با همه مخلوقات را توصیه کرده است. او همه را به وحدت دعوت می‌کند و هیچگاه در آثارش به هیچ دین و آیینی بی‌احترامی جایی ندارد.

همچنین دکتر سیدعلی محمد سجادی، از صاحب‌نظران و مدرسان این حوزه، با اشاره به مقام مولانا به معرفی استادان معاصر مولوی‌پژوه و شروحی که در دوران معاصر بر مثنوی معنوی تقریر یافته‌اند، پرداخت و یادآور شد: تمامی این آثار عاری از اشکال نیستند و باید از سوی دیگر متخصصان استدراکاتی بر این آثار در راستای تکمیل‌شدن آنها نوشته شود. نقادی در معرفی و بررسی این آثار، از ملزومات توجه به آنهاست.

در ادامه این همایش، پروفسور «شریف حسین قاسمی» از هندوستان با ارايه مقاله‌اي با موضوع «حدیث مولانا و مثنوی او در مجالس و سخنان عارفان هند» بیان داشت: ارتباط جدانشدنی میان عرفای ایرانی و هند از دیرباز وجود داشت. افراد فراوانی در دوره‌های گوناگون تاریخی به ویژه از خراسان به هندوستان مهاجرت کرده بودند که از طریق دید و بازدید با وابستگان خود، ارتباط زیادی تا مدت‌ها میان هند و ایران برقرار بود.

وی با تاکید بر این که مثنوی و دیگر غزلیات مولانا در مجالس و سخنان عارفان هند از دوران زندگی او طنین‌انداز شده است و آنان در تعلیفات خود از این آثار الگو می‌گیرند و به آن تاسی می‌جویند، بیان کرد: آنها همچنین در تایید و یافتن تصدیقی بر نظریات و سخنان خود، از اشعار این عارف نامی بهره می‌گیرند.

شریف حسین قاسمی با بیان نام «بوعلی شاه قلندر» او را از شاعران و عارفان معاصر مولوی نام برد و ادامه داد: او در میانه راه تحصیل عرفان از مولانا و شمس تبریزی کمک گرفت و موفق به دیدار آنها شد. مثنوی «گل و بلبل» از آثار این شاعر هندی و برگرفته از مثنوی معنوی و به گونه‌ای ترجمان این اثر است.

در پایان این بخش از همایش، استاد «چند شکر» از مدرسان دانشگاه دهلی و عضو هیات رییسه این مرکز آموزشی گفت: در هندوستان همواره مثنوی‌خوانی و شرح مثنوی‌نویسی وجود داشته و نه تنها در مراکز اسلامی بلکه در مراکز هندو نیز ـ به ویژه در مرکز شهر آگره ـ مثنوی را در جایگاهی قرار داده‌اند و آن را عبادت می‌کنند.

وی دلیل این امر را تجلی حق به عنوان «وحدت‌الوجود» در این اثر خواند و افزود: این اثر به عنوان یکی از کتاب‌های مرجع مهم در مراکز هندوستان خوانده می‌شود.

گفتنی است دومین روز از همایش بین‌المللی بزرگداشت اندیشه‌های جهانی مولانا جلال‌الدین بلخی از سوی معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن با ارایه مقالاتی از اندیشمندان داخلی و خارج از ایران از ساعت ۳۰/۸ تا ۱۸ نخستین روز آذرماه(یکشنبه) با حضور صاحب‌نظران و کارشناسان این حوزه در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی برگزار می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط