حافظ موسوي، شاعر و از داوران سومين جايزه كتاب سال شعر جوان، ارتباط شاعر با افقهای فكری روز را امري موثر در ارتقاي شعر به ويژه شعر جوان ميداند كه شعر را از درجا زدن در تكنيك و بازي زباني ميرهاند.\
وي در ادامه با تاكيد بر پشتوانه شعر جوان كه تجربههاي دهههاي پيشين آنهاست اظهار داشت: به طور طبيعي جرياني متكي بر تجربههاي گذشته در شعر ديده ميشود. به ويژه در ارتباط با غزلسرايان كه از تجربههاي غزل مدرن در دهه 70 بهره ميگيرند.
اين شاعر از دهه 70 به عنوان دهه گذار ياد و تصريح كرد: فراواني تجربهها از ويژگيهاي اين دهه بود. بخشي از تجربهها سمت و سوي خود را پيدا كردند و بخشي ديگر كه تجربههاي افراطي بودند از ادامه راه بازماندند. به طور كلي ميانگيني از تجربههاي دهههاي پيشين به نسلهاي بعدي ميرسد.
وي به وجود مشكلی اساسي در شعر جوان اشاره كرد و افزود: شايد مشكل اساسي شعر ما محدود ماندن اطلاعات شاعران در حوزه ادبيات و اصطلاحات ادبي است. اما نبايد فراموش كرد يك شاعر بايد در تمام حوزهها چون فلسفه، هنر، تاريخ، اجتماع و سياست از آگاهي لازم برخوردار باشد.
موسوي با تاكيد بر لزوم گسترش ذهني شاعر ادامه داد: گسترش ذهني شاعر به معناي ارتباط شاعران با افقهاي فكري روز است. اگر شاعري از قدرت شعري بالايي برخوردار باشد اما نظري به افقهاي فكري روز نداشته باشد، كارش در سطح تكنيك و بازيهاي زبانی باقي ميماند.
وي درباره چگونگي داوري آثار سومين دوره جايزه كتاب سال شعر جوان توضيح داد: با توجه به آنكه كتابهاي برگزيده در مرحله نخست از سومين دوره جايزه كتاب سال شعر جوان در دو قالب كلاسيك و نو بودند و داوري نهايي اين دو قالب(غزل، شعر نو) با هم صورت ميگرفت، داوري اين جايزه را دشوار ميكرد. از سوي ديگر نقصانها در شعر جوان امري طبيعي است؛ اما تنوع سليقه داوران نيز امر داوري را دشوارتر كرده بود.
نظر شما