دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۵
لزوم تولید آثار ادبی ‌و هنری از اندیشه‌های شیخ اشراق

گلستان- مجتبی طالبی، نویسنده و پژوهشگر گلستانی معتقد است: جامعه‌ای که شیخ اشراق دارد حیف است از روی آثار و اندیشه‌هایش انیمیشن تولید نکند، قصه ننویسد و کار گرافیکی و نقاشی انجام ندهد و حتی موسیقی نسازد.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -سید حسن حسینی نژاد:  به مناسبت روز هنر انقلاب اسلامی نشستی با حضور جمعی از مسئولان، اهالی فرهنگ، هنر، رسانه و فعالان قرآنی و عموم مردم در غرفه هنرهای قرآنی هشتمین نمایشگاه قرآن و عترت استان گلستان واقع در تالارفخرالدین اسعد گرگانی برگزار شد.

قرآن کریم تا هفتاد بطن دارد

مجتبی طالبی، نویسنده و پژوهشگر گلستانی که به عنوان سخنران مدعو در این نشست حضور پیدا کرده بود، ضمن اشاره به آیه ۸۸ سوره نمل، گفت: مفسران و حکمای بسیاری به این آیه نگاه کرده و هر یک بطنی از بطون آن را آشکار کرده‌اند که اساساً قرآن کریم تا هفتاد بطن دارد که این هفتاد، نماد کثرت است؛ یعنی قرآن بطون بسیاری دارد.

وی افزود: روایت هایی از پیامبر (ص) و ائمّه اهل بیت (ع) در این خصوص، وارد شده است. مانند این فرمایش آن‌ها که: «قرآن، ظاهری دارد و باطنی و باطن آن هم باطنی دارد، تا هفت باطن» یا «تا هفتاد باطن» این روایت، تا کلمه «هفت باطن (سبعة أبطن)» در عوالی اللآلی (ج ۴، ص ۱۰۷، ح ۱۵۹) آمده است.

مجتبی طالبی ادامه داد: ملاصدرا با نگاه به این آیه گفته است که در جهان مادی، هیچ سکون و سکوت و رکودی وجود ندارد و همه چیز در حرکت است (حرکت جوهری) و انسان هم عضو و جزوی از هستی و طبیعت است. بنابراین باید متحول شود و این تحول هم ظاهری و هم باطنی است.

شهید آوینی تحول را درک و فهم کرده بود

وی سپس گفت: شهید آوینی این تحول را درک و فهم کرده بود و خودش گفته بود: «تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر، من از یک «راه طی شده» با شما حرف می‌زنم. من هم سال‌های سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام. به شب‌های شعر و گالری‌های نقاشی رفته‌ام. موسیقی کلاسیک گوش داده‌ام، ساعت‌ها از وقتم را به مباحاث بیهوده درباره چیزهایی که نمی‌دانستم گذرانده‌ام.

من هم سال‌ها با جلوه‌فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام، ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و کتاب «انسان موجود تک‌ساحتی» هربرت مارکوزه را بی آنکه آن زمان خوانده باشم‌اش طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتاب‌هایی می‌خواند، معلوم است که خیلی می‌فهمد.

اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاند که ناچار شده‌ام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمی‌آید.

باید در جست‌وجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یاف و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم.»

طالبی ادامه داد: همین آوینی با این مختصات، به جایی می‌رسد که سیگار را کنار می‌گذارد و وقتی از او می پرسند چرا سیگار نمی‌کشی؟ می‌گوید از وقتی فهمیدم امام زمان عین الله الناظره است خجالت می‌کشم جلو امام زمان سیگار بکشم! این یعنی تحول و این یعنی حرکت متعالی است.

لزوم تولید آثار ادبی ‌و هنری از اندیشه‌های شیخ اشراق

زبان هنر باید زبان فطرت باشد

مجتبی طالبی افزود: این از مسئله اول بود و اما مسئله دوم موردی درباره زبان هنر است. با استناد به قرآن کریم و آیه «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» ما با دو کلمه «رشد» و «غی» مواجه می‌شویم.

وی افزود: زبان هنر باید زبان فطرت باشد و پیامبران نیز با زبان فطرت با انسان‌ها سخن گفته اند و مخاطبانشان را ارشاد کرده، رشید داده و رشید کرده اند.

طالبی ادامه داد: نقطه برابر آنها کسانی بوده‌اند که با زبان غرائز و شهوات با مردم سخن گفته و رفتار کرده‌اند و آنها را اغوا و به ضلالت کشانده اند. بنابراین برای ارزیابی آثار هنری، ما یک سنجه و میزان قرآنی می‌توانیم داشته باشیم و آن نسبت هنر با مفاهیمی چون «ارشاد»، «اغوا»، «فطرت» و «غریزه» است.

وی ادامه داد: شاید یکی از رازهای ماندگاری قلّه های هنر متعالی در فرهنگ ایرانی – اسلامی، همین باشد. آنها قرآنی اندیشیده‌اند و قرآنی رفتار کرده اند. لسان الغیب حافظ شیرازی این نکته را فاش گفته و از گفته خود دلشاد است که «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم …».

خلاء پیام‌های فطری و ارشاد کننده

سخنران نشست افزود: در این بخش می توان انتقادی به سیستم‌ها و دستگاه های فرهنگی و هنری و متولیان امور شهری وارد کرد مبنی بر اینکه در ایران اسلامی که قله‌های سرافراز فرهنگ و هنر و اندیشه را دارا است و از طرفی داعیه حرکت به طرف جامعه قرآنی و تمدن اسلامی را دارد؛ چرا از در و دیوار آن پیام های فطری و ارشاد کننده با زبان هنر منتشر نمی شود؟!

وی تاکید کرد: این موضوع در دراز مدت بر طبل انقطاع فرهنگی می کوبد و گسست فرهنگی ایجاد می‌کند و جاذبه های غریزی را به جای جاذبه های فطری می نشاند.

مجتبی طالبی سپس گفت: اما مسئله سوم؛ مسئله استفاده از ظرفیت قله های فرهنگ و اندیشه به عنوان «عقبه های تئوریک» در خلق آثار هنری است.

وی افزود: در سنت عرفانی، فلسفی، ادبی، تفسیری و علمی تمدن ایرانی – اسلامی قله‌هایی وجود دارد که اندیشه‌ها و آراء آنها می‌تواند الهام بخش خلق آثار هنری در این روزگار باشد و بخش زیادی از مسائل فطری بشر امروز را حل کند.

جامعه‌ای که شیخ اشراق دارد

طالبی گفت: به عنوان مثال حیف است که جامعه‌ای شیخ اشراق را داشته باشد اما از روی آثار و اندیشه‌هایش انیمیشن تولید نکند. قصه ننویسد و کار گرافیکی و نقاشی انجام ندهد و حتی موسیقی نسازد.

وی به عنوان نمونه به رساله «لغت موران» سهروردی اشاره کرد و گفت: در همان داستان اول،

مورچه‌هایی در یک صبح زود از لانه بیرون رفته و متوجه شبنم می‌شوند. اختلاف پیش می آید که شبنم از بالا به پایین آمده یا از زمین جوشیده؟!

طالبی ادامه داد: موری متصرف که حکیم بود به آنها می‌گوید که بعد از طلوع خورشید حقایق آشکار می‌شود. خورشید طلوع میکند و شبنم‌ها بخار می‌شوند و به سمت بالا می‌روند. شیخ اشراق نتیجه می‌گیرد که هر چیزی به اصل خویش باز می‌گردد. پس هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش. این یک قاعده عرفانی – فلسفی است که اتفاقاً ریشه در روایات هم دارد.

وی افزود: در حدیثی از امام باقر (ع) دقیقاً همین قاعده نقل شده و همین قاعده به زبان دین می‌شود (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ) و وقتی به زبان شعر می‌آید، کلام مولوی «ما ز بالاییم و بالا می‌رویم…» می‌شود.

لزوم تولید آثار ادبی ‌و هنری از اندیشه‌های شیخ اشراق

هنرمندان به طرف قلّه ها حرکت کنند

مجتبی طالبی در ادامه سخنانش گفت: مولوی، ابن سینا، ملاصدرا و ده ها نمونه برجسته دیگر نیز چنین است. یعنی «وصل اند به وحی»، «وصل اند به شهود» و «وصل اند به خزانه عقل». ولی متاسفانه هنرمندان امروز تمایلی به بازخوانی آراء و آثار آنها برای خلق اثر ندارند.

وی افزود: این موضوع بر شکاف فرهنگی می‌افزاید و کار را بر آیندگان دشوار می کند و پیشنهاد می‌کنم که هنرمندان به طرف این قلّه ها حرکت کنند که اساساً به آن‌ها احتیاج داریم.

وی افزود: در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب آمده است که «برای برداشتن گام‎های استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت».

پس برای حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی، باید از عقبه های فکری دقیق استفاده کرد و چراغی روشن برای طی طریق ساخت و یادمان باشد؛ اندیشه‌ای که در قالب هنر نگنجد، ماندگار نیست.

به گزارش ایبنا، مجتبی طالبی، مدرس فلسفه دانشگاه بین‌المللی المصطفی ایران نمایندگی گلستان و دانشگاه فرهنگیان ایران، معاون صدا، نویسنده و تهیه‌کننده صداوسیمای گلستان، مدیر دفتر شعر و موسیقی و سرود صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مرکز گلستان است که در سال ۱۴۰۱ به‌عنوان چهره سال هنر انقلاب اسلامی در استان گلستان معرفی شد.

از وی تا به امروز آثاری چون درآمدی بر رسانه دینی، چهارمقاله در باب مهدویت و منجی گرایی، در وادی عشق و طلب، ساعت به‌وقت ماه، لغت موران به روایت موری از تبار انسان، فیلسوف کوچولوی من و روایت سرخ منتشرشده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها