جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۴
تو باقی مانده‌یِ عشق الهی

هرمزگان- عشق ما را به آشنای اهل دل می‌رساند تا فرصت انتظار رقم بخورد. این آدینه، این عشق و این انتظار، محقق می‌شوند و ماندگار خواهند ماند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): آسمان بعضی‌ها آبی‌تر و نگاهشان قرمزتر است. آن‌ها با ادبیات در انتظار، عشق‌بازی می‌کنند. آن‌ها شاعرانه به عالم غیب سرک می‌کشند و شاهد رخدادهای اعجاب‌انگیز خواهند بود. آن‌ها با عنصر ادبیات، انتظار را ترسیم می‌کنند و مهدوی می‌شوند. شاعران نیک سیرت هرمزگانی، از آن دسته‌اند که فصل‌های زیادی است مهدوی هستند و خالق شعر و تصویرگر انتظارند. این اشعار به پیشگاه پاک و نورانی حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیشکش می‌شود.

محمود زندیار - شاعر مهدوی:

ز عشقت سال‌ها من بی شکیبم

شرابی خواهم ای ساغر کجایی؟
به دریای غمم گوهر کجایی؟

نگفتی از غم دورانم ای جان
همی جان می‌دهم داور کجایی؟

همه عمرم شدم در انتظارت
بیا مولا بگو سرور کجایی؟

به خاک کوی یارشهسوارم
دهم جان را، یل لشکر کجایی؟

تو باقی مانده‌ی عشق الهی
بیا جانا تویی مظهر، کجایی؟

ز عشقت سال‌ها من بی شکیبم
چه گویم آخر ای دلبر کجایی؟

دو چشمم سالها در انتظار است
حضورت را کنم باور کجایی؟

کدامین جمعه آیی عشق محمود
بگو با من بگو رهبر، کجایی؟

مهدی رستگاری- شاعر آئینی:

سرباز توام مهدی اینک بپذیر از من

در ظلمت بی پایان با وضع پریشانت
بی شک نظری دارد بر حال تو جانانت

خورشید ورای ابر می‌تابد و گرمایش
جاری است به غیبت در تاریکی زندانت

از جای مرو ای دل هر ناخوشی و سختی
بی هیچ شک افزاید بر سطوت ایمانت

در دوره بدعهدی بی منزلت است آری
جان دادن اهل دل بر حرمت پیمانت

از قعر نشیب خود در می‌نگرم هر دم
تا کی برسد اوج رحمانی دورانت

سرباز توام مهدی اینک بپذیر از من
این گوی ارادت را در وسعت میدانت

چون می‌نگری از غیب بر حال من خسته
در گوشه‌ای از زندان دست من و دامانت.

حجت وطن دوست- شاعر مهدوی:

یک روز بیاید پسری مردی که
از زهر هلاهل جگرش شد تکه
آیا بشود برای دیدار او
سرویس بگیریم و بیایم مکه؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها