چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۶
نگاهی به عملیات والفجر مقدماتی

کتاب «والفجر مقدماتی؛ دستگیری سران حزب توده و تیرگی روابط ایران و شوروی» تجربه عملیات والفجر مقدماتی را بر اساس اسناد و مدارک بازخوانی می‌کند و دلایل ناکامی نیروهای ما در تحقق اهداف تعیین‌شده را برمی‌شمارد.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): عملیات والفجر مقدماتی، عملیاتی بود که هجدهم بهمن ۱۳۶۱ در منطقه عماره عراق به اجرا درآمد و ما در مرحله نخست آن در رسیدن به اهداف تعیین‌شده ناکام شدیم. حمله شب اول بی‌نتیجه بود و بعد با تغییراتی در نقشه عملیات، حمله دیگری را آغاز کردیم. حمله دوم نیز جواب نداد. کوشش‌های بعدی نیز به نتایج مطلوب منتهی نشد. از آنجا که اصرار به ادامه عملیات، آن‌هم در شرایطی که احتمال تحقق اهداف آن بسیار اندک بود، فقط شمار شهدای ما را بیشتر می‌کرد، تصمیم به توقف عملیات گرفته شد. البته ما در نقاطی از آن منطقه، دشمن را عقب راندیم، اما به آنچه برایش برنامه‌ریزی کرده بودیم نرسیدیم. از این‌رو عملیات والفجر مقدماتی یکی از عملیات‌های ناموفق ما در سال‌های جنگ تحمیلی به شمار می‌رود.

آنچه گفته شد از کتاب «والفجر مقدماتی؛ دستگیری سران حزب توده و تیرگی روابط ایران و شوروی» بود که کاری از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به قلم علیرضا لطف‌الله‌زادگان است و بیست‌وسومین جلد از مجموعه روزشمار جنگ ایران و عراق محسوب می‌شود. این کتاب، با تکیه بر اسناد و اطلاعات دقیق، چگونگی آغاز و اجرای عملیات والفجر مقدماتی و نیز دلایل ناکامی ما را بررسی می‌کند. از این رو بد نیست در سالروز این عملیات، صفحاتی از این کتاب را باهم ورق بزنیم و کمی از این نبرد زمستانی بخوانیم.

درس‌های یک تجربه، بررسی موشکافانه نبرد والفجر مقدماتی

در ساعات نخست عملیات، دشمن دست ما را خواند و با تغییر آرایش خطوط دفاعی‌اش، نیروهای ما را در تنگنا و زیر آتش گرفت. همچنین نیروهای ما برای پیشروی مجبور به عبور از میدان مین و سیم‌های خاردار بودند و همین موانع، سرعت حرکت ما را کم کرد. «نیروهای خودی که نیمه‌شب گذشته موفق به عبور از اولین کانال خطوط عراقی شده بودند، در غرب این کانال با رده‌های گوناگون موانع شامل میدان‌های مختلف مین و انواع سیم خاردار مواجه شدند و شروع به پاکسازی کردند. مواجه شدن با این موانع موجب کاهش سرعت پیشروی نیروها شد. دشمن که به نظر می‌رسید تا آن زمان متوجه مسیر اصلی هجوم نشده، بیشترین حساسیت را در منطقه زبیدات به خرج داده و براساس اطلاعات رسیده، به نیروها و توپخانه‌های آن منطقه آماده‌باش داده بود، اما پس از حدود سه ساعت از آغاز عملیات، عراقی‌ها متوجه محور اصلی تک شدند و در اولین اقدام برای پرهیز از دادن تلفات به یگان‌های در خط خود دستور عقب‌نشینی تا جاده آسفالت غرب مرز و تشکیل یک خط در این منطقه را دادند.»

این تدبیری که به کار بستند، آن‌ها را از شکست نجات داد. «فرماندهی عراق به دو دلیل دستور عقب‌نشینی و پرهیز از درگیری با نیروهای ایرانی را صادر کرد. اول، کاهش تلفات در خط و ایجاد موقعیت برای پیشروی نیروهای ایرانی به صورت ستونی در عمق منطقه عملیات (این شیوه نفوذ معمولاً بدون الحاق با یگان‌های همجوار انجام می‌شد)؛ دوم، دشمن ضمن امکان اجرای آتش پرحجم روی نیروهای ایرانی در طول شب، می‌توانست در ساعات اولیه نیز از پهلو نیروهای خودی را تحت فشار قرار دهد.»

نگاهی به عملیات والفجر مقدماتی

به این ترتیب، کار نیروهای ما گره خورد و عملیات طبق نقشه‌ای که برایش کشیده بودیم پیش نرفت. بدتر اینکه، عراقی‌ها دست به ضدحملات موثری زدند و راه پیشروی نیروهای ما را بستند. «بدین ترتیب با وجود تدبیر فرماندهان و تلاش یگان‌های شرکت‌کننده در عملیات، تنها بخش‌هایی از اهداف تعیین‌شده تصرف شد. در واقع تقریباً هیچیک از یگان‌ها به دلایل متعددی موفق به تأمین هدف‌های خود در مرحله اول عملیات نشدند. با روشن شدن هوا، حفظ مناطق تصرف‌شده و اصلاح و تقویت خطوط پدافندی برای مقابله با پاتک‌های قریب‌الوقوع دشمن در رأس کار یگان‌ها قرار گرفت.»

چند جمله قبل به عبارت «دلایل متعدد»، برای ناکامی اشاره شد. این دلایل چه بودند؟ در کتاب به این پرسش نیز پاسخ داده می‌شود. می‌خوانیم: «از عوامل مهم ناکامی نیروها در دستیابی به هدف‌های عملیات در شب اول می‌توان این موارد را برشمرد: موانع متعدد و پیچیده که در برخی محورها بالغ بر هجده ردیف می‌شد و به گفته فرماندهان در طول جنگ تا آن زمان بی‌سابقه بود. درگیری نیروها با موانع در عمل موجب شد تا نیروها نتوانند قبل از آغاز روشنی هوا پیشروی مورد انتظار را داشته باشند. در واقع به دلیل وجود استحکامات و موانع فراوان نیروها پس از عبور از کمین‌های اولیه دشمن تا نیمه‌شب درگیر عبور از موانع بودند.»

همچنین «تاریکی مطلق هوا نیز در کیفیت کار نیروها در عبور از موانع، پاکسازی سنگرهای دشمن، پیدا کردن مسیر و معابر تأثیر عمده‌ای داشت… بنابراین مسائلی مانند گم کردن مسیر، تشخیص ندادن موانع و عوارض، برخورد خودروهای زرهی و موتوری با یکدیگر، افتادن در کانال‌ها، رفتن روی مین، کامل نشدن پاکسازی و پنهان شدن نیروهای پراکنده دشمن در سنگرها هم مزید بر علت شده بود.» نیز نباید از این نکته غافل شد که «محدود بودن تعداد و عرض معابر و جادهای عقبه موجب درهم تنیده شدن و انبوهی نیروها و ترافیک بسیار شدید خودروها در این نقاط و در نتیجه بالا رفتن تعداد تصادفات شده بود. افزون بر این، حجم آتش دشمن نیز تلفات و ضایعات یگان‌های خودی را افزایش می‌داد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها