سه‌شنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۸
دانشورِ با «حضور»

از «کسی» که وی بود، آموختم و احساس استعلا می‌کردم. وقتی با دیگران، دانشجویان یا دیگر اساتید از فلسفه می‌گفت به سادگی می‌شد دید که در رشته فلسفه نیز انسان با حضوری است.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فرهنگ رجایی، استاد دانشگاه کارلتون کانادا: وقتی خبرِ از دست رفتن فرزندِ خلفی از وطنِ بزرگ و با نزدیک به سه هزار سال سابقه تمدنی ما، «بانو ایران خانم» می‌رسد، به ویژه وقتی انسان از وطن دور است و فرصت مشارکت در مراسم یادبود وی برایش فراهم نیست، چه احساسی به آدم دست می‌دهد؟ اگر افتخار آشنایی نزدیک با آن عزیز رفته برای آدم فراهم بوده باشد، چطور احساسی؟!

«کریم مجتهدی هم به رحمت خدا رفتند»: این جزیی از پیامی بود که دوشنبه ساعت ۷:۳۴ صبح به وقت محلی در یک پیام برقی که برایم آمد، خواندم. دو پرسش بالا با شنیدن خبر رحلت آن بزرگوار به ذهنم آمد. مدتی به این دو پرسش فکر می‌کردم. احساس غریب و دولایه‌ای تمام وجودم را گرفت: هم احساس حزن ملی و هم غصه شخصی. حزن ملی ازاین‌رو که شاخه سرسبزی از درخت میراثِ علمی، فرهنگی، و ادبی کشور خشکید و غصه شخصی ازاین‌رو که درختی از باغ زندگی حرفه‌ای و شخصی عمرم بریده شد و هشداری به من که گلستان «زندگی من» در حال پائیز و خزان است.

کریم مجتهدی (۱۳۰۹- ۱۴۰۲) یکی از این فرزندان خلف مام وطن و درخت تنومند باغ ملی و باغ شخصی من بود. حالا به یاد این درخت تنومند که خودش دیگر با ما نیست چه باید گفت؟ اینکه وی را نه با القاب و عنوان‌هایش که تنها با نام و نام فامیلش خطاب کرده‌ام، جزیی از حرفی است که می‌خواهم به یاد وی بزنم. القاب‌ها، عناوین، برشمردن دستاوردهای علمی، و افتخارات حرفه‌ای و دنیایی وی به چیستی وی به عنوان یکی از اعضای بنی‌نوع بشر بازمی‌گردد که توانش انجام چنان کارهای مهمی را داشته است. من مایلم بیشتر به یک جنبه از «کیستی وی» به عنوان یک انسان تمرکز کنم؛ کیستی آدمی همان وجه انفراد و توحد هر انسان است. معجزه انسان بودن در این است که ضمن «نوع بشر» و آدمی‌زاده بودن، توانش منفرد بودن دارد، مشروط بر اینکه این توانش را تحویل گرفته و آن را ورز بدهد، از آن مراقبت کند، و با پر کردن آن، این وجه انسانی را «نیکو» کند: «شب نهانی رخ به پایت سوده‌ام اینک هنوز / قطره‌های خود ز اشک من تو را پیراهن است / … بی رخت گفتم، نکو پُر می‌کنم دامن ز اشک / گفت جامی، کار نیکو کردن از پر کردن است» (فاتحه الشباب، غزل ۱۴۳: ۵ و ۷).

کریم مجتهدی برای من چنین انسانی بود که توانش خود را تحویل گرفته، ورز داده، مراقبت کرده، و بالاتر از همه اهل «پر کردن» بود. نتیجه تحویل گرفتن، ورز دادن، مراقبت کردن، و پرکردن در رابطه با «کیستی آدمی» چیست؟ آخرین باری که کوشیدم پاسخ این پرسش را بدهم نیاز به کتابی بیش از ۵۰۰ صفحه داشتم، اما اینجا نه انصاف است و نه مجال برای پاسخی مفصل دارم. از آن کتاب وام گرفته و در یک کلام پاسخ این پرسش را «انسان‌ورزی» می‌خوانم.

تحقق و مصداق انسان‌ورزی در کیستی آدمیان یعنی در سلوک رفتاری‌شان در عرصه خصوصی و فردی «حضور» است. مقوله و مفهوم حضور معنای مقابل نمایش و تظاهر است؛ اولی اصیل، گرمی‌ده، و نورافشان است و دومی ادا و خودنمایی و باعث دلزدگی است. اولی الگوگذار ادب و حجاب است و دومی پرهیزگذار بی‌ادبی و بی‌حجابی؛ ازاین‌رو، به بیان حضرت سعدی «هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم» (گلستان، باب دوم: حکایت ۲۱). تحقق و مصداق انسان‌ورزی توسط «چیستی» آدمیان یعنی با سلوک رفتاری‌شان در عرصه جمعی و همگانی «بازیگری» است، که میراث حرفه‌ای از خود به جا می‌گذارد. این بخش بجای خود مهم و اساسی است، اما عرض کردم که دغدغه من در این یادداشت، بحث از «کیستی» این عزیز از دست رفته است.

کریم مجتهدی، حضورِ کیستی‌اش را در کجا و به چه مناسبت‌هایی به من منتقل کرد؟ از سابقه بگویم: این افتخار را داشته‌ام که یک دهه (۱۳۶۵- ۱۳۷۵) در ایران تدریس کنم. در نیمه اول آن دهه، تدریس درس «فلسفه سیاست» را در گروه فلسفه دانشگاه تهران عهده‌دار شدم. وقتی برای نشست مقدماتی به دیدار استاد دکتر رضا داوری که در آن زمان مسئول گروه فلسفه بود، رفته بودم، اولین بار به دیدار استاد مجتهدی نیز نایل آمدم. آراستگی وی و استوار نشستنش در روی صندلی اولین نکاتی بود که نظرم را جلب کرد. ظاهرش جذاب و دلنشین بود. اصلاً نمی‌دانستم که از دو فیلسوف فرانسوی برجسته ژان وال (۱۸۸۸- ۱۹۷۴) و هنری کوربن (۱۹۰۳- ۱۹۷۸) درس گرفته است یا در مطالعاتش و تدریسش بر دو فیلسوف بزرگ آلمانی، ایمانوئل کانت (۱۷۲۴- ۱۸۰۴) و گئورگ فردریش هگل (۱۷۷۰- ۱۸۳۱) متمرکز است. او که اهل نمایش و تظاهر نبود، هیچ قدمی برنداشت تا دستاوردهایش را به رخ من بکشد؛ انسان‌های اهل حضور تبلیغات نمی‌کنند. حس می‌کردم به حرف‌های من و دکتر داوری گوش می‌دهد؛ فقط ما سه نفر در اتاق بودیم. اما هیچ نگفت، ضمن اینکه حس می‌کردم با سکوتش حرف می‌زند. نگاه مویدانه‌اش قوت قلب به من می‌داد: «زانکه اول سمع باد نطق را / سوی منطق از ره سمع اندرا» (منثوی، دفتر اول: ۱۶۲۷)؛ سکوت انسان‌های اهل حضور صدایی رساتر از تبلیغ متظاهرین دارد.

باری، قرار شد درس «فلسفه سیاست» را که روانشاد حمید عنایت (۱۳۱۱- ۱۳۶۱) قبلاً عرضه می‌کرد، تدریس کنم. نمی‌دانستم و هرگز ندانستم که به تصادف بود یا تعمد و یا شانس من بود که آن روز و هفته‌ای که ساعت درس من بود، استاد مجتهدی نیز در دانشکده حضور داشت. مرتب همدیگر را می‌دیدیم ولی به کار یکدیگر کاری نداشتیم. فکر می‌کنم هر دو در تعبیر کانتی در کتاب نقد قوه حُکم (داوری)، مشاهده‌گر بی‌طرفی نسبت به هم بودیم. دو تصویر متفاوت و شاید هم متضاد وی یعنی صورت خیلی جدی و در عین حال بسیار بشاشش را دوست داشتم. هر دو چهره حداقل برای من نشاطی می‌پراکندند که مرا توانمند و پر انرژی می‌کرد. برایم جالب و حالا تکان‌دهنده این است که با هم مستقیماً زیاد حرف نمی‌زدیم اما از «کسی» که وی بود، از حضورش آموختم و احساس استعلا می‌کردم.

وقتی با دیگران، دانشجویان یا دیگر اساتید از فلسفه می‌گفت و با استواری و هیجان صحبت می‌کرد به سادگی می‌شد دید که در رشته فلسفه نیز انسان با حضوری است. به بیان خودش، می‌شد دید که «حب فلسفه» و دغدغه «عمیق دیدن» و «یادگرفتن» دارد؛ گزاره‌ای که به فردوسی بزرگ نسبت می‌داد همیشه ورد زبانش بود، «به تعبیر فردوسی سخن هرچه باشد به ژرفا ببین».

حضور فیزیکی وی در گروه فلسفه که برای من به سرعت به «حضور کیفی وجودی» تبدیل شد، نعمتی ناطلبیده و دستاوردی ماندنی بود که در آغاز تدریس در دانشگاه توشه سفر و الگویی عظیم برایم به ارمغان می‌آورد. امیدوارم بتوانم قدری این الگو را به نسل بعد منتقل کنم.

تاریخ جهانی «حضور ظاهری، و مادیِ» کریم مجتهدی را از جهان، از ایران، و از علاقه‌مندان به حکمت و فلسفه گرفت. این کار دنیا اصلاً نامعمول و نامعقول نیست زیرا به بیان حافظ، «مجو درستی عهد از جهانِ سست نهاد / که این عجوز، عروس هزار دامادست» (غزل ۳۷: ۹). کریم مجتهدی اما دامادی بود که به جهان، ایران، و علاقمندان به حکمت و فلسفه وفادارتر بود، زیرا «حضور حقیقی، و معنوی‌اش» را برای ما به یادگار و میراث بجا گذاشته است. روانش شاد و یادش گرامی باد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط