چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۰
نگاه پرشور کارگردان به نخستین خلبان ایرانی

نویسنده و کارگردان نگاه شیفته‌واری در کنسرت نمایش کلنل به نخسیتن خلبان ایرانی دارند. اما در این میان جوانی محمدتقی پسیان برایش عاقبت تلخی را رقم می‌زند؛ عاقبت تلخی که در یک جمله خلاصه می‌شود: «تو سر پربادی داری و این شور عاقبت خوبی ندارد!»

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ماهرخ ابراهیم‌پور: عصر یک روز پاییزی در ۱۲۹۹ ه. ش، کلنل محمدتقی خان پسیان با بازی کاظم سیاحی به یک مدرسه دخترانه در مشهد رفت و ضمن گپ‌وگفتی کوتاه که با معلم مدرسه نسوان با بازی نازنین بیاتی داشت، و چند کتابی که در دست داشت را به مدرسه اهدا کرد. این دیدار در حالی صورت گرفت که در بدو ورود پسیان به مشهد، معلم مدرسه نسوان از عدم امنیت شاکی بود و برای دادخواهی به ژاندارمری رفته بود. این واقعه، مصادف با نخستین روز حضور محمدتقی‌خان پسیان در ژاندارمری مشهد بود که با وساطت ملک‌الشعرا بهار در نزد قوام‌السلطنه به مشهد مامور شد و فرماندهی ژاندارمری را در شرایطی بحرانی و پرتنش به عهده گرفت. اما کلنل محمدتقی خان پسیان که بود؟ او نخستین خلبان ایرانی بود که دست به قلم داشت و اهل ادبیات و ترجمه بود و تحصیلات نظامی خود را در آلمان انجام داد. بعد از مدتی به وطن بازگشت و پس از چندی به خراسان رفت و در مشهد آخرین برگ‌های کارنامه خود را رقم زد.

نمایش کنسرت «کلنل؛ عاشقانه‌ای برای نخستین خلبان ایرانی» به نویسندگی محمد نقایی و کارگردانی امیر بشیری در تالار وحدت روی صحنه است، در این کار زندگی کلنل با تمرکز بر حضورش در مشهد به اجرا درآمده و بر منابعی چون «قیام کلنل محمدتقی خان پسیان در خراسان» علی آذری، «کلنل پسیان» استفانی کرونین، ترجمه عبدالله کوثری، «از تبریز تا مشهد: پژوهشی پیرامون زندگی و قیام کلنل محمدتقی خان پسیان» دکتر یوسف متولی‌حقیقی، «زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی کلنل پسیان» مجموعه مقاله و «جنبش کلنل پسیان» تألیف غلامحسین میرزا صالح نگاه شده است.

نقش «کلنل» را کاظم سیاحی ایفا کرده که در بخشی از این اجرا توانسته فراز و فرود این شخصیت خاص تاریخی را ایفا کند؛ از جمله در صحنه‌ای که درباره وفاداری به وطن با یکی از رجال مشهد بحث می‌کند و آن شخص یعنی معتصم‌السلطنه فرخ، پسیان را برمی‌انگیزد که علم استقلال در مشهد بردارد و مقابل قوام‌السلطنه بایستد، اما کلنل جوان اهل این خطرها نیست، چون علقه‌اش به ایران فرای فرصت‌طلبی و قدرت گرفتن خودش است. در این گفت‌وگوی تلخ و گزنده معتصم‌السلطنه به پسیان خبر می‌دهد که چه وطنی، قوام‌السلطنه تو را خیانت‌کار به وطن اعلام کرده است! این صحنه یکی از تلخ‌ترین صحنه‌های حضور پسیان در مشهد پس از بر مسند نشستن قوام‌السلطنه بر کرسی وزرات الوزرایی است. در اینجا قوام السلطنه، آن دیوی است که فرشته‌ای چون پسیان را با توطئه حذف و در برگ‌هایی از تاریخ معاصر قهرمانی به نام کلنل را ماندگار می‌کند؛ در حالی که مردم شهر مشهد نام او را در کوی و برزن زمزمه می‌کنند.

نمایش کنسرت «کلنل» با صدای محمد معتمدی که نقش عارف قزوینی را ایفا می‌کند و هر بار سروده‌ای از اشعار خود را می‌خواند، یاد کلنل را تازه می‌کند. از طرفی دکور متحرک نمایش در نوع خود جالب و تحسین‌برانگیز است و مخاطب را هر چه بیشتر با نمایش کنسرت همراه می‌کند.

وقتی از تالار وحدت بیرون آمدم، یاد مصاحبه چند سال پیشم با عبدالله کوثری، ویراستار و مترجم پیشکوت درباره کلنل محمدتقی خان پسیان افتادم که گفت: «نظرم امروز درباره کلنل، خیابانی و حتی میرزاکوچک بسیار متفاوت با نگاه و نظری است که در دهه ۴۰ در سن ۱۶ سالگی داشتم. آن موقع احساسات و عواطفی در میان بود که بر همه چیز غلبه می‌کرد و ما آن‌ها را به چشم قهرمانانی می‌دیدیم که چون علیه حکومت مرکزی قیام کردند، برایمان قابل تحسین بودند.» من هم با همه ارادتی که به کلنل پسیان دارم، معتقدم که نویسنده و کارگردان نگاه شیفته‌واری به نخستین خلبان ایرانی دارند. حق هم دارند، چون در این زمانه «وطن‌دوستی» او است که اهمیت می‌یابد؛ اما در این میان جوانی محمدتقی پسیان برایش عاقبت تلخی را رقم می‌زند. اما این عاقبت تلخ، علاوه بر شور وطن‌دوستی، ریشه در جوانی و سرپرشور او دارد که در یک جمله قوام‌السلطنه به کلنل خلاصه می‌شود: «تو سر پربادی داری و این شور عاقبت خوبی ندارد!»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها