شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۱
«سنگری پُر از نیمکت»؛ داستان زندگی دانش‌آموز شهید هرمزگانی

هرمزگان- «سنگری پُر از نیمکت» روایت داستانی زندگی و خاطرات دانش‌آموز شهید هرمزگانی است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، «فرزاد مسافری» نوجوان دانش آموز بسیجی بود که در ۱۵ سالگی، گل سرخ شهادت را چید و چراغ دیگری به نام مرزداران هرمزگان در دفاع از میهن برافروخت.

بسیجی شهید «فرزاد مسافری» زاده سوم آبان ماه سال ۱۳۴۶ بندرعباس به عنوان پنجمین فرزند خانواده حاج احمد پا به عرصه گیتی نهاد و ۱۷ مردادماه ۱۳۶۲ در یک صبح تابستانی با شلیک مستقیم تک تیرانداز عراقی به سرش در عملیات والفجر ۳ در مهران به شهادت رسید. این دانش آموز انقلابی از سنگر سبز مدرسه با قلب سپیدش گذشت تا به سنگر سرخ شهادت برسد و پرچم سه رنگ سرزمینمان سرفراز بماند و حالا به بهانه ۱۳ آبان کتاب «سنگری پُر از نیمکت» مورد بررسی و معرفی قرار گرفت.

این کتاب پس از یاد آفرینشگر و آغازگر خلقت، نام و شناسنامه کتاب، تک بیت شعر از ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی: «چشم مسافر که بر جمال تو اُفتاد، عزم رحیلش بدل شد به اقامت»، این اثر ادبی دفاع مقدسی پیشکش می شود. سپس فهرست عناوین در دو صفحه و مقدمه مختصر مولف با سپاس از ادارات و نهادها و همچنین اشخاصی که با وی در خلق این اثر همکاری کرده اند آمده است.

این کتاب در دو بخش داستان و آلبوم خاطرات تقسیم بندی شده است. در بخش نخست، مولف به سراغ راویان داستان رفته و با زینب آرست (مادر شهید)، خسرو، فرامرز و فریبرز (برادران او)، نرگس مسافری (خواهر شهید)، مهین (دوست خواهر شهید)، حسن براهویی (دوست شهید)، حسین شاهی (داماد شهید) و منصور دیناری، غلام شنبه زاده و ابراهیم روزبه (همرزمان شهید) به گفت‌وگو نشسته است و بیاناتشان را در قالب داستان کوتاه به زبان فارسی با رسم الخط رسمی و محاوره‌ای روایت کرده است.

مولود مبارک، گذری در گذشته‌ها، دوران شیرین کودکی، پشت و پناه یکدیگر، سرگرمی‌های دلپذیر، دلخوشی خانواده، حامی مظلومان، موهای جذاب فرزاد، الگوی عملی، حال و هوای نوجوانی، موسم جنگ، بوی عید، خرمشهر آزاد شد، آهنگ عزیمت، رضایت مادر، وداع آخر، تجمیع نیروها، سربازان روح الله، شروع یک آشنایی، دوراهی عقل و احساس، محفل کوچک، دعا کن من شهید بشم، حرکت به سمت خط، گردان علی اصغرها، سرگردانی در کانال، امداد غیبی، پله پله تا خدا، تدارکاتچی، شوخ طبعی‌های دلنشین، جرم چهارم، دلگرمی مادر، دلشوره مادر، صبح شهادت، شناسایی پیکر مطهر شهید، خداحافظ ای داغ بر دل نشسته، غم فراق، لبخند رضایت، آتش باران، تشییع شهدای عملیات والفجر ۳، یاد یاران، نامه آخر، شباهت دو برادر و کرامات شهید از داستان‌های این مجموعه هستند.

بخش دوم «آلبوم خاطرات» نیز شامل عکس‌های کودکی تا نوجوانی و شهادت شهید است. با توجه به سن و سال کم شهید، بیشتر عکس‌ها خانوادگی است. همچنین از مراسم تشییع او، وداع جانسوز مادر با فرزند شهیدش، تصویر شناسنامه بدن عکس او، گواهینامه تحصیلی، دستخط و وصیت نامه شهید، یادداشت فرانگیز بهمن زاده مدیر دبستان پسرانه شاهد شهید فرزاد مسافری، عکس آئین رونمایی از یادمان شهید در حاشیه مراسم نامگذاری دبستان پسرانه شاهد، عکس آرامگاه وی و عکس مادر شهید که ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۱ در کنار فرزند شهیدش آرام گرفت لحاظ شده است.

این کتاب ادای دینی به مقام شامخ شهدا بوده و به آستان ام الشهدا - مادر خوبی ها، فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) و روح پر فتوح شهدای عملیات والفجر ۳، تقدیم شده است.

جالب است که پذیرش پسر نویسنده در دبستان شاهد شهید فرزاد مسافری انگیزه‌ای شد تا وی با محوریت خاطرات او، با هدف خارج کردن سیره زندگی شهدای دانش آموز از مهجوریت و الگو سازی، کتاب دومش را بنویسد.

او معتقد است: زمانی که دانش آموزان ما به این شناخت برسند و سبک و سیره زندگی شهدای هم سن و سال خودشان را بخوانند و با اهداف، رفتار و گفتارشان آشنا بشوند بی شک این امر در انتخاب درست مسیر زندگی آینده آن‌ها تاثیر بسزایی خواهد داشت.

در بخشی از کتاب با عنوان جُرم چهارم آمده‌است: حاج منصور تمام کارهای او را زیر نظر داشت. بسیجیان گروهان ۲۲ بهمن (محله‌ای در شهر بندرعباس) خیلی اهل مزاح بودند. به کنار او می‌آمدند و می‌گفتند: آقای دیناری تو خیلی هوای این بچه رو داری! چرا اینقدر هوای این جوون رو داری؟ حاج منصور خندید و به شوخی گفت: آخه اون هم از بستگان ماست، هم از خونه فرار کرده و هم از مدرسه فرار کرده. این سه مورد جرم رو داره، به خاطر همین منم مواظبشم که جرم چهارم دیگه‌ای مرتکب نشه! بسیجیان ۲۲ بهمن خندیدند و گفتند: نه آقا. ما خیلی حواسمون هست. شما خیلی دور و بر این می‌چرخی، خیلی بهش گیر میدی، می‌بریش گوشه سنگر باهاش حرف می‌زنی، تو نماز می‌بینیش باهاش حرف می‌زنی!
- از دست شما… بابا یه موضوعی هست که شما نمی‌دونید. می‌خوام برگردونمش بره خونه اش.
- حالا که تا اینجا اومده بذار این عملیات رو کامل شرکت کنه!
- نمیشه. به هر حال باید برگرده.‌
حاج منصور می‌دانست که...

سارا کرمی، ۳۰ مرداد ماه ۱۳۷۶ در بندرعباس دیده به جهان گشود. وی طلبه ارشد فقه و اصول مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران استان قم است. کتاب اول او، «آتشی که گلستان شد» درباره دومین شهید مدافع حرم هرمزگان - خلیل تختی نژاد است که سال ۱۴۰۰ چاپ و منتشر شد و ماحصل دو مقاله علمی پژوهشی سطح ۲ کرمی بود.

این بانوی شاعر، گرافیست، فعال فرهنگی و نویسنده هرمزگانی علی رغم اینکه مادر ۴ فرزند است و همزمان در سطح بالا درس می‌خواند در خط مقدم جبهه فرهنگی حضور دارد و دو کتاب دیگر در خصوص شهدای روحانی با محوریت عفاف و حجاب و شعر کودک آماده چاپ دارد.

او همچنین دوره‌های فرهنگی و هنری مثل خبرنگاری، عکاسی، مستندسازی، صحیفه سجادیه، شمع سازی، دوره های تربیت مربی قرآنی و تربیت مربی مهد و پیش دبستانی و… را گذرانده است.

«سنگری پُر از نیمکت» محصول ۹ ماه، کوشش نویسنده است که به قلم سارا کَرمی، در ۷۴ صفحه مصور، با موضوع: روایت داستانی زندگی و خاطرات دانش‌آموز شهید فرزاد مسافری در دفاع مقدس است. این اثر در قطع رُقعی، با شمارگان ۲۵۰ نسخه، به قیمت ۴۰ هزار تومان، سال ۱۴۰۲ به همت نشر امینان، چاپ و منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها