دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۰
اعوانی: فلسفه روش زندگی مصطفوی بود/ محمدزاده: فلسفه درون آیت‌الله مصطفوی تحقق و تجسد یافته بود

محمدزاده گفت: مصطفوی فقط یک فیلسوف بیان کننده حقایق فلسفه نبود بلکه فلسفه در درون او تحقق یافته بود. ما خیلی از افراد را می‌شناسیم که اتحاد با فلسفه دارند اما اتصال با آن پیدا نکرده‌اند اما مصطفوی چنین نبود.به گفته اعوانی نیز فلسفه روش زندگی او بود.   

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) محمد تفرشی، امروز دوشنبه 28 آذر به‌مناسبت هفته پژوهش، گروه فلسفه اسلامی‌ و حکمت معاصر پژوهشکده فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشستی با شرح و عنوان «بزرگداشت استاد حکمت و فلسفه اسلامی مرحوم آیت‌الله سیدحسن مصطفوی» با سخنرانی غلامرضا اعوانی، رضا محمدزاده، حسین کلباسی و سیدعلی سعادت مصطفوی و همچنین دبیری علمی طاهره کمالی‌زاده برگزار کرد.

اعوانی در ابتدای این نشست در تجلیل از مقام والای مصطفوی و صفات او گفت: آیت‌الله سیدحسن مصطفوی یکی از بزرگان در تدریس و تربیت شاگردان بود. حکمت فقط درس و بحث نیست و یک نوع روش زندگی و جهان بینی است. حکیم همیشه با حکمت زندگی می‌کند و حکمای قدیم بر این اعتقاد بودند که کسی که فقط درس بدهد اما در بیرون طور دیگری باشد سوفسطایی است پس حکمت یک نوع جهان بینی است. شما ابن سینا یا ملاصدرا را در نظر بگیرید صدرا فقط نویسنده اسفار نیست. حکمت در شخص حکیم زندگی می‌کند و در خواب و بیداری و رفتار و گفتار او تجلی می‌یابد. استاد مصطفوی همین گونه بود و فلسفه روش زندگی او بود. 

او افزود: حکمت یک جهان بینی است. وقتی ابن سینا برهان معروف وجوب امکان را بیان کرد خدا را به عنوان واجب در ذرات عالم می‌دیده و هر چه ممکن الوجوب دارد از واجب دارد. امروز متاسفانه فلسفه به فضای مجازی تقلیل یافته و به نوعی حکمت مجازی شده و مانند قدیم نیست که در محضر استاد تلمذ می‌کردند. پس یکی از بزگترین نعمات به کشور ما حکمت اسلامی‌ است و در کشورهای دیگر چنین چیزی وجود ندارد.

این استاد فلسفه با بیان اینکه ایرانیان پیش از اسلام نیز به حکمت شهرت داشتند بیان کرد: فلسفه از ایران شروع شده و در آن می‌توان نام زرتشت و مغان را برد. بعدها هندی ها، مصریان و یونانیان در حکمت فعالیت کرد. بنابراین ایرانیان به داشتن حکمت شهره بودند و اساسا جهانداری هم بدون حکمت امکان پذیر نبوده و ایرانیان وارث حکمت بودند و بزرگترین سرمایه معنوی است که امروز جهان به آن نیاز دارد.

اعوانی با بیان اینکه حکمت معنوی و بنا به تعریف الهی است تاکید کرد: این همان چیزی است که در جهان امروز سکولار وجود ندارد و جهان از حکمت خالی شده است.

او  در ادامه به تعریف حکمت پرداخت و تمایز میان آن را با فلسفه امروزی تشریح کرد. او در بخش دیگری از سخنانش گفت: یک استاد ممکن است چیزی ننویسد اما شاگرد تربیت کند که این مهم‌تر است و مصطفوی اینکار را کرد.
 
او ضمن اشاره به سخن افلاطون که معتقد بود حکیم می‌تواند بذر حکمت را در در نفوس صالحه بنشاند بیان کرد: کتابت فلسفه مانند کاشتن بذر توسط کشاورز در زمین صالح است و مهم این است که فیلسوف و حکیم بتواند بذر فلسفه را در نفوس صالحه بنشاند و شاگرد تربیت کند.
 
رضا محمدزاده عضو هیئت علمی‌گروه فلسفه دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق سخنران دوم این نشست بود که اظهار کرد: مصطفوی فقط یک فیلسوف بیان کننده حقایق فلسفه نبود بلکه فلسفه در درون او تحقق و تجسد یافته بود. ما خیلی از افراد را می‌شناسیم که اتحاد با فلسفه دارند اما اتصال با آن پیدا نکرده‌اند اما مصطفوی چنین نبود.
 
او با اشاره به مقاله‌ای از یکی از فیلسوفان غرب بیان کرد: طبق اطلاعات این مقاله انگار یک فلسفه‌ای است که در میان فلسفه‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد و درباره دلخوری‌های بسیاری از فلسفه حرف می‌زند.  این مقاله راجع به دلخوری‌هایی درباره فلسفه وجود و احکام وجود و فلسفه‌ای که در جریان‌های دیگر جنبه ابزاری پیدا کرده است و این در خدمت بودن فلسفه محل اعتراض و گلایه نویسنده مقاله قرار گرفته است.
 
محمدزاده بیان کرد: آنچه که ما طی این سالها بدست آوردیم این بود که فلسفه انقدر ارزشمند است که مقدم بر هر چیزی می‌توان به آن نگاه کرد و ارزش ذاتی فلسفه چیزی متفاوت از فلسفه است. در بیان اینکه ارزش ذاتی چیست؟ باید گفت هرچیزی که دارای ارزش ذاتی است دنیا را بهتر می‌کند.
 
او درباره مصادیق ارزش ذاتی بیان کرد: اینکه چه مصادیقی برای ارزش ذاتی وجود دارد گاهی مجموعه‌ای و فهرست‌هایی توسط فلاسفه بیان شده است مثل: life، activity، healthy، happiness و ... که به نظر می‌رسد وجه جمعی برای آن در نظر گرفته نشده است. وجه جمعی، برای تمام اموری که ارزش ذاتی دارند وجود دارد انبساط نفس است.

محمدزاده افزود: در آموزه‌های فلسفه اسلامی‌آنچه که مهم است این است که انسان بتواند حقیقت اعلی را درک کند و فلسفه‌ای که در مقابل فلسفه‌های دیگر اصالت دارد آرامشی است که در نفس انسان وجود دارد و انسان به آن نیاز دارد.

او با توضیح اصول نگارش پایان نامه و رساله دکتری گفت: آنچه که در پژوهش‌های دانشگاهی اتفاق می‌افتد این است که سوال محقق چیست؟ و فرضیه اش کدام است؟ اما در رویکرد فلسفی، حکیم از قبل فرضیه مشخصی ندارد و در مسیر کشف حقیقت هر لحظه شوق اتصال دارد و  در هر لحظه چیزی را تجربه می‌کند که حس و حالش با حسو حال گذشته‌اش فرق دارد. به همین دلیل  بعد از گذشت سالها تدریس و مطالعه فلسفه از آن خسته نمی‌شود و این اشتیاق منشاش همان اتصال و اتحاد است.

او به عنوان آخرین نکته گفت: ارتباط فلسفه با سایر علوم خیلی مهم است. کسانی که به علم می‌پردازند و برای مباحث متافیزیکی ارزش قائل نیستند پیشرفت نمی‌کنند. پیشرفت علوم در گرو فلسفه است و بدون فلسفه انتظار پیشرفت داشتن خواب و خیالی بیش نیست.

سیدعلی سعادت مصطفوی هم در ادامه این نشست به بیان نکاتی درباره پدرش پرداخت و عنوان کرد: او افراد خانواده را به اسم کوچک تنها صدا نمی‌زدند و هر زمان کسی به ایشان سلام می کرد با گشاده رویی پاسخ می‌دادند.

او با ذکر خاطره‌ای از پدرش گفت: من به پدرم گفتم می‌شود دعا کنید که من ثروتمند شوم ایشان گفتند من دعا نمی‌کنم دوباره گفتم و او هم همین را پاسخ داد بعد گفت مال دنیا مانند آب شور است و هر چه بیشتر بخوری تشنه تر می‌شوی.

سعادت مصطفوی تاکید کرد: پدر در هر مجلسی بود متناسب با حاضران سخن می‌گفت و تلاش می‌کرد فضیلت‌های اخلاقی را بیان کند. ایشان در جنبه‌های مختلف زندگی اخلاق را همواره رعایت می‌کردند و در هر موضوعی حسن خلق داشتند و گاهی حسن خلقشان برایم عجیب بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها