دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۶
شما که سلامت خودتان را در راه اسلام داده‌‏اید از زمره شهیدان هستید

«امام خمینی (ره) به یکی از جانبازانی که برای رفتن دوباره به جبهه بی‌تابی می‌کرد، فرمودند: شما که سلامت خودتان را در راه اسلام داده‏‌اید از زمره شهیدان هستید و حق خودتان را به اسلام عزیز ادا نمودید. از این‌که به جبهه نمی‌شود بروید، ناراحت نباشید.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، چهارم شعبان را به اعتبار ولادت حضرت عباس روز جانباز نامیده‌اند، چراکه او پیش از شهادت در رکاب امام حسین(ع)، هر دو دستش را، یکی بعد از دیگری از دست داده بود. قمر بنی‌هاشم در تاریخ تشیع به جانبازی شناخته شد، زیرا در راه حق از فداکاری و بذل جان دریغ نداشت و در مواجهه با دشمنان دین خدا - پیش از شهادت - عضوی از اعضای بدنش را تقدیم کرده بود. 

به مناسب این روز، دو بخش از صحیفه امام خمینی (ره) را که مجموعه‌ای مکتوب از همه بیانات شفاهی و کتبی ایشان است، مرور کنیم. این بخش‌ها، از جلدهای شانزدهم و هجدهم صحیفه انتخاب شده‌اند.
 
شما از زمره شهیدان هستید
روزی از روزهای بهار 1363 نامه‌ای از سوی یکی از جانبازان جنگ تحمیلی برای امام (ره) نوشته شد. نویسنده نامه «سعید پورسراج، فرزند کاظم، ساکن شهر شوشتر» بود و نامه‌اش را با این جملات شروع می‌کرد «امام عزیز این جانب... یک مسئله‌‏اى را خواستم مطرح کنم. امید است که جواب بفرمایید. و با عرض پوزش از اینکه وقت مبارک و گرانبهاى شما را مى‏‌گیرم.» پورسراج نوشته بود «امام عزیز من در حدود 19 سال است در خانواده‏اى مذهبى زندگى مى‏‌کنم. از ابتداى جنگ، اگر خداوند ان شاءاللَّه قبول کند، چند نوبت در جبهه‏‌هاى حق شرکت کرده؛ تا آخرین بار در عملیات والفجر مقدماتى پاى چپم از زیر زانو قطع گردید. اما از آنجا که در طول مدت این جنگ دوستان زیادى را از دست داده‌‏ام و عشق جبهه رفتن من را تا حالا آرام نمى‌‏گذارد، مدتى پیش به هر نحو که بود براى دعاخوانى به جبهه اعزام شدم؛ ولى هرچه خواهش کردم که با برادران به خط مقدم و عملیات بروم، برادران اجازه ندادند.»
 
به امام نوشته بود که ناراحت است و تحمل این ناراحتی برایش بسیار دشوار؛ «حالا دیگر از ناراحتى طاقتم دارد به‌سر مى‌‏رود و مى‏‌خواهم این مسأله را از شما، جناب فرمانده کل قوا، مطرح کنم و تنها ناراحتى من این است که مى‏‌بینم هر روز یکى از دوستانم شهید مى‌‏شود؛ و با این همه دوست از دست دادن، مى‏‌ترسم نکند من در شهر و یا در بستر بمیرم. و خیلى عشق به شهادت دارم و تلاش مى‏‌کنم که به دوستانم ان‌شاءاللَّه ملحق شوم. امیدوارم که جواب مصلحت را بفرمایید.» در انتهای نامه‌اش هم اضافه کرده بود «ضمنا اماما، اگر خط مقدم به‌صورت پدافندى باشد و کارى از من ساخته باشد، مى‏‌توانم شرکت کنم. و اگر شرکت کنم و مثلا کشته شوم، آیا ان‌شاءاللَّه شهید هستم یا نه. در آخر امید آن دارم که با دستخط مبارک خودتان به‌طور خلاصه جواب دهید. و ان‌شاءاللَّه ما را حتما در جواب نامه نصیحت‏ بفرمایید. عاشقى که تا خون در رگ دارد شما را فراموش نمى‌‏کند، و همیشه قلبش براى شما مى‌‏تپد.»
 
امام خودش نامه را خواند و چنان‌که پورسراج درخواست کرده بود، به خط خودش به آن جواب داد. متن نامه پورسراج و پاسخ امام در هجدهمین جلد از صحیفه امام ثبت شده است. امام برایش دعا کرد و او را به اعتبار فداکاری‌هایی که در راه اسلام کرده بود، هم‌ردیف شهدا دانست. ایشان نوشته بود «بسمه تعالى‏. فرزند عزیزم من، از خداوند منّان مسألت مى‌‏کنم که شما را با شهداى اسلام محشور نماید. و شما که سلامت خودتان را در راه اسلام داده‌‏اید از زمره شهیدان هستید، و حق خودتان را به اسلام عزیز ادا نمودید و از اینکه به جبهه نمى‏‌شود بروید، ناراحت نباشید. امید است خداوند شما را حفظ فرماید. والسلام علیکم و رحمة اللَّه.»
 
عظمت بیان‌نشدنی کار همسران جانبازان
همچنین امام(ره) یکی از زیباترین و عمیق‌ترین خاطراتش را خاطره ازدواج یکی از جانبازان می‌دانست. البته در رقم خوردن این زیبایی و عمق، دو نفر نقش داشتند؛ هم جانبازی که در راه باورهاش فداکاری کرده و اثر این فداکاری در جسمش باقی مانده بود، و هم دختری که این ازدواج را انتخاب کرده بود. «این جانب در طول این جنگ صحنه‌‏هایى از مادران و خواهران و همسران عزیز از دست داده دیده‌ام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیرى داشته باشد. و آنچه براى من یک خاطره فراموش‌نشدنى است - با اینکه تمام صحنه‌ها چنین است- ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده بود.»
 
امام فرمود «آن دختر شجاع با روحى بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت: حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دِین خود را به انقلاب و به دینم ادا کرده باشم. عظمت روحانى این صحنه و ارزش انسانى و نغمه‌هاى الهى آنان را نویسندگان، شاعران، گویندگان، نقاشان، هنرپیشگان، عارفان، فیلسوفان، فقیهان و هر کس را که شماها فرض کنید، نمى‌‏توانند بیان و یا ترسیم کنند. و فداکارى و خداجویى و معنویت این دختر بزرگ را هیچ‌کس نمى‌‏تواند با معیارهاى رایج ارزیابى کند» (صحیفه امام، جلد شانزدهم).

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها