همزمان با واپسین روزهای سال 2007 میلادی که به نام مولانا، شاعر بزرگ ایرانی نامگذاری شده بود، با همکاری انجمن زرتشتیان تهران و بنیاد فرهنگی جمشید بزرگداشتي براي او در تالار خسروی تهران برپا شد.
در این همایش، سخنرانان، به بررسی روند تداوم فرهنگی ایران باستان تا دوران اسلامی در ادبیات فارسی پرداخته و نقش مولانا را در ادامه دادن اندیشههای ایرانی در عرفان ایرانی بررسی کردند.
کوروش نیکنام گفت: در درازنای تاریخ ادبیات فارسی، سرایندگان درباری بسیاری حضور داشتهاند، اما سرایندهای جاودانه میشود که با عشق و حکمت بسراید.
نیکنام که در آیین بزرگداشت مولانا سخن میگفت، ادبیات را دریای جوشنده فرهنگ ایرانی دانست و گفت: درست در همان دو سده خفقان ناشی از تسلط تازیان بر ایران، فردوسی در خراسان سربرآورد و به پاسداری از زبان فارسی پرداخت.
نماینده زرتشتیان در مجلس شوراي اسلامي، ادبیات ايران را در شاخههای گوناگون توانمند معرفی کرد و گفت: ادبیات ايران را به حکمت سعدی، عشق حافظ و عرفان مولانا میشناسند.
وی همچنین به بررسی بخشی از پیام اشوزرتشت در سرودههای مولانا پرداخت و افزود: یکی از محورهای مشترک بین اندیشه زرتشتی و مولانا، نگاه به بالا و تلاش برای آزاد شدن از بندهای مادی است.
سپس رحیم رضازاده ملک، در همایش بزرگداشت مولانا در سالن خسروی، ایران را به باغی گسترده با درختان گوناگون توصیف کرد که ادیان گوناگون در آن حضور دارند و ایرانیان این باغ را با همه درختانش دوست دارند.
رضازاده ایران را نمادی از تداوم فرهنگی در جهان دانست و این تداوم را راز جاودانگی فرهنگ ایرانی دانست. وی با اشاره به نگارههای تختجمشید و وجود خطهای گوناگون در آنها، این تداوم فرهنگی را یک سنت فرهنگی در ایران نامید.
علیقلی بختیاری نيز مولانا را کسی دانست که زمانی انسانی عادی بود. اما زمانی که به انقلابی روحی به نام شمس رسید، دگرگون شد و با توجه به استعداد درونیاش، به جایگاه والای کنونی دست یافت.
توفیق سبحانی ، مثنوي پژوه نيز در همایش بزرگداشت مولانا، با بیان نمونههایی از تفاوتهایی که در زمینه تصحیح نسخههای گوناگون آثار ادبی به ویژه دیوان کبیر وجود دارد، به بررسی اهمیت ویژه این کار پرداخت و گفت: تصحیح دیوان کبیر کار بزرگی بود.
سبحانی که خود از معتبرترین تصحیحها را بر دیوان کبیر منتشر کرده است، برای نمونه به بیتی از نینامه مثنوی معنوی اشاره کرد و گفت: از نفیرم مرد و زن نالیدهاند، یعنی آنقدر گلایه کردهام که مردم خسته شدهاند. اما در نفیرم مرد و زن نالیدهاند، یعنی من درد دل مردم و حرف بشریت را زدهام.
سبحانی همچنین به بررسی آثار موجود از مولانا و نمونههای معتبر چاپ شده در ایران پرداخت.
این همایش، با استقبال خوب، جامعه زرتشتی و ادبدوستان رو به رو شد.
نظر شما