یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۸ - ۰۹:۲۰
کتاب‌ها بعد از نقد کجا می‌روند

جلسه نقد کتاب. موضوع این است؛ چرا باید برای کتاب‌ها جلسه نقد و بررسی برگزار کرد. چگونه باید چنین کرد؟ حالا چه خواهد شد ؟ رضا نجفی، مترجم زبان آلمان، فتح‌الله بی‌نیاز، نویسنده، احسان عباسلو، مدیر سرای اهل قلم و مهدی محمدی، مدیر کتاب‌فروشی اختران، هريك پاسخ‌های متفاوتی دارند./

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- اگر پی‌گیر صفحات ادبی و کتابی مطبوعات یا رسانه‌های تخصصی مربوط به کتاب باشید، بارها به چنین خبرهایی برخورده‌اید: «جلسه نقد و بررسی کتاب ... برگزار می‌شود». یا گزارش‌هایی خوانده‌اید که در جلسه‌ای، چند منتقد درباره اثری صحبت کردند و هريك چیزی گفتند. شاید هم گاهی گذارتان به یکی از این جلسه‌ها افتاده باشد.

گزارش حاضر در پی یافتن این مفهوم نیست که «نقد کتاب» چه معنایی دارد. حتی نمی‌خواهد روشن کند که چرا جلسه نقد کتاب خوب است یا چرا خوب نیست. تنها در پی پاسخ این پرسش است که کتاب‌ها بعد از جلسه نقد، کجا می‌روند؟

«زیاد تاثیر ندارد، فقط همان‌ها که در جلسه شرکت کرده‌اند، گاهی می‌آیند و یک نسخه می‌برند. کتابی که خوب است، بدون جلسه نقد هم می‌فروشد.» این‌ها حرف‌های مهدی محمدی است؛ مدیر کتاب‌فروشی اختران در خیابان انقلاب تهران. یکی از قدیمی‌ترین کتاب‌فروشان این راسته. نمی‌خواهم توجیهش کنم، اما جوابش آن‌قدر منفی است که سوال می‌کنم: «یعنی کتابی که بعد از سال‌ها هنوز اقبال عمومی دارد و می‌فروشد، خود به خود به این اقبال رسیده؟» پاسخش ساده است: «به خاطر جلسه‌ها نرسیده است. شاید این جلسه‌ها تاثیر داشته باشند، ولی خیلی کم. من تا حالا تاثیر خاصی ندیده‌ام».

رضا نجفی. این نامی است که این روزها در فهرست برنامه‌های نقد کتاب زیاد به چشم می‌خورد، همین‌طور در کارگاه‌های نقد یا کلاس‌های آموزش نقد ادبی. او مترجم زبان آلمانی است و تاکنون در چندین دوره نقد ادبی مدرس بوده است. بیش‌تر در جلسه‌های نقدی که مربوط به کتابی از ادبیات آلمانی باشد، دیده می‌شود. این فرد دیگر حرفه‌اش نقد ادبی است. شاید بهتر بتواند بگوید کتاب‌ها بعد از جلسه نقد، کجا می‌روند: «به هرحال این جلسه‌ها یک کمک کوچک است به بازار چاپ و نشر. مختصر است؛ ولی هست.»

می‌پرسم چه می‌شود که دعوت جلسه‌های نقد را قبول می‌کند؟ پاسخ این است: «ما در کشورمان فقر نقد داریم. خیلی استعدادهای ما برای نبودن نقد درست،‌ یا شناخته نمی‌شوند یا از دست می‌روند. هم در نقد مکتوب و هم در نقد شفاهی، فقر داریم. برای همین از هرنوع نقدی استقبال می‌کنم. معمولا وقتی دعوت می‌شوم، حتی اگر نویسنده یا کتاب مورد بحث برایم جالب نباشد، سعی می‌کنم در آن جلسه حاضر شوم. شاید بتوانیم به مخاطب کمک کنیم بیش‌تر با اثر آشنا شود و زوایای آن را بهتر بشناسد. این جلسه‌ها اگر باعث شود ۱۰ نفر هم بروند کتاب را بخرند، کمک شده است.»

اما این همه حرف‌های نجفی نیست. وقتی می‌پرسم چگونه می‌شود که یک جلسه نقد کتاب خوب برگزار شود یا چگونه چنین جلسه‌هایی به اهداف خود می‌رسند؟ دیگر نجفی این‌قدر خوش‌بین نیست. انتقاداتش زیادند. مثلا می‌گوید ما در برگزاری جلسه‌های نقد، مثل سرمایه‌داران چشممان به بازار است. به تقاضا نگاه و همان را تولید می‌کنیم. او از «شیلر»، شاعر آلمانی مثال می‌آورد و می‌گوید: «شیلر می‌گوید ما باید به جامعه چیزی را بدهیم که احتیاج دارد؛ نه چیزی را که علاقه دارد». نجفی انتخاب از روی بازار برای برگزاری جلسه نقد را پاشنه آشیل جلسه‌های نقد کتاب می‌داند و البته حرف دیگری هم دارد: «اغلب می‌بینیم جلسات نقد با یک عده معدودی برگزار می‌شود که با سلایق مشخص در همه جلسه‌ها حضور دارند. برگزارکننده جلسه نقد کتاب باید مدیریت داشته باشد. باید افراد متخصص را بشناسد. سلیقه‌های مختلف را دعوت کند؛ منتقدانی با تخصص کافی و گرایش‌های مختلف.»

شناخت او از غرب را بهانه می‌کنم و می‌خواهم وضعیت جلسه‌های نقد در ایران را با جلسه‌های مشابه در کشورهای اروپایی مقایسه کند. طفره می‌رود، اما سرانجام می‌گوید: «خوب در اروپا و آمریکا این‌گونه برنامه‌ها به مراتب بیش‌تر و متنوع‌تر است. حتی برای کتاب‌های چاپ نشده هم جلسه نقد می‌گذارند. نویسنده می‌آید بخشی از رمان در حال تالیفش را می‌خواند و همان‌جا با نظر منتقدان مواجه می‌شود. این باعث می‌شود پیش از پایان اثر اثرات سودبخش نقد‌ها را به کار بگیرد.»

نجفی خیلی چیز‌ها گفت. اما آخر نگفت کتاب‌ها بعد از نقد کجا می‌روند! یعنی اگر از فردا جلسه نقد کتاب برگزار نکنیم، چه چیزی را از دست می‌دهیم. شاید تندترین پاسخی که می‌شد از این سوال گرفت را فتح‌الله بی‌نیاز، نویسنده و منتقد ادبی به من داد: «هیچ چیز را». بعد هم اضافه می‌کند: «این‌ها آب در هاون کوبیدن است».

بی‌نیاز تند رفت تا همان‌طور که خودش می‌گوید ریشه را هدف گرفته باشد: «ما جامعه نقدپذیری نیستیم. اگر فردی ایراد من نویسنده را بگوید، من حداکثر ریاکارانه قبول می‌کنم؛ اما هیچ‌وقت با انتقاداتش کنار نمی‌آیم. فرهنگ نقد و انتقاد در جامعه ما وجود ندارد و این باعث شده بسياري از جلسه‌های نقد کتاب بی‌فایده باشند.»

این نویسنده می‌گوید بسیاری از چیزهایی که در مطبوعات لقب نقد می‌گیرند، نه نقد، نه تحلیل، که حتی معرفی هم نیستند. بسیاری از آن‌ها تعریف و تمجید‌های بی‌جا هستند و برخی دیگر ایرادگرفتن بیهوده.

البته بی‌نیاز حرف‌هایش را در پایان تلطیف می‌کند: «فقط شاید جلسه‌های نقد کتاب‌های غیرایرانی فایده‌هایی داشته باشند. من خودم مدت‌هاست که به جلسه نقد کتاب‌های ایرانی نمی‌روم. ولی جلسه‌هایی که برای نویسندگان یا آثار غیر ایرانی برگزار می‌شود، گاه فایده‌هایی دارد و دست‌کم باعث می‌شود مخاطب، اثر یا نویسنده‌ای را بهتر بشناسد».

آن‌چه شنیده‌ام را می‌برم و می‌گذارم روی میز احسان عباسلو. کسی که گذشته از این‌که در ترجمه و نقد ادبی دستی دارد، دو سال است مدیریت سرای اهل قلم را نیز به عهده گرفته. عباسلو انتقادات را قبول دارد. مثال می‌آورد که در سرای اهل قلم گاه کار به تعریف‌ها و تملق‌ها کشیده و گاه به عکس ماجرا رفته و حاضران را رنجانده است. همین‌طور قبول دارد که برنامه‌هایی که او مدیریت می‌کند،هنوز ایده‌آل نیستند. مثلا می‌گوید: «روابط انسان‌ها و البته جایگاه‌ها گاهی بر جلسه‌های نقد کتاب سایه می‌اندازند و منتقد را از عدالت دور می‌کنند. مصلحت اندیشی‌ها و بی‌عدالتی‌ها همواره به جریان نقد ادبی ایران ضربه زده است.»

اما این مترجم با همه این احوال، از برگزاری جلسه‌های نقد ادبی دفاع می‌کند: «نقد به ارتقای کیفی سطح ادراک خواننده می‌انجامد. او می‌فهمد ادبیات تنها همین لایه‌های سطحی که در کلمه‌ها خوانده، نیست. این برای نویسنده هم اهمیت دارد. او هم با نقاط قدرت و ضعف اثر خود آشنا می‌شود هم رویکرد مخاطب را می‌بیند.»

او در مقابل این ادعا که در جامعه ما فرهنگ نقدپذیری وجود ندارد و این جلسه‌ها در نهایت چیزی را تغییر نمی‌دهد، پاسخ می‌دهد: «به هرحال دید نویسنده هم محترم است. در نهایت این نویسنده است که باید به این نتیجه برسد که لازم است قلمش را تغییر دهد یا خیر. به عنوان منتقد نباید انتظار داشته باشیم نویسنده حتما نظر ما را بپذیرد. وقتی نویسنده باشی خود به خود هنگام نوشتن محدودیت‌ها و نگرش‌هایی احساس می‌کنی و فکر می‌کنی قلمت باید به همان سمت و سو بچرخد.»

او اندکی از شیوه انتخاب کتاب‌ها برای نقد در سرای اهل قلم می‌گوید. مثلا تاکید می‌کند که تلاش بر این است تنها «ادبیات معناگرا» به این مرکز راه بیابد و در تعریف «ادبیات معنا‌گرا» می‌گوید: «یعنی ادبیاتی که چیزی فرای داستان دارد؛ چیزی بیش‌تر از کلمه‌ها. نه از آن دست رمان‌های سطحی، احیانا عاشقانه یا آنچه معروف است به کتاب‌ها زرد یا عامه‌پسند.»؛ همچنین از تلاش دبیران این مرکز برای انتخاب منتقدانی متخصص می‌گوید. می‌رود به این سمت که بگوید منتقدان متخصص زیاد نیستند و نمی‌توان در هر موردی بهترین منتقد‌ها را یافت.

احساس می‌کنم از سوال گزارش دور شده‌ایم. «کتاب‌ها بعد از نقد کجا می‌روند؟» عباسلو را صریحا با همین سوال مواجه می‌کنم. می‌گوید: «از جنبه فروش، ابزاری نداریم که اندازه‌گیری کنیم. اما طبیعتا این جلسه‌ها می‌توانند روی فروش هم موثر باشند. البته به شرطی که ما نقد را اطلاع‌رسانی کنیم و به افرادی که به جلسه می‌آیند اکتفا نشود.»

نقطه ضعفی که عباسلو می‌بیند، نه مثل نجفی در عدم انتخاب درست کتاب‌ها برای برگزاری جلسه نقد و نه مثل بی‌نیاز در فرهنگ نقدپذیری جامعه است. او نوک شمشیر را به سوی خود منتقدان می‌گیرد:‌ «نقطه ضعف ما در منتقدان ماست. منتقدان ما به جنبه‌هایی از اثر می‌پردازند که در آن اثر محوریت و مرکزیت ندارند. کلی‌گویی یا گاهی عین داستان را نقل می‌کنند. گاهی هم همان مسائل همیشگی و کلیشه‌شده را بازگو می‌کنند. همان یکی دو درس اول در نقد ادبی را تکرار می‌کنند. گاهی منتقدان ما از مسائل عمقی‌تر غافلند. گاهی مطالعات بیرونی آن‌ها کم است. به هر حال منتقد باید روان‌شناسی بداند، تاریخ بداند، فلسفه بداند و اسطوره‌ها را بشناسد.»

عباسلو جمله‌ای کلیدی هم دارد که اگر مصاحبه فردی بود، هر خبرنگاری این جلمه را برای تیتر برمی‌گزید: «نقد یک هنر است.» او در توضیح این حرف می‌گوید: «شاید همه مشکلات از همین است که خیلی‌ها فکر می‌کنند با خواندن دو نمونه نقد و مطالعه یک کتاب، می‌توان منتقد شد. در حالی که نقد یک هنر است. باید بدانی چگونه و با چه رویکردی با اثر روبرو شوی. چگونه زوایای آن را بکاوی و از چه راهی به اعماق آن برسی.»

گويا کتاب‌ها بعد از جلسه نقد هیچ‌جا نمی‌روند. در همان قفسه‌ها می‌مانند. اما تفاوت هست بین قفسه انبار، قفسه کتاب‌فروشی، قفسه کتابخانه عمومی، یا قفسه کتابخانه شخصی. آیا جلسه‌های نقد کتاب در ایران، کتاب‌ها را به این راه خواهند برد؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط