چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۸ - ۱۰:۰۰
«ما هیچ، ما نگاه»، مرحله‌ای تازه در سلوک عرفانی سهراب

«ما هیچ، ما نگاه» سهراب سپهری را شماری از متخصصان شعر کشور بهترین مجموعه شعر او، و شماری دیگر نتیجه افول شاعری‌اش می‌دانند. هوشيار انصاری‌فر، شاعر و منتقد ادبی، نگرش سهراب را در «ما هیچ، ما نگاه»، ناشی از تغییر زبان ساده و تصويری او در شعرهای قبلی، به پيچيدگي‌های زبانی و بيانی جدید و دست‌یابی به مرحله‌ای تازه در سلوک عرفانی او می‌داند و، تحلیلی مثبت از این روند دارد.

انصاری‌فر در گفت‌و‌گو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) در بررسی دو كتاب «حجم سبز» و «ما هيچ، ما نگاه» سروده سهراب سپهری گفت: به نظرم از ميان آثار سهراب شايد بيش‌ترين كتاب خوانده شده «حجم سبز» است و در كنار آثاری چون منظومه‌هاي «مسافر» و «صداي پاي آب» قرار مي‌گيرد. اما مجموعه شعر «ما هيچ، ما نگاه» در سال‌هاي پس از مرگ سهراب از توجه اندكي برخوردار شده و تنها توسط برخي از دوستداران شعر او اشاره‌هایی به مضامين شعري اين مجموعه صورت گرفته است.

وي در توضيح علت اين امر اظهار داشت: شايد این پيچيدگي‌هاي زباني و بياني شاعر در اين مجموعه باشد که دیگران را از پرداختن به اين پيچيدگي‌ها و شفاف‌سازي آنها واداشته است. سهراب در منظومه «صداي پاي آب» با زبانی ساده و موزون سخن گفته و حتی دفتر «حجم سبز» او مجموعه‌اي از سروده‌هاي تصويری و بيان با طراوت و بديع اوست؛ بدون آن‌كه پيچيدگي در زبان داشته باشد.

انصاري‌فر از اين ويژگي به عنوان ويژگی شعر دهه ۶۰ ياد كرد و افزود: در آن سال‌ها زبان ساده و محاوره‌ای و معطوف به امور روزمره بسيار رواج داشت، و بيش‌تر توجه علاقه‌مندان شعر را به خود جلب مي‌كرد. مي‌توان گفت سليقه ادبی آن روزها سادگی و تصويری بودن شعر را می‌پسنديده است.

وي در ادامه به رسيدن سهراب به نقطه‌ای در سلوك عرفانی شخصی‌اش در «ما هيچ، ما نگاه» اشاره كرد و افزود: دريافت سپهري در اين دفتر شعر از جهان اطراف خود بيش از آن چيزي است كه در دفتر شعر «حجم سبز» و دو منظومه بلند خود داشته است. او به نوعي به نوشتن شهودهای خود رسيده بود و سروده‌هايش دیگر ارتباط مستقيمی با امور روزمره نداشت.

انصاري‌فر از تعديل زبان سهراب به عنوان اقبال و يا ضربه‌اي در شعر او ياد و تصريح كرد: سپهري شاعري است كه با غزل و مثنوي شعر را آغاز مي‌كند و سپس در دوره‌‌اي از جواني‌اش به همراه هم‌نسلان خود متاثر از نيما مي‌شود. زبان سهراب در دفترهاي ابتدايي هشت كتاب تابع الگوي زبان نيما و هوشنگ ايراني است.

وي به آشنايي سهراب با شعر انگليسي و عرفان شرق اشاره كرد و ادامه داد: تمام اين عوامل مي‌توانست براي سپهري امكاناتي را به وجود آورد و او را به سطحي ديگر از شعر برساند.

اين منتقد ادبي با تاكيد مجدد بر تغيير گرايش سهراب در دفتر شعر «ما هيچ، ما نگاه» اظهار داشت: اين تغيير در زبان و نگاه سهراب بوده و جنس شعرهاي او در این مجموعه به نسبت آنچه پیش از آن منتشر کرده بود، متفاوت شده است. اما متاسفانه خوانندگان شعر كمتر اين مجموعه را خوانده‌اند. بر عكس، مجموعه «حجم سبز» به دليل پرداخت سهراب به مضامين اخلاقي و نكته‌پردازي‌ها، توانسته توقع شاعران و مخاطبان آن را برآورده كند.

وي در پايان به توضيح درباره بحث هميشگي تاثير فروغ فرخ‌زاد از شعر سهراب و برعكس آن پرداخت و گفت: فروغ در ۲۰ سالگي به عنوان يك شاعر شهرت داشته و با توجه به ارتباطش با شاعران دهه ۴۰ به زبان ساده و غير رسمي خود رسيده بود. اگر گاهي شعر فروغ را متاثر از شعر سهراب مي‌دانستند بيشتر به دليل برخورد مشابه اين دو شاعر با مسئله زبان بوده است. ‌

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط