یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۹
نوجوان شتر مرغ است!

یعقوب حیدری، نویسنده حوزه ادبیات کودک و نوجوان به بهانه چاپ دو کتاب جدیدش گفت: نوجوان در مرحله‌ای است که می‌خواهد خودش را پیدا کند. نوجوان مانند شترمرغ است. بگویی بپر، می‌گوید شترم. بگویی بار ببر می‌گوید مرغم! ادبیات نوجوان ما نگاه سنتی را حاکم کرده؛‌ در حالی که نوجوان امروز با پنج سال پیش هم فرق دارد./

حیدری به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره چرایی روی آوردن نویسندگان ما به فانتزی در حوزه ادبیات نوجوان گفت: یا زندگی واقعی نویسندگان حوزه نوجوان ما عمق ندارد یا آنان توانایی در پرداخت اثری واقع‌گرا را ندارند.

وی افزود: هوشنگ مرادی کرمانی در کتاب «شما که غریبه نیستید» می‌گوید پدرم دیوانه بود. این یعنی جسارت در بیان حقایق فردی. نویسنده‌ای که پدرش چوپان بوده، اما وقتی به شهر آمده اصالت خود را فراموش کرده، طبیعتا نمی‌تواند واقعیت‌ها را به خوبی در داستان‌هایش منعکس کند.

نویسنده «من سیب زمینی نیستم» ادامه داد: نویسندگان حوزه کودک و نوجوان، انگار به لحاظ درونمایه زندگی ته کشیده‌اند و همین سبب شده تا بیشتر سراغ ترجمه بروند. مرغ همسایه که غاز نیست اما نوجوان غاز می‌بیند. در واقع، طنازی و ظرافت را نوجوان ما در آثار نویسندگان خودمان کمتر می‌بیند و مثلا می‌رود سراغ آثار سیلور استاین.

حیدری گفت: طنازی محتوایی و زبانی، نوجوان را با روند داستان پیش می‌برد. نوجوان دوست‌ دارد عاشق شود، ولی جای عشق در ادبیاتش خالی است. نوجوان در مرحله‌ای است که می‌خواهد خودش را پیدا کند. او مانند شترمرغ است. بگویی بپر می‌گوید شترم. بگویی بار ببر می‌گوید مرغم!

وی توضیح داد: ادبیات نوجوان ما نگاه سنتی را حاکم کرده، یعنی نویسنده ما با کودک درون 50 سال قبل خود داستانی می‌نویسد و فکر می‌کند کتاب برای نوجوان نوشته؛ در حالی که نوجوان امروز با پنج سال پیش هم فرق دارد.

نویسنده «دریانوردی با دوچرخه» گفت: من عاشق دیابت بودم، چون شناختی از آن نداشتم. در عالم کودکی از کلمه‌اش خوشم می‌آمد. البته می‌دانستم یک جور بیماری است اما فکر می‌کردم بیماری شیرینی است تا اینکه واقعا به آن دچار شدم و گفتم این دیابت است؟! شوخی می‌کنید.  در رویاهایم به آن فکر کرده بودم و به آن مبتلا هستم. حالا درباره‌اش می‌نویسم که تلفیقی از واقعیت و فانتزی است.

حیدری درباره اسم کتاب «دریانوردی با دوچرخه» توضیح داد: اسمش فانتزی است. در واقع درنوردیدن زمان و مکان و تلاش برای رسیدن به جهان معنایی خودش را دارد. این فانتزی قابل باور است. این‌که برای رسیدن به مقصد فراز و فرودهای جهان را در نوردی. اینکه بتوانی با دوچرخه که از ساده‌ترین وسایل نقلیه است، دریانوردی کنی. خواستم در این نگاه فانتزی بگویم می‌توان به دریا فراتر از جغرافیای خودش که بخشی از کتاب‌های درسی را تشکیل داده‌است، رسید.

یعقوب حیدری گفت: از جوانی شیفته دریا بودم و خواب‌هایم پر بود از کشتی و دلفین. 

او سال‌ها به عنوان دریانورد سکان‌دار کشتی‌های اقیانوس‌پیما بوده‌است.

از حیدری، آثار فراوانی منتشر شده‌است، اما خودش می‌گوید کتاب‌هایی را که تا سال 1389 به چاپ رسیده‌اند  بایکوت کرده است.

«قیصر امین‌پور در این کتاب قایم شده!» ، «سکان، پنج درجه به چپ!» ، «نامه به کافکا» و دو کتاب تازه منتشر شده «من سیب‌زمینی نیستم» و «دریانوردی با دوچرخه» از آثار اوست که آن‌ها را بیشتر دوست دارد. 

«دریانوردی با دوچرخه» و «من سیب زمینی نیستم» از تازه‌ترین کتاب‌های این نویسنده هستند که از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شده‌اند. 

حیدری، کتاب «ماکسیم گورکی شاید برادر من باشد» را هم آماده انتشار دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها