سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محسن راثی، پژوهشگر ادبی: نوروز، این عید کهن سال که گنجینهای از سنّتهای دلپذیر است، تاریخی بس دراز و عبرت انگیز دارد. از روزگاران بسیار قدیم که تعیین تاریخ آن حتّی از عهده تاریخ هم بیرون است تا امروز این عید با تمام سنتها و آداب و رسوم خود هم چنان در فراز و نشیب تاریخ و از خلال حوداثی عظیم راه خود را باز کرده و دنیای افسانهای قدیم را به عصر دانش امروز پیوسته است.
این عید در طی تاریخ طولانی خود نه تنها در تاریخ ایران بلکه در تاریخ همه ملّتهایی هم که با فرهنگ ایرانی آشنا شدهاند، آثار بسیاری از خود به جای گذارده است و آثاری که از آن در تاریخ و ادبیات عربی بر جای مانده کم نیست این عید به وسیله دبیران دیوان و وزیران ایرانی در دستگاه خلافت و مخصوصاً در دوره عباسی با فرّ و شکوه خاص برگزار میشد. شعرا و نویسندگان عرب یا عربی زبان در تهنیت این عید چکامهها سروده و سنّتهای آن را به راههای گوناگون ستوده و توصیف کردهاند؛ از این رو این عید، هم در تاریخ سیاسی و اجتماعی اعراب و هم در تاریخ ادبیات زبان عربی اثر بارزی داشته است.
نوروز پس از اسلام
در دوران اسلامی در آیین نوروزی در میان ایرانیان دگرگونی روی نداد، ولی از لحاظ رسمی و در دستگاه خلفا و کارگزاران ایشان در عراق بیتغییر نماند؛ توضیح آنکه چون نظام دیوانی ایران در آنچه به امر مالیات و جمع خراج و سایر امور مالی بازمیگشت در دستگاه خلفا هم با همان سازمان و تشکیلات و با همان زبان فارسی که داشت ادامه مییافت. از این رو گاهشماری ایرانی هم که با نوروز آغاز میشد، همچنان در دیوان خراج باقی ماند و پس از آنکه در دهه هشتاد هجری دیوان عراق از فارسی به عربی برگردانده شد، باز هم گاهشماری ایرانی به عنوان سال خراجی در دیوانها به کار میرفت. بنابراین نوروز هم به عنوان آغاز سال خراجی برای حاکمان عرب ناشناخته نبود، ولی از میان همه آیینهای آن تنها هدیه نوروزی بود که نظر آنها را جلب می کرد و به هوای همان هم انتظار نوروز را میکشیدند؛ زیرا آنها هدیه نوروزی را هم مانند مالیات و خراج از مردم مطالبه میکردند و نخستین بار هم این رسم به وسیله کارگزار خلیفه عثمان در عراق، ولید بن عقبه رسم شد و پس از سعید بن العاص، کارگزار دیگر عثمان این هدیه را آن چنان با زور و فشار مطالبه میکرد که مردم به عثمان شکایت بردند و او هم سعید را از آن کار بازداشت.
در خلافت علی (ع) و اقامت آن حضرت در کوفه نهتنها این رسم، بلکه بسیاری از رسمهای ناروا از میان رفت و هدیه نوروزی همچنان که در بین مردم بود، در محضر خلیفه هم لطف و زیبایی خود را باز یافت. در یکی از عیدهای نوروز که علی (ع) در کوفه بود، چند تن از بزرگان و دهقانان ایرانی طبق آیین دیرین خود که در روز عید به دیدار بزرگان میرفتند، به خدمت آن حضرت شتافتند و ظرفی از طلا یا نقره محتوی شیرینی مخصوص عید به عنوان هدیه نوروزی تقدیم کردند و آن حضرت پس از آگاهی از مناسبت آن دیدار هدیه را با خوشرویی پذیرفتند. عید نوروز همان طوری که ملاحظه شد نه تنها در مذهب شیعه، بلکه در آثار عامه محترم شمرده شده است.
جاحظ و نوروز
جاحظ نیز فصل مخصوصی را در کتاب «المحاسن و الاضداد» برای نوروز باز کرده و آن را نامیده است. در جایی که جاحظ از هدیه نوروزی در ایران پیش از اسلام سخن میراند، گوید: «دبیر مخصوصی نام هدیهکنندگان و پاداشی را که شاه برای هر یک در نظر میگرفته یادداشت میکرده تا در دیوان نوروز ثبت شود». در آثار نویسندگان و شاعران و ادیبان عرب و تازی گویان ایرانی نمونههای زیاد و زیبایی در وصف و تهنیت نوروز و مهرگان به چشم میخورد، شعرا و ادبا در عید نوروز با حضور در دربار خلفا و امراء قصاید و اشعار خود را میخواندند که در ادبیات عربی با عنوان نوروزیات و مهرجانیات مشهور است. ابن الندیم آن را در «الاعیاد و النواریز» ثبت کرده است.
حمزه اصفهانی فصل معینی را به «نیاریز» (نوروزها) اختصاص داده و اوقات آنها را بر حسب روزهای ماههای قمری از نوروز سال اول هجری تا ۳۵۰ هجری در کتاب مشهور خود «سنی ملوک الارض» تعیین کرده است و این موضوع در فصل ششم از باب دهم کتاب ذکر شده است. حسن علی بن عبدالله منجم را کتابی است به نام «النیروز و المهرجان» و همچنین کتاب «الاعیاد و فضائل النیروز» از صاحب بن عباد است.
«تحویل» و «نوروز» گنجینه ادب عربی را با میراث گرانبهایی از کتب و رسائل در تقویم حساب توانایی بخشیده است؛ مثلاً فقط برای بیرونی دو کتاب است که عبارتند از «اختلاف الاقاویل لاستخراج التحاویل»، «مقاله فی تهذیب الطریق المحتاج الیها فی استخراج هیئه الفلک عندالموالید و تحاویل السنین و غیرها من الاوقات».
ابن سینا و نوروز
ابن سینا نُه رساله در حکمت و طبیعیات دارد. رساله هفتم او «نوروزیه در معانی حروف هجائیه» نام دارد که در آن حروف مقطّعه آغاز سور ههای قرآن را تفسیر کرده و به مناسبت اینکه در نوروز آن را به ممدوح خویش اهدا کرده، نوروزیه نام گرفته است. در این رساله آمده است: «هر کس به مناسبت نوروز هدیهای در وسع خود به خدمت مولانا شیخ امیر ابی بکر محمد بن عبدالرحیم پیشکش میکند؛ من نیز چون دیگران و به تبعیت از عموم مردم خواستم آداب و رسوم را به جای آورم و چون هدیهای دنیایی که درخور خزانۀ آن امیر باشد نداشتم، بهتر آن دیدم که حکمت را که مهمترین و ارزشمندترین چیز است به او هدیه دهم. به ویژه حکمت الهی، آن هم از حکمتی که راز پیچیدهترین اسرار حکمی را میگشاید و آن همانا راز نهفته در حروف مقطعه فواتح برخی از سور قرآنی است که رساله ای از آن ساخته و هدیه نوروزی خود قرار دادهام.
دیوان مهیار دیلمی
مهیار دیلمی قصاید زیادی را به مناسبت اعیادی مانند نوروز و مهرگان در مدح ممدوحان خویش سروده است و در این قصاید به برخی از آداب و رسوم ایرانیان اشاره کرده است. وی در یکی از قصاید خود که آن را برای صاحب بن عباد سروده، عید نوروز را به او تبریک گفته و از او گلهمند شده است که چرا خلعت زمستانی را برای او نفرستاده است. هفتاد و اندی قصیده در دیوان مهیار دیلمی در وصف و تهنیت نوروز است.
نظر شما