سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ماهرخ ابراهیمپور: سرهنگ خسرو خطیب قوامی، منتقد در بررسی و نقد کتاب «پروندهای درباره هواپیماربایی» تالیف سرهنگ رضا جهانفر که شنبه ۲۸ بهمنماه در سرای کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد، گفت: مولف کتاب در انتخاب موضوع، شجاعت به خرج داده و موضوع بحثبرانگیزی را برای پژوهش انتخاب کرده است.
او ادامه داد: دشمنان به هر نحوی سعی دارند به انقلاب اسلامی صدمه وارد کنند و هواپیماربایی نیز موضوعی است که از این طریق سعی دارند به کشور ما آسیب بزنند. چنانکه ما در هشت سال دفاع مقدس نیز با این مساله مواجه بودیم و زمانی که نیاز داشتیم امنیت آسمان را برقرار کنیم در پدافند هوایی به دشواری میتوانستیم این امنیت را برقرار کنیم، چون تا بروز چنین مسائلی مواجه شدن با قوانین بینالمللی در هواپیماربایی برای نیروهای ما مشکل بود. این موضوع را نمیتوان کتمان کرد که نمیدانستیم چگونه باید با آن برخورد کنیم؟ چون دستورالعملها و آییننامهها در داخل مشخص بود، اما در بعد بینالمللی رویکرد ما نامشخص.
این سرهنگ پدافند بیان کرد: نخستین هواپیماربایی، فرار بنیصدر بود که ما با چالش بزرگی برخوردیم. نمیدانستیم چهکار کنیم؟ هواپیما را بزنیم؟ برخورد ما به چه صورت باشد؟ این موضوع تجربه خوبی برای ما بود و ما در این مسئله تمام آنچه باید را طبق آئیننامهها و دستورالعملهای داخلی انجام دادیم اما با این حال نمیدانستیم ابعاد بینالمللی موضوع چگونه است و آیا باید هواپیما را بزنیم؟ هر چند آن موقع نمیدانستیم داخل هواپیما چه کسی هست و بعداً فهمیدیم که مسافر آنچه کسی بود.
خطیب قوامی گفت: ما هنوز نیاز داریم که در بحث جهاد تبین به موضوعات جنگ بپردازیم که این موضوعات پنهان مانده است؛ بخشی از پنهان ماندن موضوعات به دلیل طبقهبندی است که باید از این حالت دربیاید و بخشی هم توجه پژوهشگران به موضوعاتی است که در جنگ کمتر سراغ آن رفتهاند. چنانکه همین موضوع کتاب «پروندهای برای هواپیماربایی» هنوز هم جای کار دارد. امیدورام در چاپهای بعدی به این موضوع با نگاه جامعتری پرداخته شود و اسنادی که در موزه پدافند هوایی وجود دارد در کتاب منعکس شود.
دست نیرو هوایی در هواپیماربایی بسته است
سرهنگ احمد کیا گفت: درباره موضوع هواپیماربایی در سه مقطع قابل بحث است؛ قبل از جنگ، در زمان جنگ و بعد از آن. در زمان جنگ من شاهد و ناظر هواپیماربایی زیادی بودم، نخستین موردی که با آن برخورد کردم، فرار بنیصدر بود که دو هواپیمای شکاری به تعقیب آن پرداختند، اما در عمل مانده بودیم که هواپیما را بزنیم یا نه؟
او افزود: هواپیما از سمت تبریز به مرز شمالی کشور پرواز کرد و از طریق مرز بازرگان به ترکیه رفت. در مواجه با این نوع اتفاقات دست ما در اقدام بسته است. هر چند شبکه منسجم فرماندهی و کنترل پدافند هوایی کارش را به خوبی انجام میدهد، اما نقطه آخر خیلی حساس است که باید با ایجاد قانون خاصی به موضوع توجه شود تا برای پژوهشگرانی که در آینده میخواهند درباره این موضوع تحقیق کنند یک ارائه طریق در میان باشد.
رمز آزادسازی خرمشهر را باید در هوا جستوجو کرد
امیرسرتیپ دوم خلبان علیرضا رودباری، منتقد در ادامه بررسی و نقد کتاب «پروندهای برای هواپیماربایی» گفت: چون مقدمه کتاب درباره جنگ و به هواپیمای شکاری هم پرداخته بود، نگاهم این بود که مولف قرار است به بحث هواپیماربایی در رابطه با هواپیمای شکاری بپردازد. اگر موضوع به این سمت میرفت من نقد زیادی به کتاب داشتم، به این دلیل که خلبانان ما در جنگ نقش بسیار ارزندهای در دفاع مقدس داشتند و به قاطعیت میگویم اگر مجموعه نیروی هوایی نبود، تعارف نداریم شش روزه آن رویای فتحی که عراقیها داشتند، به وقوع میپیوست و اولین جایی که صدام نگران آن بود، نیروهای هوایی بود.
او افزود: برای همین انواع دسیسهها را برای نیروی هوایی ترتیب دادند از جمله کودتای نقاب که سرنخهایی از آن در سفارت عراق پیدا شد و اولین جایی که صدام مورد حمله قرار داد هم نیروی هوایی بود و در یک حمله سراسری اغلب پادگانهای نیروی هوایی را مورد حمله قرار داد. جایی که خیلی سریع پاسخ حملات صدام را داد، باز هم نیروی هوایی بود. بنابراین رشادتهای نیروی هوایی بر هیچکس پوشیده نیست و با قاطعیت تمام میتوان گفت در هیچ عملیاتی در جنگ پیروزی مطلق نداشتیم مگر در عملیاتهایی که نیروی هوایی نقش بسیار ارزشمندی داشت.
این منتقد اظهار کرد: در واقع درباره خرمشهر هم گفتیم خرمشهر را خدا آزاد کرد، در واقع رمز آزادسازی خرمشهر را باید در هوا جستوجو کرد. چون در آسمان امنیت ایجاد شد که نیروهای زمینی توانستند آن حماسه قهرمانانه را رقم بزنند. لذا وقتی از نیروی هوایی صحبت میکنیم سخن از رشادتهایی است که واقعاً گمنام است. امروز چند تن از بزرگان نیروی هوایی را میشناسیم که با قاطعیت میتوانیم بگوییم اگر آن خلبان نبود خیلی اتفاقات ناگواری برای کشورمان اتفاق میافتاد. بنابراین وقتی یک نفر با شرایط خاص خودش هواپیمای شکاری را به کشور دیگری به ویژه به خاک دشمن اثر وحشتناکی از نظر روحی و روانی توی بخش های مختلف نظامی میگذارد. خوشبختانه به دلیل آن عِرق ایرانی که داریم این عدد خیلی پایینی نسبت به رشادتهای تیزپروازان نیرو هوایی است.
امیر سرتیپ دوم خلبان رودباری عنوان کرد: اما داستان هواپیماربایی برای من که جزو هوانوردی هستم جالب بود، هر چند نقاط مبهمی برایم داشت اما در بخش فرار بنیصدر برای همه ما جاذبه داشت تا با خواندن آن دریابیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده است؟ اما این بخش سراسر ابهامآمیز است. هر چند موضوع را هر کس از دریچه دید خودش روایت کرده که در آن موقع منصبی داشته است. ضمن اینکه مولف کتاب درصدد تحلیل وقایع و حقایق برنیامده و فقط یکسری مطالب را روایت کرده است. روی هم رفته کتاب ارزشمندی است اما اگر دو سه نکته در آن رفع شود، از ابهامات آن کاسته میشود.
او ادامه داد: در مقدمه کتاب بیشتر جنگ را مطرح کرده است و مخاطب را دچار این برداشت میکند که هواپیماربایی بر اثر جنگ است، اما وقتی متن کتاب را میخوانید متوجه میشوید که ارتباطی با جنگ ندارد. ضمن اینکه یکسری اتفاقات از کشورهای دیگر مثل فرانسه و کویت در کتاب مطرح شده است که این اتفاقات و ارتباط ما با آنها با جنگ ربط دارد. در اینجا باز هم نیاز به تحلیل موضوع است که مولف فقط به روایت یکسری اتفاقات بسنده کرده است.
پروندهای درباره هواپیماربایی، کتاب جامعی است
رضا جهانفر، مولف و پژوهشگر جنگ گفت: این کتاب پژوهشی تاریخی درباره هواپیماربایی در ایران با رویکرد جامعهشناسی جنگ در پنج فصل است که سال گذشته در انتشارات سرو منتشر شد. فصل نخست به «هواپیماربایی براساس مبانی تاریخی و جامعهشناسی میپردازد. کتاب، یک کتاب میانرشتهای است که در سه حوزه تاریخ، روابط بینالملل و حقوق که پدیده هواپیماربایی را که در کشور ما قبل از انقلاب و بعد از انقلاب با آن درگیر بوده است و به جرئت میتوانم بگویم که در بحث هواپیماربایی، ایران یکی از قربانیان تروریسم هوایی است و کمتر در کتابها به این موضوع پرداخته شده است.
او افزود: کتاب آنطور که کارشناسان نوشتند کتاب جامعی درباره هواپیماربایی در ایران است. متاسفانه پیش از این کتاب درباره این موضوع منتشر نشده است و در نظام مسائل بینالمللی نیاز بود به این مسئله پرداخته شود که کمتر به آن توجه شده بود.
امیر سرتیپ دوم فرزاد اسماعیلی در بررسی و نقد کتاب «پروندهای برای هواپیماربایی» گفت: برای پژوهش و تالیف درباره این موضوع جسارت و شجاعت نیاز است تا سراغ پژوهش درباره چنین پروندهای برود. چون خیلیها در این موضوع دخیل هستند و هر کسی کتاب را میخواند تصور میکند درباره سیستم و پیشینه و نفرات حاضر در این موضوع کمگویی شده یا با ابهام صحبت شده است.
او افزود: قبل از اینکه مولف سراغ پژوهش و تالیف درباره این موضوع برود با من صحبت کرد و من به او گفتم درباره موضوع به پیشینه آن توجه کن. مطمئن هستم که اثری ماندگار تالیف میشود. هر چند در ابتدا ممکن است که عده زیادی درباره آن جبهه بگیرند اما به مرور خواهند گفت که چه اثر خوبی تالیف شده است. پیشبینی من درست درآمد و اثر پرفروش شد.
این منتقد اظهار کرد: مولف برای پژوهش و تالیف کتاب از حامیان و مشوقان خوبی برخوردار شد و از سوی نشر خوبی هم به انتشار درآمد و تا کنون منتقدانی داشته است که برخی در این جلسه حاضر شدند و برخی دیگر نه. من از منتقدان خواهش میکنم که ایده و نقد خود را بنویسید و به مولف بدهید تا در چاپ بعدی جبران شود. این نکته را گفتم تا بگویم که این کتاب متعلق به نهاد یا سازمان خاصی نیست. چون در این جلسه دعوت شد که از سازمانهای دخیل در این موضوع حضور داشته باشند و نقد خودشان را مطرح کنند علیرغم اینکه دعوت شدند، اما آنها نیامدند.
امیر سرتیپ دوم اسماعیلی گفت: برخی سازمانها معتقدند که درباره برخی نیروها و مسائل کمتر مطلب آمده است و باید حجم کتاب بیشتر شود. خوب بود که میآمدند و انتقادات خود را مطرح میکردند تا نظر آنها هم مطرح شود. لذا آنها که نیامدند تکلیفشان را انجام ندادند و این کار خوبی نیست. من به این موضوع انتقاد دارم نه به کتاب. در صورتی کتاب غنی میشود که آدمها حرف بزنند و این حرفها عملیاتی باشد.
نگاهی به مستند داستانی ملاقات در روز نوزدهم
شمسی خسروی، مولف درباره کتاب «ملاقات روز نوزدهم» گفت: این کتاب درباره اتفاق تاریخی بیعت کارکنان نیروی هوایی با امام خمینی در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ است. در این کتاب به حواشی این اتفاق از حوالی سال ۴۲ تا ۵۷ پرداخته شد تا روند بالندگی و انقلابی شدن آنها رصد و چگونگی حضورشان در این واقعه تاریخی شرح داده شود.
او افزود: در این پژوهش سعی شد از کتابهایی که به این موضوع پرداخته، استفاده شود و هم با برخی از همافران حاضر در این واقعه تاریخی مصاحبه شد و کتاب با توجه به واقعیت تاریخی نگارش و از هر گونه تخیل صرفنظر شد. هر چند ابتدا پیشنهاد شد که این اثر به صورت رمان نوشته شود اما من به دلیل تاریخی بودن واقعه تمایل داشتم که به صورت یک واقعه تاریخی بدون هیچگونه دخل و تصرف تالیف و چاپ شود.
امیر سرتیپ دوم علیمحمد گودرزی، مولف و منتقد در ادامه این بررسی و نقد گفت: در واقع اتفاق ۱۹ بهمن شتاب دهنده موتور انقلاب و حتی به تعبیر مقام معظم رهبری باعث جلو انداختن پیروزی انقلاب شد. به طوری که حتی کسانی که در بطن این واقعه بودند باور نمیکردند که این اتفاق تا این حد تاثیرگذار باشد. مستهظر هستید که شاه و ارکان حکومت پهلوی حساب زیادی روی ارتش باز کرده بودند به ویژه روی نیروی دریایی که آن را سوگلی خودش قلمداد میکرد.
او ادامه داد: به لحاظ ظاهر کتاب زیبایی است هم از منظر قطع که رقعی است هم از نظر نوع کاغذ و هم شکل ظاهری. کتاب چاپ خوبی داشته که درایت و ظرافت ناشر آن را میرساند. کتاب در واقع روایت مستندی داستانی از واقعه ۱۹ بهمن است و من طرح جلد را مناسب نمیدانم، چون برای یک رمان مستند داستانی مناسب نیست. همچنین عکسهایی که در انتهای کتاب آمده، آن را به روایت مستند تبدیل کرده است نه روایت داستانی. چون این عکسها اصل اتفاق را لو میدهد و آن کشش داستانی را از بین میبرد.
این منتقد عنوان کرد: سبک نگارش کتاب به صورت روایت داستانی است اما رمان نیست چون در آن تخیل به کار گرفته نشده است. پس عنوان رمانی بر اساس واقعه ۱۹ بهمن درست نیست.
علیمحمد گودرزی گفت: در این اثر عناصر داستانی خوب به کار گرفته شده است هر چند در کتاب تعدد شخصیتها قدری جای اشکال دارد و من دوست داشتم نویسنده یک شخصیت محوری انتخاب میکرد مثل محمد طاهری و داستان را از زاویه دید او مطرح میکرد و واقعاً رمان مینوشت.
او افزود: پیرنگ کتاب خوب است اما جذاب نیست و شاید این انگیزه را در خواننده ایجاد نکند که کتاب را تا انتها دنبال کند. هر چند روایت درست و متقن است و مولف موضوع را روایت روایت از نقشآفرینان دنبال کرده است. کتاب پایانبندی خوبی دارد و در نهایت رضایتمندی را در خواننده ایجاد میکند.
این منتقد بیان کرد: اینکه چه اتفاقی افتاده به درستی در کتاب آمده و خواننده آن را درمییابد. نخستین اثر درباره یک موضوع بسیار ارزشمند است و درباره واقعه ۱۹ بهمن این اولین روایت داستانی است که ارائه شد که به نظرم ارزشمند است. به نظرم در یک روایت داستانی بهتر است عناصر همان زمانه به کار گرفته شود که در این اثر در بعضی موارد رعایت نشده است. برای نمونه ای کاش اسامی خیابانهای همان زمان ۱۹ بهمن ۵۷ به کار میرفت.
نظرات