پنجشنبه ۹ آذر ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۴
«روشنای بدر»؛ کتابی کامل از زندگی شهید اسماعیل دقایقی

نویسنده کتاب «روشنای بدر» با نثری روان و بازگوکردن حوادثی جذاب و هیجان انگیز ازسال‌های اولیه جنگ به شیوه داستانی و روایت گونه مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند. امروز و درمیان تعداد زیاد کتاب‌های تاریخ شفاهی جنگ که بسیاری از ناشران آن‌ها را به چاپ می‌رسانند این نکته نقطه قوت یک نویسنده و کتاب محسوب می‌شود.

سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: کتاب «روشنای بدر» که شرح زندگی شهید اسماعیل دقایقی فرمانده تیپ ۹ بدر بوده، ماحصل ۱۸۰ ساعت مصاحبه نویسنده با هم‌رزمان، دوستان و خانواده شهید است که در ۵ فصل تهیه شده است. «روشنای بدر» با زاویه دید سوم شخص دانای کل نگاشته شده است و مستند به مصاحبه‌ها و اسناد است، اما به جهت ارتباط گرفتن با مخاطب، سیری روایی به مطالب داده شده‌است تا بدون تغییر در اصل خاطرات و صرفاً با به کارگیری ابزار هنری، ساختاری روایت‌مند به متن داده شود تا در عین مستند بودن، خواندنی باشد.

به گفته خود نویسنده در مقدمه، او به هیچ‌رو در این متن از عنصر تخیل استفاده نکرده و کاملاً به اصل واقعه امانت‌دار بوده است. حتی در بعضی قسمت‌ها که از درونیات افراد سخن می‌گوید مطالب از اسناد یا نقل‌قول‌ها به دست آمده است؛ همچنین این کتاب نتیجه پژوهش نویسنده طی ۵سال است، پس می‌تواند متنی کامل، دقیق و قابل استناد باشد.

در فصل اول نویسنده شرحی کوتاه از پیاده‌روی‌اش در ایام اربعین و آشنا شدنش با مجاهدین عراقی را به زاویه‌دید سوم شخص بیان می‌کند. سپس چگونگی شکل‌گیری تیپ ۹ بدر توسط شهید اسماعیل دقایقی را بیان می‌کند. در فصل دوم نویسنده به زندگی خصوصی شهید اسماعیل دقایقی که در خانه جمشید صدایش می‌زنند و چگونگی مبارزات او و شرح ازدواج او با دختر داییش؛ معصومه می‌پردازد. این فصل شامل مبارزات اسماعیل و پیوستن او به سپاه پاسداران وفعالیت‌هایش تا سال ۱۳۶۱ است.

در این متن زندگی شخصی و مبارزات اسماعیل همواره در هم تنیده است. اسماعیل مرد عمل است و روحیه‌ای خودساخته دارد. او همواره در حال مبارزه با رژیم شاهنشاهی، نفسش و رژیم بعث و مشکلات و ستون پنجم و… است. خدا به اسماعیل و معصومه دو فرزند به نام‌های ابراهیم و زهرا هدیه می‌دهد. زندگی اسماعیل و معصومه سرشار از سادگی و قناعت است. اسماعیل در این فصل مسئول اطلاعات نظامی جنوب غرب کشور و قرارگاه رمضان می‌شود.

نویسنده فصل سوم را با ادامه سفرش به سمت کربلا آغاز می‌کند اما در ادامه از سال ۱۳۶۴ و عملیات‌های موفق قدس ۴ و عاشورای ۴ که جایگاه تیپ بدر را بین یگان‌های ایرانی تثبیت می‌کند می‌گوید. او در این فصل به صمیمیت اسماعیل دقایقی با نیروهای مجاهد عراقی در تیپ بدر می‌پردازد. نویسنده از کمبودها و از خودگذشتگی عراقی‌های مجاهد تیپ بدر می‌گوید. از اعتماد به نفسی که دقایقی در نیروهایش ایجاد کرده بود از فرمانده‌ای که حاکم بر دل نیروهایش بود. وی شرایط سخت زندگی معصومه و کودکانش در نبود اسماعیل را نیز به خوبی شرح می‌دهد.

در فصل چهارم باز هم روایت از ادامه سفر اربعین نویسنده آغاز می‌شود و به نیروهای احرار در تیپ بدر و طریقه ازدواجشان با برخی از دختران ایرانی می‌رسد. نویسنده در این فصل به خصوصیات اخلاقی اسماعیل در مورد حق‌الناس و استفاده درست از اموال بیت‌المال می‌پردازد. سپس شرح عملیاتی در سه راهی نقده در منطقه غرب کشور و ارتفاعات کوهستانی غرب کشور توسط تیپ بدر را می‌دهد.

در فصل پنجم اواخر آبان ماه ۱۳۶۵ دقایقی فرمانده‌ای برای تیپ بدر پیدا کرده و قصد دارد همه چیز را به عراقی‌ها واگذار کند. در این فصل ازعملیات ناموفق کربلای ۴ سخن به میان می‌آید. در همین زمان حکم تبدیل تیپ به لشکر ابلاغ می‌شود. اسماعیل دقایقی در همین فصل از معصومه می‌خواهد تا به دیدارش در اهواز بیاید اما در آنجا هم نمی‌تواند مدت زیادی بماند. در همین فصل است که اسماعیل به همسرش قول می‌دهد که اگر شهید شود در بهشت منتظر او بماند.

در اواسط همین فصل سرانجام اسماعیل دقایقی بعد از سال‌ها مبارزه به شهادت می‌رسد. فصل همچنان ادامه پیدا می‌کند و از رشادت‌های تیپ بدر می‌گوید تا به عملیات بیت المقدس در سال ۱۳۶۷ می‌رسد. بعد از آن از عملیات مرصاد و حضور مجاهدان در خط مقدم نبرد سخن به میان می‌آید. سرانجام جنگ به پایان می‌رسد و مجاهدان عراقی همانگونه که آرزوی اسماعیل است برای نجات کشورشان می‌جنگند.

نویسنده در اواخر کتابش نتیجه می‌گیرد تلاش‌های اسماعیل دقایقی برای تربیت نیروهایی که کشوری آزاد به وجود بیاورند مثمر ثمر واقع شده و نتیجه داده است. او می‌نویسد: «حشد الشعبی نهضت و ملت عراق را زنده کرد با داعش جنگید تا تمام عراق را فارغ از دین و مذهب و حزب نجات دهد. حوزه‌های علمیه و عتابات را حفظ کند، حفظ آرمان‌ها و ارزش‌ها نشان از زنده بودن تاریخ بدر داشت.»

سرانجام با پایان این فصل سفر نویسنده نیز به سمت حرم امام حسین علیه السلام به‌مقصد می‌رسد. پایان بخش کتاب، عکس‌های مستندی از شهید اسماعیل دقایقی و مجاهدان تیپ بدر و خانواده‌اش است.

قهرمان این داستان علاوه بر اسماعیل دقایقی و خانواده‌اش مهاجرین و احرار و توابین تیپ بدر هستند. نویسنده کتاب «روشنای بدر» با نثری روان و بازگوکردن حوادثی جذاب و هیجان انگیز ازسال‌های اولیه جنگ به شیوه داستانی و روایت گونه مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند. امروز و درمیان تعداد زیاد کتاب‌های تاریخ شفاهی جنگ که بسیاری از ناشران آن‌ها را به چاپ می‌رسانند این نکته نقطه قوت یک نویسنده و کتاب محسوب می‌شود. از طرف دیگر نویسنده با ترکیب سفر اربعین خود و آشنایی با مجاهدین عراقی تیپ بدرو احرار و خانواده های ایرانی - عراقی آنها زمینه آشنایی و چگونگی شکل‌گیری کتاب را با تمهیدی هوشمندانه به رشته تحریر درآورده‌است.

در پایان باید گفت شخصیت اسماعیل دقایقی در این کتاب از همه جنبه‌ها مخصوصاً بعد نظامی، هوشمندی و توانایی در رهبری گروهی از عراقی‌ها که او معتقد است باید برای ساخت عراقی آزاد کنار هم جمع شوند توضیح داده شده‌است. با احترام به همه نویسندگان دیگر کتاب‌هایی که درمورد شهید اسماعیل دقایقی و زندگی اش نگاشته شده است به نظر نمی‌رسد بتوان کتابی کامل‌تر از «روشنای بدر» درباره این شهیدو زندگی‌اش پیدا کرد.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • زهرا IR ۱۵:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۶
    بسیار عالی متشکرم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها