پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۱
فیلم سینمایی اقتباسی می‌سازم٫ قصه‌ها من را مجذوب خود می‌کنند

امیر رستمی کارگردان فیلم‌کوتاه گفت: «خانه دور افتاده» اولین فیلم اقتباسی من بود. یک فیلمنامه بلند اقتباسی هم نوشتم که به‌زودی آن را هم خواهم ساخت.

امیر رستمی کارگردان فیلم اقتباسی «خانه دورافتاده» در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در پاسخ به این پرسش که چرا برای ساخت فیلم کوتاه به سراغ ساخت فیلم اقتباسی رفته است گفت: علت اصلی‌اش علاقه من به ادبیات است. درواقع باید اعتراف کنم قصه‌ها مرا مجذوب خود می‌کنند. همیشه این پرسش در ذهن من است که چرا قصه‌ای را که جذب آن شده‌ام؛ من نسازم و مال خودم نکنم. چرا که نه؟


وی افزود: در حال پیش تولید ساخت دومین فیلم اقتباسی خودم هستم. فیلمنامه فیلم دومم را از داستان «آدم‌کش‌ها» اثر همینگوی اقتباس کرده‌ام. «خانه دور افتاده» اولین فیلم اقتباسی من بود. یک فیلمنامه بلند اقتباسی هم نوشتم که به‌زودی آن را هم خواهم ساخت.


رستمی در توضیح سختی‌ها و مراحل تبدیل یک داستان به فیلمنامه عنوان کرد: داستان مقوله‌ای ذهنی است و در ذهن می‌گذرد؛ در مقابل سینما به شدت بصری است. شما ابتدا باید داستانی پیدا کنید که قابلیت اقتباس داشته باشد و این تازه اولین سختی است. در مورد همین چالش باید بگویم، تعداد داستان‌هایی که می‌شود از روی آن‌ها اقتباس کرد خیلی هم زیاد نیست. مرحله بعد نزدیک شدن به دنیای نویسنده است. سپس شما باید داستان نویسنده را برای خودتان بکنید یعنی از دنیای خودتان آن را تعریف کنید. بعد از آن، داستان اگر خارجی است باید آن را بومی کنید. مسئولیت آخر هم این است که شما بتوانید حق مطلب را در مورد قصه ادا کنید. قصه حتماً یک ایده و روایتی مختص خودش داشته است و شما باید حق مطلب را به جا آورید.

وی در پاسخ به این پرسش که اقتباس فیلمش چه نوع اقتباسی محسوب می‌شود؛ توضیح داد: بعد از چندین بار بازنویسی فیلمنامه، نمی‌دانم چقدر فیلم‌نامه از داستان اصلی فاصله گرفته است اما آن‌چه واضح است؛ این یک اقتباس نعل به نعل نیست.


رستمی درمورد ویژگی‌های یک داستان که قابلیت اقتباس دارد، گفت: اولین مورد این است که بصری باشد چون اکثر قصه‌ها در ذهن شخصیت اصلی می‌گذرد و در سینما ما نمی‌توانیم ذهن شخص را نشان دهیم. باید مسائل را به صورت بیرونی ببینیم. درواقع داستان به نظر من باید اول از همه ظرفیت بصری شدن داشته باشد. ما باید بتوانیم کشمکش درونی شخصیت با خودش و اجتماع و … را به صورت بیرونی در فیلم ببینیم.


وی در ادامه افزود: روایت‌ها در سینما و داستان، با یکدیگر متفاوت هستند. باید داستان این قابلیت را داشته باشد که به یک روایت سینمایی تبدیل شود. البته داستان نویسانی چون آلن رب گریه هستند که ذهنی هستند اما فیلم‌سازانی وجود دارند که توانسته‌اند داستان‌های او را به فیلم تبدیل کنند. در ایران هم فیلم گاوخونی آقای افخمی توانسته فضای ذهنی را به فیلم تبدیل کند. ولی این کار بسیار سخت است.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا اقتباس چیزی به ارزش هنری اثر اضافه می‌کند یا نه؛ توضیح داد: این کاملاً بستگی به نویسنده فیلمنامه و فیلم‌ساز دارد. یک فیلم ساز می‌تواند داستان را بهتر کند یا آن را خراب کند. وقتی شما اقتباس می‌کنید فیلمنامه جدید هویت مستقلی از داستان اولیه دارد و این هویت می‌تواند بهتر یا بدتر از اثر اصلی باشد و یا بر ارزش هنری اثر، بیفزاید. در مورد فیلم خودم فقط می‌توانم بگویم من توانسته‌ام جهان خودم را در قصه پیاده کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها