چهارشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۰
انتشار دست‌نوشته‌های خسرو تهرانی برای نخستین‌بار در کتاب/ سیاست فرهنگی طاغوت‌زدایی در دوره رجایی

غلامرضا بهداروندیانی، مولف مجموعه «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» گفت: درباره اسناد جدید از انفجار دفتر نخست‌وزیری علاوه بر اسناد موجود در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و خاطرات منتشر شده از رجال و شخصیت‌های سیاسی، دست‌نوشته‌های خسرو تهرانی، معاون اطلاعاتی نخست‌وزیر برای نخستین بار در اسناد پیوست جلد ششم این مجموعه منتشر شد. 

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): «... آن زمان در محل نخست‌وزیری هیچ‌گونه حفاظت خاصی صورت نمی‌گرفت و دقیقا ساختمان نخست‌وزیری و اتاق جلسه مشرف به خیابان بود و در خیابان پاستور ماشین‌های عمومی در حال تردد و پارک کردن فقط مقابل درب آن ممنوع بود. البته جلسات زیادی برای حفاظت و نحوه ترور گذاشته بودیم ولی بستن خیابان به طور کامل در فرهنگ آن زمان مطرح نبود و حتی تقبیح می‌شد بطوری‌ که زمانی‌ که با لاستیک‌های کله قندی پارک و توقف ماشین مقابل نخست‌وزیری ممنوع شده بود مرحوم شهید رجایی با این‌کار مخالفت کرده بود که اجازه بستن و عدم تردد در خیابان عمومی را ندارید. سازمان منافقین می‌توانست فقط با اطلاع از زمان جلسه و آوردن یک ماشین بمب‌گذاری شده و پارک آن در کنار ساختمان می‌توانست آنجا را منهدم کند. وقتی یک نفر با یک کیف و یا ساک دستی می‌توانست از پایین ساختمان چنین کاری را انجام دهد. چرا که ترور افراد در پیاده‌رو انجام می‌گرفت و همان‌طور که در گزارشات آمده است خانمی در پیاده رو به علت انفجار به شهادت رسیده است.»

این سطور متن یکی از دست‌نویس‌های خسرو تهرانی، دبیر شورای امنیت کشور پیرامون اوضاع امنیتی نخست‌وزیری است. مرور همین سطور نشان می‌دهد که علیرغم انفجاری که در 7 تیر در حزب جمهوری روی داد و منجر به شهادت آیت‌الله بهشتی و یارانش شد هیچ تاثیری در محکم شدن حفاظت از مقامات سیاسی و سخت‌گیری در ورود و خروج به دفتر نخست‌وزیری نشد. به مناسبت هشتم شهریور، سالروز انفجار دفتر نخست‌وزیری و شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر با غلامرضا بهداروندیانی، مولف مجموعه «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده به گفت‌وگو نشستیم.  
  
چرا در جلد سوم و چهارم کتاب «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» بیشتر به بنی‌صدر پرداختید تا رجایی آیا محدودیت منابع داشتید؟ به عبارتی در شرح اختلافات میان این دو مقام سیاسی مطالب مربوط به رئیس‌جمهور بیشتر از نخست‌وزیر است.

با توجه به این که آغاز دوران ریاست‌جمهوری بنی‌صدر، پیش از دوران مسئولیت‌های برجستە شهیدان رجایی و باهنر بوده است، از این رو بر اساس توالی تاریخی، بر طرح تحولات دوران نخست‌وزیری و ریاست‌جمهوری محمدعلی رجایی مقدم شده است. مضاف بر این که در جلدهای سوم و چهارم به عملکرد نیروهای انقلابی از جمله رجایی در مقابله با بحران‌آفرینی‌های دوران بنی‌صدر نیز به صورت مفصل پرداخته شده و پرداختن به بنی‌صدر در واقع از این منظر بوده، آن چنان که بخش دوم جلد چهارم عنوان «مهار توطئه براندازی» را به خود اختصاص داده است. همچنین در همان جلد سوم نیز فصل جداگانه‌ای با عنوان «دولت رجایی و جنگ تحمیلی» وجود دارد. افزون بر آن، عنوان فرعی جلد پنجم این مجموعه نیز «عملکرد دولت مکتبی» است که به صورت ویژه این موضوع را بررسی کرده و نسبت به جلدهای 4 و 5 از صفحات بیشتری نیز برخوردار است.

در بسیاری از اتفاقات از جمله اختلاف میان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر بیشتر به خاطرات هاشمی رفسنجانی مراجعه کردید در حالی که خاطرات محمد صدر و کیومرث صابری هم در این رابطه مطالب خوبی داشت از جمله شرح بیشتر اختلافات میان بنی‌صدر و رجایی؟

هر چند در این مجموعه، به غیر از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی، از خاطرات دیگر رجال سیاسی نیز استفاده لازم به عمل آمده، اما جایگاه هاشمی رفسنجانی به عنوان عضو شورای انقلاب اسلامی، سرپرست وزارت کشور و سپس ریاست نخستین دوره مجلس شورای اسلامی و نقش‌آفرینی او در بسیاری از تحولات آن مقطع، رجوع به خاطرات هاشمی‌رفسنجانی در موارد یاد شده را اجتناب‌ناپذیر کرده است. 



درباره تغییر وزرای کابینه در دوره نخست‌وزیری رجایی و رئیس‌جمهوری او جزء ذکر اسامی و موضوع انتخاب موسوی مطلب بیشتری نیست آیا تفاوت دو کابینه در این دو دوره موضوع مهمی نبود؟

 
هر چند 14 نفر از 22 وزیر کابینه باهنر، جدید بودند، اما هر دو دولت رجایی و باهنر با عنوان «دولت مکتبی» شناخته شده‌اند که هم‌سویی و هم‌گرایی آنان در سیاست‌های راهبردی را نشان می‌دهد. بنابراین تفاوت ماهوی چندانی در خصوص دو کابینه وجود نداشته است. ناگفته نماند از صفحات 75 تا 87 جلد پنجم به معرفی کابینه باهنر اختصاص یافته است. این نکته نیز لحاظ گردد که کابینه باهنر در مجموع فرصت برگزاری یک جلسه را پیدا کرد و جلسه هیئت‌وزیران در 27 مرداد ،1360 نخستین و آخرین جلسه دولت باهنر بوده است. مسأله دیگر که اهمیت وزارت امور خارجه به ویژه در این مقطع حساس تاریخی و مذاکرات جدی نمایندگان مجلس را در بررسی صالحیت میرحسین موسوی در جایگاه وزیر امور خارجه، سبب شد که در این رابطه به طرح مطالب بیشتری پرداخته شود.

درباره سیاست رجایی در دوره جنگ به این نکته اشاره کردید که رجایی به دلیل شرکت کشورهای اروپایی و آمریکا در جنگ علیه ایران، از مراوده با این کشورها خودداری کرد، اما صدام از این فرصت بیشترین استفاده را برد؟ به نظرتان بخشی از این رویکرد رجایی در جنگ به همان شعار نه شرقی نه غربی در سیاست خارجی برنمی‌گردد؟ (رجایی شخصا به عملکرد مجامع بین‌المللی اعتقاد و امیدی نداشت ص 215 ج سوم)

چنین چیزی گفته نشده است. فقط به انتقال مرکز ثقل دیپلماسی از آمریکا و اروپای غربی به آسیا و آفریقا بر اساس اصول نه شرقی، نه غربی، اشاره شده است. رجایی حتی با سفر به نیویورک در 26 مهر،1359 در جلسه ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد حضور یافت تا حافظ منافع کشور باشد و تجاوز رژیم بعثی عراق به خاک ایران را محکوم کند. البته تعلل دولت بنی‌صدر در تعیین وزیر امور خارجه، بسیاری از فرصت‌های رایزنی را از دست داده بود.

درباره انفجار دفتر نخست‌وزیری به چه مدارک و اسناد جدیدی دسترسی داشتید؟

در این رابطه علاوه بر اسناد موجود در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و خاطرات منتشر شده از رجال و شخصیت‌های سیاسی، دست‌نوشته‌های خسرو تهرانی، معاون اطلاعاتی نخست‌وزیر، در این باره نیز دریافت و برای نخستین بار در اسناد پیوست جلد ششم این مجموعه منتشر شد. 

درباره سیاست‌های فرهنگی رجایی به مطالب کوتاهی از جمله نام خلیج فارس و تعیین روزی برای آن اشاره کردید و برخی موراد محدود دیگر. آیا در این رابطه هم به جای برخی موضوعات نه چندان مهم مثل مسلمان بودن مصدق و اشاره به برگزاری برخی سمینارها نمی‌شد موضوعات مهم سیاست فرهنگی را شرح داد؟

در جلد پنجم، بخش دوم آن با محتوای بیش از یکصد صفحه، به برنامه و سیاست‌های راهبردی دولت مکتبی در زمینه‌های مختلف از جمله طاغوت‌زدایی اختصاص یافته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها