یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۶
«زادالقرار»؛ شرحی از زندگی خودنوشت آیت‌الله شیخ محمد‌حسن اسفرورینی قزوینی

قزوین- کتاب «زادالقرار» شرحی از زندگی خودنوشت مرحوم آیت‌الله شیخ محمد‌حسن اسفرورینی قزوینی است که توسط عمران رحیمی‌فر تصحیح شده و از سوی نشر پرستوی‌سپید منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزای کتاب ایران (ایبنا)، آیت‌الله شیخ محمد‌حسن اسفرورینی قزوینی یکی از عالمان و فقیهان وارسته قزوین بود که پس از تلمذ در حوزه‌های علمیه قزوین، اصفهان و نجف و بهره‌مندی از محضر بزرگان شیعه، به محل تولدش بازگشت و به تدریس و تالیف در حوزه مشغول شد. 

کتاب «زادالقرار» در 223 صفحه و در دو بخش منتشر شده است. بخش اول شامل زندگینامه خودنوشت آیت‌الله اسفرورینی است و در بخش دوم نیز نقطه نظرات او در باب مسائل اخلاقی و فقهی به رشته تحریر درآمده است.

بدیهی است که معرفی اندیشمندان و دانشمندان و تکریم و جلال آنان علاوه بر تاکید بر اهمیت ذاتی علم و معرفت، برای معاصران و مخصوصا جوانان و نوجوانان یک الگو معرفی می‌کند که بر مبنای آن می‌توانند مسیر حرکت علمی و فرهنگی خود را سامان دهند. مخصوصا اگر یک شخص در دوره‌های گذشته که امکانات تحقیق و پژوهش امروز در دسترس نبود و با سعی و تلاش فراوان پله‌های ترقی و نردبان آسمان را یکی‌یکی طی کرده و به اوج پیشرفت علمی و ستیغ معرفت دست یافته باشد، جوان امروزی را بر آن می‌دارد تا با تلاش و کوشش کمتر از گذشتگان و استفاده از امکانات وسیع امروزی برای رسیدن به مراحل عالیه علم و فرهنگ خیز بردارد.

از جمله عالمان بزرگ منطقه قزوین که به مدارج بالای علمی و فرهنگی دست یافته‌اند می‌توان به زنده‌یاد آیت‌الله شیخ محمد‌حسن اسفرورینی قزوینی اشاره کرد که با وجود سختی‌های فراوان در حوزه‌های علمیه قزوین و اصفهان به اجتهاد مطلق دست یافت اما به دلیل این‌که دور از محیط‌های علمی و فرهنگی عصر و دوره خود بوده و زندگی خود را مصروف خدمت به مردم نمود ناشناخته مانده است.

عمران رحیمی‌فر هدفش از انتشار کتاب «زادالقرار» را علاوه بر معرفی این شخصیت فرهیخته و عالم ربانی، ارائه الگویی برای جوانان و نوجوانان این عصر و مخصوصا منطقه اسفرورین می‌داند.

در صفحه 23 کتاب آمده است: «مرحوم آیت‌الله شیخ محمد‌حسن اسفرورینی قزوینی فرزند آیت‌الله ملایعقوب، فرزند ملاعبدالعظیم در پنج‌شنبه پنجم شهر رجب‌المرجب سال 1296 قمری معادل چهارم تیرماه 1258 شمسی در اسفرورین دیده به جهان گشود. پدرش ملایعقوب اسفرورینی از افاضل علمای منطقه قزوین در آن عصر به شمار می‌رفت و علی رغم این‌که در اسفرورین سکونت داشت به دلیل مدت کوتاهی که به همراه فرزندش در مدرسه صالحیه قزوین اقامت داشت مراتب فضل و کمال او در اطراف و اکناف منتشر شد؛ به گونه‌ای که مرحوم ملاآقا بزرگ طهرانی در کتاب «طبقات اعلام الشیعه» که شرح احوال‌و‌آثار بزرگان شیعه را از قرن چهارم تا چهاردهم قمری بررسی می‌کند درباره ملا‌یعقوب می‌نویسد: «ملا‌یعقوب عالمی کامل و متبحر در علوم مختلف حتی در علوم غریبه مانند جفر و اعداد بوده است.»

شیخ محمد حسن تا 10 سالگی نزد پدرش سوره‌های کوچک قرآن و بیشتر قسمت‌های الفیه‌ابن‌مالک را آموخت و سپس نزد ملاعباسقلی اسفرورینی به مکتب رفت و قرآن و گلستان‌سعدی و موش ‌گربه عبید زاکانی را و نصاب‌الصبیان فارابی را فرا گرفت.

به دلیل این که تنها فرزند ذکور پدرش بود در 14 سالگی با کوکب خانم دختر مرحوم کربلایی معصوم اسفرورینی ازدواج کرد و یک سال بعد برای ادامه تحصیل به همراه پدرش به مدرسه صالحیه قزوین رفت و نزد عالمانی مانند شیخ محمد علی فتحه‌دهی، شیخ لطف‌الله شالی و ملامحمد زین‌آبادی تحصیل نمود.

در این اثنی به مصداق «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» اتفاقی می‌افتد که باعث مهاجرت او به اصفهان برای ادامه تحصیل می‌شود. یکی از اشرار برای ایشان مزاحمت‌هایی ایجاد کرده و ایشان را تهدید می‌کند. لذا ایشان مقداری از ارثیه پدری خود را فروخته و بدون این‌که به کسی بگوید عازم اصفهان می‌شود. در اصفهان نزد عالمان بزرگ مانند شیخ محمد‌حسن شیرازی، میرزا جهانگیرخان قشقایی، میرزا بدیع اصفهانی و سید محمد‌باقر درچه ای، فلسفه و عرفان را می‌آموزد و به درجه اجتهاد مطلق می‌رسد. بعد از پایان تحصیلات در اصفهان به همراه مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی که بعدها به مقام مرجعیت شیعیان رسید برای ادامه تحصیل به سمت نجف‌اشرف حرکت می‌کند و در مسیر برای سرکشی به خانواده به اسفرورین می‌آید و با اصرار مردم در این قریه ماندگار می‌شود.

در مورد مراتب عرفانی آیت‌الله شیخ محمد‌حسن اسفرورینی قزوینی علاوه بر داستان‌هایی که برخی افراد نقل می‌کنند کتاب «زادالقرار» خود نشانه‌ای است که مراتب بالای عرفان نظری وی را تایید‌ می‌کند. در جای‌جای این کتاب به مناسبت‌های مختلف علاوه بر آیات قرآن عظیم و روایت‌های معصومان (ع) که منبع اصلی حکمت و عرفان اسلامی هستند از آثار عارفان بزرگ مانند ابن‌عربی، شیخ‌سعیدالدین حمویه و مولانا، با ذکر نام یا بدون ذکر نام شاهد مثال‌هایی می‌آورد. با این حال جانب احتیاط را رعایت می‌کند و مانند همه عارفان دیگر، سرّ را مکتوم می‌دارد زیرا ترس آن دارد که با افشای راز، جاهلان او را جزو غلو کننده‌گان شمرده و مرتد اعلام کنند.

از موارد دیگر که نشان دهنده مراتب بالای عرفان و معرفت ایشان است، قطعه‌ای از «زادالقرار» است که وی در توضیح روایت «مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»خودشناسی را پایه خداشناسی می‌داند و در باب خودشناسی می‌نویسد «این ذره چندین سال است راه خودشناسی را به پایان برده‌ام».

مرحوم شیخ محمد حسن اسفرورینی عمر کوتاهی داشت و پس از 56 سال زندگی در سال 1314 شمسی در قزوین درگذشت و در آرامگاه روبه‌روی امامزاده حسین (ع) قزوین به خاک سپرده شد.

کتاب «زادالقرار» شرحی از زندگی خودنوشت مرحوم آیت‌الله شیخ محمد‌حسن اسفرورینی قزوینی است که توسط عمران رحیمی‌فر تصحیح شده و از سوی نشر پرستوی‌سپید تهران سال 1401 با شمارگان 1000 جلد منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها