دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۱
عملیات بیت‌المقدس۷ و نبرد زیر آفتاب سوزان شلمچه

هدفمان انهدام مواضع دشمن در شلمچه بود، اما در دستیابی به این هدف ناکام ماندیم. آتش دشمن از آنچه فکرش را می‌کردیم سنگین‌تر شده بود و نشان می‌داد که بعثی‌ها نسبت به قبل، تقویت و مجهزتر شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، سال ۱۳۶۷حملات شیمیایی عراقی‌ها شدت گرفت. تقریباً در هر درگیری که تنگنا می‌افتادند و در هر منطقه‌ای که مجبور به عقب‌نشینی می‌شدند، دست به سلاح شیمیایی می‌بردند و نیروهای ما را با آن بمباران می‌کردند. آمریکایی‌ها نیز که حضور شریرانه خودشان را در خلیج فارس پررنگ‌تر کرده بودند و مدام برای ما مشکل‌آفرینی می‌کردند، این جنایت‌های بعثی‌ها را نادیده می‌گرفتند و از نفوذشان در مجامع جهانی به نفع صدام و برای جلوگیری از مجازات حکومت او استفاده می‌کردند. چه آنکه تصمیم داشتند به هر قیمتی که شده ایران را به پذیرش هرچه سریع‌تر و بدون پیش‌شرط آتش‌بس مجبور کنند و به جنگ، چنان که مطلوب خودشان است خاتمه بدهند.
 
کنت تیمرمن در کتاب «سوداگری مرگ» می‌نویسند قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت به‌کارگیری تسلیحات شیمیایی و میکروبی، تغییر و تفاوتی در رفتار حکومت بعث ایجاد نکرد، زیرا همزمان با تصویب قطعنامه «دادوستدها نیز به روال عادی خود ادامه داشت. تنها دو ماه بعد از کشتار حلبچه، یعنی در ماه می، مرکز بازرگانی آمریکا ـ عراق برای صاحبان صنایعی که خواهان مراوده با عراق بودند گردهمایی برگزار کرد. در این گردهمایی پیتر برلی، دستیار وزارت امور خارجه، مسئول امور شمال خلیج فارس، بازرگانان و صاحبان صنایع را به همکاری گسترده با عراق تشویق کرد. وزارت بازرگانی هم به روال سابق با صدور تکنولوژی پیشرفته آمریکایی به کارخانه‌ها و تأسیسات اسلحه‌سازی عراق موافقت می‌نمود.»
 
این روزنامه‌نگار آمریکای می‌افزاید: «مرور بر پروانه‌های صادر شده در هشت ماهه بعد از کشتار حلبچه حاکی از تحویل مداوم کشت ویروس، قارچ و تک‌یاخته‌ای به کارگزاری انرژی اتمی عراق، تحول دنده‌های الکترونیکی و ابزارهای ماشینی دوکاره به مرکز تولید موشکی سعد ۱۶، کارخانه تولید بمب بدر، کارخانه موشکی صدام، کارخانه‌های الکترونیک دفاعی منصور و صلاح‌الدین و مجتمع تسلیحاتی تاجی است.»
 
بهار ۱۳۶۷، شرارت‌های دشمن و تدابیر ما
ما مجبور به واکنش و اندیشیدن به تدبیری برای مهار این حملات بودیم. به روایت مرحوم هاشمی رفسنجانی، که آن زمان با اختیارات کامل جانشین حضرت امام خمینی(ره) در ستاد فرماندهی کل قوا بود «یکی از راه‌هایی که فکر می‌کردم نهایتاً می‌تواند ما را پیروز کند این بود که تمام شهرهای آباد عراق زیر بُرد موشک‌های ما باشد تا اگر عراق شرارت کرد، شهرهایش را با موشک زیاد بزنیم نه این که (فقط) یکی بزنیم. موشک‌های ضدهوایی چینی را زمینی کرده بودیم و در آستانه رسیدن به هدف بودیم. در این صورت عراق اگر به بمب اتم می‌رسید جنگ را بُرده بود. اما با بمب اتم خیلی فاصله داشت. من روی این نقطه خیلی حساب کرده بودم.»
 
تدبیر درستی بود، اما مشکل اینجا بود که ما برای تولید انبوه موشک به زمان بیشتری نیاز داشتیم، در حالی که بعثی‌ها همان زمان به انواع تسلیحات شیمیایی و میکروبی مجهز بودند و مدام از آن‌ها در صحنه‌های درگیری استفاده می‌کردند. حتی آن دسته از نیروهای ما را که در جزیره مجنون مستقر بودند با حملات شیمیایی عقب زدند و دوباره بخش‌های وسیعی از این منطقه را اشغال کردند. به شلمچه نیز دست دراز کردند و با وارد کردن فشار به نیروهای ما، خطوط تثبیت‌شده در آن ناحیه را به نفع خودشان تغییر دادند. ما نیز در واکنش به این رویه تهاجمی دشمن، عملیات بیت‌المقدس۷ را طراحی و اجرا کردیم و هدف‌مان انهدام قوای دشمن در منطقه شلمچه بود.
 
هفتمین عملیات بیت‌المقدس، نبرد در شلمچه
بیت‌المقدس۷ در آخرین ساعات بیست‌ودوم خرداد ۱۳۶۷با رمز یااباعبدالله‌الحسین آغاز شد، در روزهایی که شلمچه نه گرم، که داغ بود. به روایت علی سمیعی در کتاب «کارنامه توصیفی عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس» داغی تحمل‌ناپذیر شلمچه در خرداد، مشکل بزرگی بود که فرماندهان ما را بسیار نگران می‌کرد. ظهرها دما از پنجاه درجه هم بیشتر می‌شد. در چنین هوایی، عملیات با تکیه بر نیروهای پیاده سخت و دشوار است. اوایل خرداد نیروها در بیابان‌های اهواز ـ خرمشهر و کناره‌های کارون اردو زدند تا با شرایط آشنا شوند. توصیه کرده بودند در آموزش به نیروها شیوه‌های مقاومت در برابر تشنگی را یاد بدهید. واحدهای بهداری راه‌های مقابله با گرمازدگی را آموزش می‌دادند و به واحدهای لجستیکی هم مأموریت دادند روز عملیات آب و یخ را با خودروهای تیزرو به نیروهای مستقر در خطوط درگیری برسانند.
 
 
نمی‌دانیم دشمن از نقشه ما مطلع شده بود یا فقط حدس می‌زد که قصد اجرای عملیاتی را در شلمچه داریم، اما هرچه بود، از عصر روز بیست‌ودوم خرداد، نیروهای ما را زیر آتش سنگین گرفت و بمباران کرد. البته عملیات طبق نقشه و مطابق زمان‌بندی تعیین‌شده آغاز شد و پیشروی اولیه رزمندگان ما با موفقیت همراه بود. خط دفاعی دشمن را شکستیم و بخشی از نیروهای آنان را مجبور به عقب‌نشینی کردیم. اما ضدحملات آنان بسیار سنگین‌تر و گسترده‌تر از حد انتظار بود و شرایط مواجهه با آن حجم از آتش تانک‌ها و هواپیماها را نداشتیم. نیروهای ما چند ساعت مقاومت کردند و زیر شدیدترین حملات دشمن حاضر به تخلیه مناطق آزاد شده نشدند و حتی تلفات سنگینی به بعثی‌ها وارد کردند. اما رسیدن به پیروزی در آن وضعیت بغرنج ممکن نبود و اصرار به ماندن، جز افزایش شمار شهدا نتیجه‌ای نداشت. پس دستور عقب‌نشینی صادر شد و رزمندگان نیز از آن اطاعت کردند.
 
در بیت‌المقدس۷ به آنچه می‌خواستیم نرسیدیم و در تحقق اهداف عملیات ناکام ماندیم. بررسی دقیق این عملیات و درگیری‌هایی که پس از آن روی داد نشان می‌داد که بعثی‌ها بسیار تقویت شده‌اند و نسبت به گذشته، به تسلیحات بهتر و بیشتری مجهز هستند. می‌گویند در همین مقطع از جنگ تحمیلی بود که جمعی از تصمیم‌گیران و فرماندهان ما به این نتیجه رسیدند که ادامه جنگ به نفع ما نیست و اصرار به ادامه آن، خلاف مصلحت است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها