زهره نیلی، روزنامهنگار و کارشناس حوزه کودکونوجوان به مناسبت سومین روز هفته ملی کودک که به نام «کودک، رسانه و فناوریهای نوین» نامگذاری شده به رسانه پرداخته است؛ یادداشتی که در ادامه میخوانید.
آن روزها، «کیهان بچهها» تنها نشریه و قدیمیترین هفتهنامهای بود که برای بچهها منتشر میشد و بسیاری از بهترین شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان چون عباس یمینیشریف، هوشنگ مرادی کرمانی، حمید عاملی، افسانه شعباننژاد، محمدرضا یوسفی، ناصر کشاورز، مصطفی رحماندوست، امیرحسین فردی، محمدرضا اصلانی، سوسن طاقدیس، بیوک ملکی، داوود امیریان، شهرام شفیعی، محمدرضا شمس و... در آن مینوشتند.
سالها بعد، یعنی سال 1367، نشریه «سروش نوجوان» به سردبیری قیصر امینپور برای این گروه سنی منتشر میشد. اصلا انتشار این مجله و حضور کسانی چون امینپور، بیوک ملکی و آتوسا صالحی در آن بود که به شعر نوجوان معنی و مفهوم داد.
روزنامه «آفتابگردون» به عنوان نخستین روزنامه برای گروه سنی کودک و نوجوان هم از سال 1373 کار خود ر ا آغاز کرد. گرچه انتشار این روزنامه که وابسته به موسسه همشهری بود دیری نپایید؛ اما همچون «کیهان بچهها» و «سروش نوجوان»، نسلی از شاعران، نویسندگان و تصویرگران کودک و نوجوان را پرورش داد.
«دوچرخه»، یکی دیگر از نشریاتی بود که هر هفته و به شکل ضمیمه رایگان روزنامه همشهری برای گروه سنی نوجوان منتشر میشد و بخشهای مختلفی چون شعر و داستان و خبر و گزارش و مصاحبه را دربرمیگرفت. مجلات سروش و نبات و چه و چه و چه هم بودند که از بچهها و برای آنها مینوشتند و مخاطب خاص خود را داشتند و بر خوانندهشان اثر میگذاشتند.
امروز به خاطر گرانی کاغذ و اوضاع و احوال اقتصادی و هزار و یک دلیل متفاوت، بسیاری از نشریات کودک و نوجوان، دیگر منتشر نمیشوند. بگذریم که بعضی هم بهانه میآورند و اینگونه توجیه میکنند که روزگار مجلههای کاغذی سپری شده و این رسانهها، چنان که باید و شاید مخاطب ندارند و برای بچهها سرگرمکننده و جذاب نیستند. البته برخی کارشناسان کودک و نوجوان این نظریه را قبول ندارند و معتقدند همچنان بچهها کتاب و مجله کاغذی را دوست دارند و از خواندن قصه و داستان لذت میبرند اما...
خلاصه کلام اینکه نویسندهها و شاعران و تصویرگران زیادی در نشریاتی چون «کیهان بچهها» و «سروش نوجوان»، «دوچرخه» و «آفتابگردان» پرورش یافتند. از سوی دیگر بسیاری از پدیدآورندگان مهم کودک و نوجوان در این رسانهها فعالیت و تلاش کردند تا خوراکی مناسب و درخور در اختیار مخاطب خود بگذارند. پرسش اینجاست برای کودکان این نسل که با اینترنت و ماهواره و گوشیهای هوشمند در ارتباطاند چه محتوای جذاب و ارزشمندی تولید شده است؟ اصلا چه کسانی قرار است برای نسل دیجیتال، محتوا تولید کنند؟
کسانی که در تمام این سالها از تاثیرات منفی رسانههای دیجیتال بر جسم و روان کودکان چون چاقی و تنهایی و جمعگریزی و عادیسازی خشونت گفتهاند تا چه اندازه بر جنبههای مثبت رسانه کمک به رشد آگاهی و افزایش مهارتهای مربوط به خواندن و نوشتن و پرکردن اوقات فراغت گفتهاند؟!
راستش را بخواهید نمیتوان از تاثیر رسانهها بر کودک و بزرگسال غافل شد؛ اما باید به راهکارهای لازم برای این نسل که با گوشی هوشمند و ماهواره و اینترنت سر و کار دارد و راههای استفاده از آن را بهتر از من و ما میداند محتوای جذاب و خلاقه و در عینحال ارزشمند تولید کرد وگرنه نمیتوان گفت که ماه را ببین، ستارهها را نه!
نظر شما