شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۰
خاطرات دفاع مقدس در قالب داستان طراحی و نگاشته شود

خاطره‌نگاری و نگاشتن زندگی‌نامه این‌گونه نیست که یک متن سخنرانی را پیاده کنیم، بلکه باید قالب داستانی پیدا کند و به شکل غیر مستقیم ویژگی‌های افراد را بازتاب دهیم و صحنه‌پردازی باید به‌گونه‌ای باشد که فردی که اثر را می‌خواند خود را در آن لحظه احساس کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «قله‌های سپید دوردست»، داستان زندگی یک بانوی طلبه به نام فهيمه سياری است که براساس خاطرات خانواده و دوستان او به شیوه داستانی بازگو شده است. شهیده فهیمه سیاری، دختر جوان زنجانی بود که با اوج‌گیری انقلاب، به صف مبارزان رژیم شاه پیوست. وی که علوم حوزوی را در مکتب توحید آموخته بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بروز ناامنی‌های غرب کشور، برای فعالیت‌های تبلیغی به کردستان رفت و در آن‌جا بر اثر حمله ضد انقلابیون، با جمعی دیگر از بانوان مبلغ، به شهادت رسید. در این روایت داستانی، از خاطرات مادر، پدر، دوستان دوران کودکی و نوجوانی، خادم مسجد و دوست صمیمی دوران تحصیل وی در مکتب توحید و آخرین کسی که همراه او بوده سخن رفته است.
 
با سمیرا اصلان‌پور، نویسنده کتاب «قله‌های سپید دوردست» درباره موضوع و محتوای این کتاب به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
 
توضیح مختصری درباره موضوع کتاب بفرمایید و این‌که چطور شد تصمیم گرفتید درمورد شهیده فهيمه سياری بنویسید؟
شهیده فهیمه سیاری فعالیت‌های دینی و تبلیغی ـ ترویجی خود را از شهر زنجان آغاز کرد. در دوران پیروزی انقلاب اسلامی، حضوری پررنگ داشت، پس از پیروزی انقلاب به‌عنوان مبلغ راهی کردستان شد و در یکی از سفرها ماشین ایشان مورد حمله گروهک کومله قرار گرفت و به شهادت رسید.  
 
درمورد این‌که چرا این سوژه را برای نگاشتن انتخاب کردم، یکی از دلایلش این است که من علاقه‌مند به تحقیق درمورد زندگی‌نامه شهدا هستم و چون ایشان یک شهید خانم بودند، بیشتر علاقه‌مند شدم که درباره این بانوی شهید بنویسم. البته با توجه به اینکه خانم فهیمه سیاری خیلی جوان بودند که شهید شدند، آن‌طور که باید منابع در اختیار نداشتم. فقط تعدادی اخبار که درمورد ایشان در نشریات چاپ شده بود و مصاحبه‌هایی که با دوستانشان در حوزه علمیه داشتند در اختیار من قرار گرفت که این‌ها به‌نظرم کافی نبود. خانواده شهید نیز اطلاعات خوبی ارائه کردند، اما باز هم برای زندگی‌نامه مطالب کافی نبود، بنابراین سعی کردم این اثر را همراه با تخیل در قالب داستان ارائه کنم و کتاب بیشتر حالت رمان پیدا کرد.
 
چه ویژگی در زندگی ایشان وجود داشت که قابلیت پرداخت در یک کتاب را می‌داد؟
به‌عنوان یک زن در یک شهرستان خیلی پیش‌رو بودند. در دوران انقلاب تظاهرات بانوان را پیشنهاد کردند که همراه با راهپیمایی دیگران باشد. در مساجد فعالیت داشتند. علاقه‌مند به خدمت به دیگران بودند. ویژگی بارز ایشان این بود که با سن کمی که داشتند برای تبلیغ و ترویج دین اسلام به روستاهای کردستان می‌رفتند، البته نه برای جنگ، اما با این‌حال مورد حمله قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
 


گاهی ممکن است در مسیر تدوین کتاب تابوهایی وجود داشته باشد که امکان نشر آن در کتاب نباشد. نظرتان در این‌باره چیست و اساسا خودتان هم دچار خودسانسوری شدید؟
در رابطه با زندگی این شهید، خیر، ولی در آثاری که ارائه کرده‌ام، مشکلی که بیشتر در زمینه نگارش زندگی‌نامه شهدا به آن برمی‌خورم این است که معمولا اطلاعات کافی به دستم نمی‌رسد و برخی اطلاعاتی که دارم نیز به دلایل مختلف باید حذف کنم که متأسفانه در این زمینه سلیقه‌ای عمل می‌شود. نهادی که باید نظارت داشته باشد بر اینکه مسأله‌ای، امنیتی است و نباید مطرح شود یا اطلاعاتی درست یا نادرست است وجود ندارد و بیشتر سلیقه‌ای برخورد می‌شود. به‌عنوان مثال من یک زندگی‌نامه نوشته بودم و یکی از انتقادهایی که از سوی ناظر به این اثر وارد شده بود، این بود که چرا شخصی که شما زندگی‌نامه‌اش را نوشته‌اید در دوره‌ای افسرده شده است؟ درحالی‌که نظر من این بود که چرا نباید این فرد افسرده شود وقتی رنج‌های زیادی را پشت‌سر گذرانده و آن‌طور که باید خدمات دریافت نمی‌کند، ما باید واقعیت را بنویسیم. درست است ائمه معصومین(ع) مانند حضرت زینب(س) سختی‌های زیادی کشیدند و روحیه خود را حفظ کردند، اما یک فرد معمولی را نمی‌توانیم با ایشان مقایسه کنیم.
 
درباره نقش زنان در دفاع مقدس زیاد سخن گفته شده است که عمده آن مربوط به پشت جبهه در قالب پشتیبانی از جنگ، بخشی نیز در قالب نیروهای امدادی و گروه‌های پزشکی در مراکز درمانی و بخشی کوچک‌تری هم در قالب نیروی رزمنده به‌ویژه در اوایل جنگ است. شما به‌عنوان نویسنده نقش زنان در دفاع مقدس را چگونه توصیف می‌کنید؟
درباره نقش زنان در دوران دفاع مقدس اطلاعات جامعی در دست نداریم. ما در دوران جنگ جوان بودیم و خاطرات محدودی از آن زمان در ذهن ما نقش بسته است و با صحبت‌هایی هم که با خانواده شهدا انجام داده‌ایم، مقداری اطلاعات بدست آورده‌ایم. به عنوان مثال خانم فاطمه نیک، ازجمله بانوانی بودند که مستقیم در جنگ نقش نداشتند، اما هشت نفر از خانواده درجه یک ایشان در دوران دفاع مقدس شهید شدند و بعد خودشان هم به مقام شهادت نائل شدند. یکی از بانوان اهل جنوب کشور بودند که در جزیره هرمز زندگی می‌کردند و علی‌رغم محدودیت‌هایی که در شهرستان وجود دارد، اما در شیوه زندگی و تربیت فرزندانش نقش مؤثری ایفا کرده است. در کل با توجه به این‌که آمار دقیق در این زمینه وجود ندارد، نمی‌توانیم به‌طور دقیق به نقش بانوان در این دوران بپردازیم اما نمونه‌هایی که دیده و شنیده‌ایم، تأثیرشان به‌صورت غیرمستقیم خیلی زیاد بوده است.
 
از نظر شما خاطرات دفاع مقدس باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟
من خودم خیلی علاقه‌مند بودم که خاطراتم را در قالب داستان بنویسم، اما مشکلاتی وجود داشت که تا حد زیادی من را دلسرد کرد و ادامه ندادم. خاطره‌نگاری و مصاحبه‌های ناب و دسته اول در دوران دفاع مقدس انجام شده که باید ذخیره می‌شد تا نویسنده‌ها بتوانند در آینده‌های دور از آن‌ها استفاده کنند. اطلاعاتی که در همان دوران ثبت شده، تازه بودند و از این اطلاعات بهتر می‌شود استفاده کرد تا اینکه الان با فردی که در زمان جنگ بوده مصاحبه شود. این خاطرات تازگی را از دست داده‌اند.

نکته دیگر این‌که خاطره‌نگاری و نگاشتن زندگی‌نامه این‌گونه نیست که یک متن سخنرانی را پیاده کنیم، بلکه باید قالب داستانی پیدا کند و به شکل غیر مستقیم ویژگی‌های افراد را بازتاب دهیم. در حقیقت همان غیر مستقیم‌گویی که در داستان استفاده می‌کنیم در خاطرات و زندگی‌نامه هم باید وجود داشته باشد و نکاتی که جذابیت دارد از زندگی شخص باید دست‌چین شود و روزمرگی‌ها در حد لزوم آورده شود و همانند داستان، صحنه‌پردازی باید به‌گونه‌ای باشد که فردی که اثر را می‌خواند خود را در آن لحظه احساس کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها