وی ادامه داد: «گودال» در شکل، نسبت به «چنین نیست» به همان میزان تغییر کرده که یک شاعر ممکن است در طول شش سال در اندیشه و رویکردش نسبت به ادبیات تغییر کند. تجربیات و دریافتهای تازه من در این کتاب اثرگذار بوده است، با اینحال میتوان آن را ادامه متفاوت جریان تجربی شعر من دانست.
این شاعر و عکاس با اشاره به اهمیت تجربه در هنر گفت: همواره از کلمه تجربه استفاده کردهام، اما آن را یک نحله یا ژانر نمیدانم. پس از «چنین نیست» چنین برداشتهای اشتباهی از کلمهای که به کار بردم شد و بیشتر آن را بهکار بردند. اینرا میتوان در تاریخ انتشار آن سال، یعنی 1394 و رویدادهای سالهای پس از آن مشاهده کرده، اما من واقعاً منظورم خود تجربه بود.
وی افزود: چیزی که نه تنها یک شاعر، بلکه یک ویراستار، فیلمساز یا کارشناس داوری فوتبال نیز میتواند از آن استفاده کند؛ چراکه دوران رخدادهایی نظیر نیما یوشیج پایان یافته است، و هر کار تازهای دیگر یک رخداد نیست؛ اما میتواند یک تجربه باشد. از اینروست که معتقدم «گودال»، ژانر نیست، بلکه باز تجربه دیگر من است.
![](/images/docs/000305/305153/images/WhatsApp_Image_2021-04-17_at_13_04_11.jpeg)
میثم خالدیان در توضیح دلایل فاصله بین مجموعه جدید و قدیمش اظهار کرد: میشد اینقدر فاصله میان چاپ این دو مجموعه من نباشد؛ اما شعر همچون زندگی غیرقابلپیشبینی و شگفتانگیز است. بهعنوان یک نویسنده و شاعر متوجه هستم که اینروزها تصمیمگرفتن برای چاپ اثر چه کار دشوار و عجیبی است؛ اما کسی که مینویسد جز ارائه اثر چه راهی دارد.
وی در پایان گفت: همچنان، هیچکدام از پلتفرمهای مجازی، فایلهای پیدیاف، صوتی یا تصویری کار کتاب را نمیکنند. گرفتن کتاب در دستها، نوستالژی نیست، ضرورت است. امیدوارم سهم کوچکی در این میان داشته باشم و همچنان انگیزههایم را برای سالهای بعد و کارهای بعد حفظ کنم. همچنین این آرزو را برای تمام کسانی که زندگیشان را برای هنر و ادبیات گذاشتهاند، دارم.
نظر شما