ناصر فیض در نشست «بررسی شعر مقاومت و دفاع مقدس» گفت: یکی از تفاوتهای ادبیات جنگ در کشورهای دیگر با ادبیات دفاع مقدس این است که بیشتر کارهایی که در آنجا تولید میشود، سفارشی است و به ندرت آثار خودجوش میبینیم؛ این در حالی است که در کشور ما بیشتر آثار دلی و خودجوش است.
ناصر فیض در ابتدای این نشست با اشاره به شروع هفته دفاع مقدس گفت: ایام دفاع مقدس برای ما ایرانیها یادآور روزهای بزرگ و فراموش نشدنی است که در یک جلسه کوتاه، خیلی نمیتوان درباره آن صحبت کرد و به نظرم حتی یک هفته نیز برای بیان آن کم است. هیچ کدام از حماسهها و دلاوریها در این زمان مختصر بازگو نمیشوند، به همین دلیل ما به ادبیات و کسانی که که دفاع مقدس را از نزدیک مشاهده یا مطالعه کردهاند، نیاز داریم تا مطالب برای آیندگان بماند.
وی ادامه داد: به نظر من تا کسی در صحنه نباشد و اتفاقات را نبیند، درک نمیکند که چه رخ داده است، از این رو ادبیات دفاع مقدس جایگاه ویژهای در بیان این اتفاقات دارد. به اعتقاد من شاعران و نویسندگانی که در این حوزه قلم زدهاند نیز جزو رزمندگان محسوب میشوند؛ چراکه در سنگر دیگری جنگیدند و این هم به دلیل اقتضای زمان بوده است که یکی با تفنگ میجنگید و یکی لحظات را ثبت میکرد.
این شاعر با اشاره به اهمیت ادبیات دفاع مقدس گفت: آنهایی که میدانند در جنگ چه گذشته است که میدانند؛ اما برای آنهایی که دیر باورند، ادبیات و بهویژه شعر بسیار تاثیرگذارتر است. ما از شعر بهعنوان ثروت ملی یاد میکنیم و همه ما حداقل چند بیتی را حفظ هستیم تا زیر لب زمزمه کنیم؛ از این رو میتوان گفت که شعر ابزار خوبی برای بیان اتفاقات است تا آیندگان بدانند، چه بلایی سر ملتی آمده، که میخواست روی پای خودش بایستد. جوانان که هجوم غرب به آنها فرصت نداده تا درنگ داشته باشند، با ادبیات میتوانند بفهمند که چه اتفاقی رخ داده است.
وی افزود: درست است که شاعر با احساسات و عواطف تحریک میشود که بنویسد؛ اما از طرفی به چیزی که مینویسد نیز باید اعتقاد داشته باشد. یعنی اگر شاعری به عشق اعتقاد نداشته باشد، نمیتواند جان کلام را بگوید. البته شاید این افراد بتوانند نمایش بازی کنند؛ اما قطعا به دل نمینشیند. از طرفی میبینیم کسانی که به شعر دفاع مقدس روی آوردهاند، کسانی بودند که جنگ را لمس کردهاند یا کسانی هستند که اعتقاد دارند به ما ظلم شده است و ما هشت سال با یک دنیا جنگیدهایم. ما با دشمنی جنگیدیم که تا دندان مسلح بود و ما تنها با ایمانمان جلوی آنها ایستادیم. در آن زمان کشوری نبود که برای عراق اسلحه نفرستد و ما این طرف جنگ گلوله هم نداشتیم. کسانی که این صحنهها را دیده و چشیدهاند، باید اینها را بازگو کنند.
فیض در توضیح ظرفیتهای ادبیات گفت: ادبیات ظرفیتی دارد که میتواند شما را در زمان جابجا کند. خیلیها معتقدند که شعر در آن زمان وسیله تهیج رزمندگان بود، اما به نظر من کسی که جانش را کف دستش گرفته است، تهییج نمیخواهد. با این حال باید بگوییم که شعر به رزمندگان روحیه میداد.
وی ادامه داد: ما با حرف نمیتوانیم بگوییم کسانی که در سنگر ادبیات جنگیدند چه کار ارزشمندی انجام دادهاند. همیشه این بحث مطرح بوده است که الان چه نیازی به شعر دفاع مقدس است و من در جواب میگویم که ما در آن هشت سال در اوج جنگ بودیم و الان هم در جنگ هستیم. شما نگاه کنید که دولت آمریکا سردار ما را ترور میکند و اعلام هم میکند. مگر سابقه داشته که رییس جمهور یک کشور به ظاهر قدرتمند، از ترور صحبت کند. همه اینها به ما یادآور میشود که دشمنان ما امروز خیلی وقیحتر از آن چیزی شدهاند که تصور میکنیم.
این شاعر انقلاب با اشاره به چهل سالگی انقلاب و دفاع مقدس اظهار کرد: انقلاب و دفاع مقدس برای ما به چله رسیده است و همه میدانیم که چله برای ما یک حرمتی دارد و به استناد به همان اعتقادات، میتوانیم بگوییم که الان ضربهناپذیر شدهایم. از طرفی دشمنان هم میدانند که چله چه مفهومی دارد و از این رو در سالهای گذشته بارها مطرح میکردند که جمهوری اسلامی ایران چهل سالگی خود را نخواهد دید.
وی افزود: حفظ انقلاب هزینه دارد و به نظرم وظیفه امروز ما از گذشته سنگینتر است. تحریم مربوط به امروز و دیروز نیست و ما از اول انقلاب تحریم بودهایم. الان ببینید که این کشورهای کوچک عربی که قدمت تاسیس کشورشان به 100 سال هم نمیرسد با اسرائیل دوست شدهاند و به نوعی برای ما خط نشان میکشند. پس جنگ تمام نشده است. البته با این کارها حق را نمیتوانند بپوشانند و این برای ما خوب است؛ چراکه وقتی همه با هم جمع میشوند، یعنی بزرگی و قدرتمندی ما را قبول دارند و حواسشان نیست که دارند اعلام میکنند که ایران قدرتمند است.
فیض در تشریح کسانی که دفاع مقدس را ثبت کردهاند گفت: وظیفه ادبیات است که لحظههای تاریخی کشور را ثبت کند و من درود میفرستم به کسانی که در این حوزه قلم زدهاند و متاسفم برای کسانی که فرصت را از دست دادهاند و در این حوزه ورود نکردهاند.
این شاعر با اشاره به تفاوت ادبیات دفاع مقدس با ادبیات جنگ گفت: یکی از تفاوتهای ادبیات جنگ در کشورهای دیگر با ادبیات دفاع مقدس این است که بیشتر کارهایی که در آنجا تولید میشود، سفارشی است و به ندرت آثار خودجوش میبینیم؛ این در حالی است که در کشور ما بیشتر آثار دلی و خودجوش است. شما ببینید، وقتی خبر شهادت سردار سلیمانی منتشر شد، به شب نرسیده شعرهای بسیاری درباره دلاوری وی سروده شد و این نشان میدهد که در کشور ما ادبیات دفاع مقدس و انقلاب سفارشی نیست و خودجوش است. همه اینها به داستان ایمان و مقاومت میپردازد. همان داستانی که همه معادلات را بهم میزند.
وی در ادامه به تفاوت ادبیات حماسی شاهنامه با ادبیات دفاع مقدس پرداخت و گفت: ادبیات جنگی که ما در شاهنامه میبینیم با ادبیات جنگی که امروز میخوانیم فرق دارد؛ چراکه جنگ در گذشته به معنای دلاوری و پهلوانی بوده است و رجزخوانی به این دلیل بوده که فرد بیان میکرد که چه شخصی است، پدرش کیست و اجدادش که بوده است تا با این رجزخوانیها روحیه طرف را بهم بریزد. امروز هم ما میتوانیم به این روش بپردازیم و بگوییم از چه فرهنگی هستیم و چه شخصیتها قدرتمندی داریم. البته ما آثار زیادی در ادبیات دفاع مقدس داریم که جزو رجزخوانی محسوب میشود.
تحقیر داشتهها درد بزرگ همیشگی ماست
در ادامه این نشست علی محمد مودب گفت: بسیار خوشحالم که در نشستی به یاد دفاع مقدس، شعرا و شهدای دفاع مقدس شرکت دارم. یاد میکنم از همه بزرگانی که به گردن ادبیات دفاع مقدس حق دارند و این میراث را ایجاد کردند. شاعرانی مثل نصرالله مردانی، اخوان ثالث، شهریار، قیصر امینپور و بسیاری از عزیزانی که امروز در میان ما نیستند اما میراثی که ما امروز داریم، میراث آنهاست. در این میان باید یادی کنم از حمید سبزواری که یکی از پرکارترین و خلاقترین شاعرانی بود که زبان فارسی سالم و اصیل داشت و توان سخنوری خراسانی خودش را در خدمت این انقلاب قرار داد و معرفتشناسی انقلاب اسلامی را در قالب سرودهایی که توانستند زمزمه مردم شود، بیان کرد.
وی ادامه داد: حمید سبزواری شاعری است که قدرش کم دانسته شده و درست است که جزو موثرترین شاعران انقلاب بوده است؛ اما درباره جایگاه و تحلیل آثارش کار زیادی انجام نشده است. متاسفانه تحقیر داشتهها درد بزرگ همیشگی ماست. حمید سبزواری اگر متعلق به جناح فکری دیگری بود یا تکتک شاعرانی که نام بردم، خیلی بهتر روی آنها کار میشد. ما وقتی میراثش کسی که بنیانگذار ادبیات روسیه است را میبینم و مقایسه میکنیم با بزرگان ادبیات انقلاب، متوجه میشویم که غفلت کردهایم.
این شاعر با گلایه از ارج نهادن به شاعران انقلاب گفت: ما هیچ تلاشی نمیکنیم که قدر گنجینههایمان را بدانیم. شما به همین باغ موزه نگاه کنید، باید نمادهایی از شاعران وجود داشته باشد که نیست یا تندیس استاد سبزواری باید در ورودی شهر سبزوار باشد تا مردم ببیند و اینها را بهتر بشناسند. ما باید با نگاه باز به داشتههایمان نگاه کنیم و ببینیم که اگر سیدحسن حسینی، قیصر امینپور یا حمید سبزواری نبودند، چه اتفاقی رخ میداد. همین آقای ناصر فیض عزیز دو ترانه ماندگار با صدای محمد اصفهانی یا علیرضا افتخاری در حوزه دفاع مقدس دارد که بسیار ماندگار است، اما ما برای این عزیزان چه کردیم؟
وی ادامه داد: برای ما ادبیات ارزان است و چون برای کلمه هزینه نمیکنیم، آن را جدی نمیگیریم و این در حالی است که ماندگارترین صورت هر تمدنی در کلمه بنا میشود و خواندهایم که فردوسی میگوید من عجم را با کلمه زنده نگه داشتم. باید قبول کنیم که سالها میگذرد و نسلها عوض میشود و تنها چیزی که از انقلاب و دفاع مقدس باقی میماند، شعر و ادبیات است.
مودب در مقایسه ادبیات و سایر هنرها گفت: متاسفانه در هنرها دیگر چون هزینه میشود، مدیران متوجه هستند و ارزش کار را میفهمند؛ اما در شعر این حس نمیشود. شما به یک بیت شعر «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود» دقت کنید که چطور به نقش حضرت زینب (س) اشاره میکند و توجه داشته باشید که ما در هنرهای دیگر هر کاری کنیم با این بیت برابری نمیکند. به نظر من، چون شاعر کلمه را نمیخرد و از جانش مایه میگذارد، بسیار مظلوم است.
وی افزود: ادبیات دفاع مقدس خاطره نیست، بلکه زندگی ماست و اگر ما امروز از آن دفاع نکنیم و به آن نپردازیم، شکست میخوریم. دفاع باید نخست در ذهن ما اتفاق بیفتد و برای این کار ما نیاز به ادبیات داریم. شما ببینید که کشورهای منطقه چقدر هزینه میکنند؛ اما چون آن اتفاقی که گفتیم در فکر و ذهن آنها اتفاق نمیافتد، کاری از پیش نمیبرند و توان مقابله با کشورهایی را که با ایمان خود در مقابل آنها ایستادگی میکنند، ندارند.
این شاعر انقلابی جنس دفاع مقدس را متفاوت از جنگ میداند و در این راستا میگوید: معمولا جنس جنگها با خشم، خشونت، تجاوز، پریشانی و عصبانیت گره خورده است؛ اما میبینیم که دفاع مقدس به رزمندگان ما آرامش داده و جنگ به نوعی ما را نرم کرده و این در تاریخ بیسابقه است. واقعیت این است که دفاع مقدس یک سری آدم عارف تربیت کرد و برای ما عین دانشگاه بود.
وی ادامه داد: متاسفانه مدیران فرهنگی ما نگاه مناسبی به ادبیات ندارند و به آن ارج نمیدهند. ما هنوز نتوانستیم شاعران و نویسندگان شاخص انقلاب را به همین چهارتا کشور همسایه معرفی کنیم و اینجاست که میگویم مدیران فرهنگی ما نمیدانند که چکار باید کنند. شما به همین جوایز ادبی نگاه کنید، این جایزهها هر سال و با وجود تورم آب میروند و این در حالی است که در کشورهای کوچک اطرافمان جوایز باکیفت با هدایای خاص برگزار میکنند.
مودب با گلایه از توجه مسئولان فرهنگی کشور به ادبیات دفاع مقدس گفت: باور کنید با این نوع برنامهریزی مسئولان، همین ادبیاتی هم که داریم از عشق است و اگر نه همین هم نداشتیم. الان مخاطبان ادبیات در سوریه، عراق، لبنان، لیبی و دیگر کشورهای منطقه ادبیات ما را میخواهند تا ببینند که ما چه کردیم که به موفقیت رسیدیم؛ اما ما برای این درخواستها پاسخی نداریم. باور کنید که اگر ما این فرهنگ را ثبت نکنیم از بین میرود.
وی ادامه داد: ادبیات دفاع مقدس برای ما بسیار ارزشمند است؛ چراکه ادبیات اعتراضی و ادبیات آیینی و مذهبی ما هم وامدار ادبیات دفاع مقدس است. ما به ادبیاتی نیاز داریم که مناسب با شرایط روز باشد. نبرد امروز ما نبردی است که در حروف اتفاق میافتد و ما باید در آنجا از خودمان دفاع کنیم.
این شاعر در پایان گفت: امروز هویت ایرانی در محاصره است و ما در معرض خطر هستیم. ما با انقلابمان معادلات قدرتهای دنیا را بهم زدیم و آنها نیز با هم متحد شدهاند و هدف ایران است و به هر شکلی که شده تلاش میکنند تا ما را نابود کنند. باید توجه داشته باشیم که اگر در ذهنمان به ما آسیب بزنند در زمین نیز میتوانند چنین کاری کنند. در چنین شرایطی ما نباید به ادبیات شفاهی بسنده کنیم و از ادبیات خلاقانه غافل شویم؛ چراکه ادبیات خلاقانه راه نجات ماست.
نظر شما