دوشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۵
مارک اوژه برای مترو اتوریته‌ای قائل است

مارک اوژه برای مترو اتوریته‌ای قائل است و معتقد است که این اتوریته از رهگذر نظم بسیار دقیق در تعیین مسیر و ساعت به افراد تحمیل می‌شود.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- مهسا رمضانی: مترو در پاریس قدمتی نزدیک به 118 سال دارد؛ در پاریس ساخت مترو در سال 1850 مطرح شد اما عملاً در سال 1900 ساخته شد. از این رو، مترو برای مردم پاریس آفریننده مفاهیم و تجربیات شهری است و به آن به‌عنوان بخشی از «شهروندی خود» و به‌عنوان یک «واقعیت اجتماعی» می‌نگرند؛ اینها ادعاهای مارک اوژه، نویسنده کتاب «یک مردم‌شناس در مترو» است.

مارک اوژه، انسان‌شناسی فرانسوی است که در این زمینه تألیفات چندی هم دارد. او کتاب «یک مردم‌شناس در مترو» را در دهه 90 نوشته که در سال 2002 به زبان انگلیسی ترجمه شد. این اثر سال گذشته مستقیماً از متن فرانسوی به قلم سپیده پارسا پژوه به فارسی برگردانده و توسط انتشارات علمی و فرهنگی روانه بازار شد. مسأله اصلی اوژه در این کتاب رابطه «امر فردی» با «امر جمعی» است. او می‌کوشد تا بواسطه «مترو» این رابطه را به تأمل گذارد و نشان دهد که چگونه مترو «واقعیات تام اجتماعی»، «خاطره» و «آگاهی اجتماعی» را در یک جامعه شکل می‌دهد.
 
اوژه در این اثر چگونگی شکل‌گیری «خاطره» و «آگاهی فردی» در بستر جمعی را توضیح می‌دهد و زندگی روزمره را بهترین سطح برای بررسی این موضوع می‌پندارد. او نقشه مترو را با زندگی افراد تطبیق می‌دهد و خاطره شخصی هر فرد را در یک بستر جمعی که مترو است، می‌نشاند؛ قطعاً هر فردی در ایستگاهی قرار عاشقانه، کاری و... داشته است.

اوژه اما برای مترو اتوریته‌ای نیز قائل است و معتقد است که این اتوریته از رهگذر نظم بسیار دقیق در تعیین مسیر و ساعت به افراد تحمیل می‌شود. همچنین او، عناوین ایستگاه‌ها را فرصتی برای بازخوانی و مرور مناسک و اسطوره‌ها نیز می‌داند و معتقد است که نام هر ایستگاه تداعی‌کننده اسطوره یا آیینی جمعی است؛ به تعبیری، مترو گرامیداشت آیین‌های اجدادی و به نوعی ساخته شدن تاریخ است. در مترو همواره با «دیگری» مواجه می‌شویم و در حال ساختن و باز تعریف مرزهای خود هستیم. از این رو، نویسنده مترو را محلی برای باز تعریف خود و هویت‌یابی می‌داند.

امیر طهرانی، دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس، در نشستی که برای نقد و بررسی این اثر در مؤسسه مطالعات و تحقیقات دانشگاه تهران برگزار شده بود، مردم‌نگاری را به معنای مرسومی که در جامعه ما وجود دارد، به یک تاریخچه استعماری گره زد؛ به این معنا که مردم‌نگار مکانی دور را به تأمل گذاشته تا با شناخت از آنجا بر آن حکمفرما شود اما به زعم او، ما نوع دیگری از مردم‌نگاری هم داریم که از آن استعمارزدایی شده و فرد می‌کوشد تا مکانی نزدیک یا به عبارتی محل زندگی خود را به شناخت بگذارد و اینجا است که مفهوم «دیگری فرهنگ خود» برجسته می‌شود و در این راستا، مترو، بهترین بستر برای مواجهه با دیگری‌های متعدد اعم از دیگری‌های جنسیتی، قومی، طبقه‌ای و... است.

طهرانی معتقد است که رویکرد اوژه در این کتاب، «مردم‌نگاری نزدیک» است و می‌کوشد تا پیوسته مترو را محل تلاقی دیگری‌های متعدد کند و به مترو به‌عنوان ماکتی از جامعه می‌نگرد.

به زعم او، مونوگرافی شهری از آن دست مقولاتی است که درعلوم‌اجتماعی ما مغفول مانده است در حالی که ما به مونوگرافی شهری از زندگی خودمان نیاز داریم. او همچنین، به ترجمه این کتاب ایرادات اساسی وارد کرد و بر این باور است که بسیاری از مفاهیم بدرستی از متن اصلی منتقل نشده است.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها