جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
سال 95 برای نهاد کتابخانه‌ها سال خواندن است/ تلاش برای ریل‌گذاری مناسب بر اساس اصول حرفه‌ای کتابداری

علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با تشریح چگونگی آغاز فعالیت و اقدامات و دستاوردهای دوره 20 ماهه خود در این نهاد، گفت: سعی کردم تا مجموعه اقداماتی که در نهاد داشتم، به یک ریل‌گذاری مناسب بر اساس اصول علمی و حرفه‌ای کتابداری منجر شود که بعدا کسی نتواند به راحتی آن را منحرف کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با داشتن بیش از سه هزار کتابخانه عمومی و بیش از 6 هزار کتابدار، از تأثیرگذارترین نهادهایی است که در حوزه ترویج فرهنگ کتابخوانی در کشور فعالیت می‌کند. ماهیت این مراکز و ارتباط گسترده‌ای که با اقشار مختلف دارد، این نهاد را به مرکزی استراتژیک در حوزه فرهنگی تبدیل کرده است.

روزهای پایانی سال زمان مناسبی است تا همه به بازبینی عملکرد، موفقیت‌ها و ناکامی‌های سال گذشته خود نگاهی دوباره داشته باشیم؛ مراکز فرهنگی به ویژه نهادهای مرتبط با کتاب از این موضوع مستثنی نیستند و با توجه به اهمیتی که دارند چنین بازبینی‌ای می‌تواند راهنمایی امیدبخش برای سال آینده باشد. با همین انگیزه سراغ علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور رفته‌ایم تا در گفت‌‌وگوی مفصلی که در دو بخش ارائه می‌شود، عملکرد و اقدامات صورت گرفته در دوره 20 ماهه مدیریت وی را بررسی کنیم. در ادامه، بخش اول از گفت‌وگوی ایبنا با دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور را می‌خوانید.
 
لطفا پیش از هر سوالی بفرمایید از چه زمانی و چگونه در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور قبول مسئولیت کردید؟
 همان‌طور که می‌دانید طبق قانون دبیرکل از میان هیأت امنای نهاد انتخاب می‌شود و همیشه در همه دوره‌ها اینگونه بوده و دبیرکل با پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی  و حکم ریاست محترم جمهوری منصوب می‌شود. اردیبهشت سال 93 دعوتی از سوی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای جنتی صورت گرفت ایشان رزومه‌ای از من گرفتند و با پیشنهاد خودشان خدمت ریاست محترم جمهوری دادند و بعد از مدتی جناب آقای روحانی حکم عضویت در هیأت امنا را برای من صادر کردند و سپس از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حکم دبیر کلی صادر شد.

مهم‌ترین انگیزه شما برای حضور در نهاد چه بود؟
حتما می‌دانید و شنیدید که من تقریبا از زمان جوانی هرجایی کار کردم، به نحوی با کتاب ارتباط داشتم و زندگی من عمدتا با کتاب و کتابخوانی، علاقه به نشر و نویسندگی و تحقیق گره خورده بود و به همین دلیل قبول مسئولیت با علاقه‌ها و انگیزه‌های من تناسب داشت. از طرف دیگر من با نهاد بیگانه نبودم و بعضی  کارشناسان و کتابداران نهاد از سال‌های دور با من ارتباط داشتند. آن‌ها گاهی برای برخی موضوعات از من مشورت می‌گرفتند و حتی در سال‌های بین 89 تا 92 به دعوت مسئولان وقت نهاد دو یا سه بار در همایش‌های کارشناسان نهاد سخنرانی داشتم و از این نظر با نهاد و فعالیت‌های آن آشنایی داشتم.

فضای حاکم بر نهاد و به تبع آن کتابخانه‌های عمومی را در بدو ورود، چگونه دیدید؟
پاسخ به این سوال بخش‌های مختلفی دارد. نهاد را از نظر کمیت و کیفیت از زمان تأسیس تا سال 93 که بنده آمدم از  بسیاری نظرها مانند تعداد کتابخانه‌ها، منابع، اعضا و بودجه رشد داشت.
زمانی بودجه نهاد (پیش از دوران تأسیس) زیر 200 میلیون تومان بوده و بعد آرام آرام افزایش یافت. هر چند نهاد کتابخانه‌ها به عنوان نهاد هیأت امنایی از سال 1393 فعالیت خود را آغاز کرده بود که با آیین نامه‌اجرایی از سال 84 محسوب می‌شود، اما خود نهاد از زمان سال 1344 به مفهوم اداره کتابخانه‌های کشور حضور داشت و فعالیت می‌کرد. از این‌رو می‌توان گفت از سال 1344 تا به همین امروز چه در منابع، اعضا و تعداد کتابخانه‌ها دارای رشد کمی بوده است و این را مدیون تمام مدیرانی است که در تمام این دوران زحماتی کشیده‌اند.

مشخصا آیا نهاد مشکلاتی داشت یا خیر و اگر داشت در کدام بخش‌ها؟
بله مشکل داشته و ممکن است همین الان هم مشکلاتی داشته باشیم چرا که کار اجرایی همواره با مشکلاتی مواجه است. این مشکلات همه‌اش هم به دلیل مشکلات درونی نهاد نیست و برخی از آنها جنبه بیرونی دارد؛ به عنوان مثال از سال 1384 قانون می‌گوید که شهرداری‌های باید نیم درصد از درآمد خود را تا پانزدهم هر ماه به صورت علی‌الحساب پرداخت کنند و آخرسال که تفریغ بودجه‌شان به تصویب شورای شهر رسید، نسبت به تصویه حساب خود اقدام کنند.

از سال 1384 تا پایان سال 1392 مبلغ 680 میلیارد تومان بدهی شهرداران به نهاد است که پرداخت نکرده‌اند. فرض کنید اگر این مبالغ پرداخت می‌شد چه تحولی در وضع کتاب و کتابخوانی و وضعیت حقوق کتابداران و همکاران اتفاق می‌افتاد. هیچ ضمانت اجرایی هم نداشت. البته ابن بحث ضمانت اجرایی خیلی بحث قابل توجهی نیست، چراکه وقتی چیزی قانون می‌شود، دستگاه‌های نظارتی کشور، کمیسیون اصل 90 مجلس، دیوان محاسبات، سازمان بازرسی، دیوان عدالت باید آن را پیگیری کنند. چرا که قانون مجلس به تصویب شورای نگهبان رسیده، رئیس جمهوری وقت آن را ابلاغ کرده و باید اجرا شود. به چه منظور باید در کشورمان برای یک قانونی که تصویب می‌شود، قانون دیگری برای ضمانت اجرایی‌اش وضع شود؟!

گویا این موضوع نیم درصد شهرداری‌ها پیش از انقلاب اسلامی نیز مطرح بوده...
بله و جالب است بدانید که سهم نیم درصد شهرداری‌ها در آن زمان یک و نیم درصد بوده، یعنی سه برابر نیم درصد فعلی. اجرای این قانون تا نزدیک 54 یا 55 ادامه پیدا می‌کند و بعد از آن قطع می‌شود. بعد از انقلاب اسلامی امور کتابخانه‌ها عملا زیرنظر وزارت ارشاد انجام می‌شد تا سال 1382 که ارشاد شروع به انجام مطالعاتی می‌کند تا نهاد را از این شکل دولتی خارج کند. لایحه‌ای تهیه و به مجلس می‌رود، این لایحه کارشناسی می‌شود و این سیر تا اجرایی شدن تا 84 طول می‌کشد که مجلس تصویب کند، آیین‌نامه اجرایی تصویب می‌شود، دولت اقدام می‌کند و دیگر از سال 84 هیأت امنای جدید مستقر می‌شود.

اشکالاتی در این قانون وجود دارد. تناقض و ضعف‌هایی که در این قانون دیده می‌شود به دلیل این است که زمانی که این آن را می‌نوشتند، نهاد خودش سیستم تشکیلاتی نداشت و به ارشاد وابسته بود. مثلا در بخشی از این قانون آمده که در استان‌ها باید انجمن‌های استانی برای اداره کتابخانه‌ها تشکیل شود که رئیس آن استاندار است، دبیر انجمن، مدیر اداره ارشاد و رئیس سازمان آموزش پرورش، رئیس مدیریت و برنامه‌ریزی و رئیس شورای اسلامی استان به اضافه چهارشخص حقیقی اعضای آن باشند، ولی جالب است که از خود نهاد کتابخانه‌ها کسی در این انجمن نیست. در شهرستان‌‌ها هم به همین ترتیب است.

در ماده 7 آیین نامه اجرایی که معاون اول رئیس جمهوری وقت ابلاغ کرده، دبیر کل هیأت امنا مسئولیت تمام دبیرخانه، اجرای وظایف، مصوبات هیأت امنا، نمایندگی دبیرخانه انجمن‌‎ها، در برابر تمام افراد حقیقی، حقوقی، دولتی و غیر دولتی، بین‌المللی، قضایی، حل اختلاف را بر عهده دارد؛ یعنی طبق قانون، انجمنی در یک شهر که نهاد در آن نیست، تصمیم می‌گیرد و بعد پاسخگوی آن در برابر قانون من مسئول نهاد باید باشم. بدیهی است که این اشتباه است و بالاخره باید اصلاح می‌شود.

پس بیشتر مشکلات پیش روی نهاد از خلاءهای قانونی موجود ناشی می‌شود؟
بله. به عنوان مثال اولین وظیفه‌ای که در متن قانون درباره نهاد وجود دارد، می‌گوید نهاد موظف به تأسیس، ساخت، تجهیز، بازسازی، توسعه، مدیریت و سایر امور کتابخانه‌هاست. صریحا در آن واژه «ساخت» به‌کار رفته و استفاده شده، اما می‌گویند چون نهاد غیر دولتی است، یک ریال بودجه عمرانی به آن تعلق نمی‌گیرد. این چنین شرایطی روزی نیست که نمایندگان محترم مجلس، مسئولان دولتی، فرمانداران، استانداران نامه ننویسند که برای این روستا یا این شهر کتابخانه بسازید. شاید هزار نامه با این مضمون در این 21 ماه دریافت کرده‌ایم که پاسخ ما هم معلوم است «با چه بودجه‌ای؟».

زمانی که من آمدم 359 کتابخانه‌ نیمه کاره وجود داشت که برخی از آنها 18 سال به حال خود رها شده بودند مانند کتابخانه مرکزی مشهد. این 359 پروژه صدها میلیارد هزینه برای تکمیل می‌خواهد در حالی که نهاد پول فعالیت‌های عمرانی ندارد و همه از نهاد توقع دارند. تازه اگر هم داشته باشیم و ما سالی 35 باب از این کتابخانه‌ها را تکمیل کنیم، تنها 10 سال طول می‌کشد که پروژه‌هایی که تا الان زمین مانده تمام شود!

پس بودجه عمرانی تکمیل این کتابخانه‌ها دست چه کسانی است؟
برخی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بعضی وزارت راه و مسکن و شهرسازی، بعضی نهادهای دیگر و استانداری‌ها باید می‌ساختند که البته در طول سال‌های مختلف فعالیت‌هایی انجام داده‌اند، اما تمام این دستگاه‌ها مسئولیت‌شان فقط ساخت کتابخانه‌ها نیست و صدها پروژه دیگر نیز در دست دارد که دیگر اولویتی به کتابخانه‌ها نمی‌رسد به ویژه این که در سال‌های تحریم و کم شدن فروش نفت دیگر اصلا اولویت پیدا نمی‌کند، اما پاسخگو این مشکلات چه کسی باید باشد؟ دبیرکل!

آیا اقدامی برای اصلاح این قوانین انجام داده‌اید؟
قوانین عادی به این راحتی اصلاح نمی‌شود و گاهی چند سال طول می‌کشد، مگر آنکه به صورت دوفوریت تصویب شود که متأسفانه بعضی وقت‌ها این گونه امور در کشور اولویت ندارد. در همین بودجه سال 95 باوجود اینکه مسئولان محترم دولتی به ما قول دادند ولی بودجه نهاد تنها 8 درصد نسبت به سال قبل افزایش پیدا کرد. یعنی کمتر از 12 درصد افزایش حقوق کارکنان دولت و کمتر از 20 درصدی که به دلیل تورم به صورت عادی افزایش پیدا می‌کند. ما دستگاه کمک بگیر هستیم و اصلا فصل یک نداریم. دستگاه‌های دولتی فصل یک دارند و هرقدر میزان افزایش حقوق کارمندان تصویب شود، فصل یک آنها خود به خود افزایش پیدا می‌کند و بودجه آنها نیز رشد می‌کند. ما این گونه نیستیم و مبلغی را به ما اختصاص می‌دهند تا هم کتاب بخریم، هم حقوق بدهیم و هم به سایر امور برسیم. البته من هم معتقد نیستم که نهاد ما باید از نظر به بودجه خیلی به دولت فشار بیاورد. ما تنها بر اجرای قانون تأکید داریم. اگر بیایید کمک کنید که ما نیم درصد خودمان را از شهرداری‌ها دریافت کنیم دیگر نیازی به افزایش بودجه هم نداریم.

تا کنون موفق به دریافت چه میزان از سهم شهرداری‌ها شده‌اید؟
برای سال 94 پیش‌بینی ما این بوده که شهرداری‌های کل کشور باید 212 میلیارد تومان به ما پرداخت می‌کردند، اما شهرداری کل کشور از ابتدای سال تا کنون 7 میلیارد و 900 میلیون تومان واریز کرده است؛ یعنی حتی 10 درصد آن را هم پرداخت نکرده‌اند. بعضی از شهرداری‌های کلان شهرها هم ادعایی دارند که من حق آنها می‌دانم که آن را هم مطرح کنم. ایشان می‌گویند ما خودمان کتابخانه داریم و خرج‌ آنها می‌کنیم، اما موضوع اینجاست که قانون نگفته که از سهم نیم درصد ما بردارید. شما یک تبصره قانونی نشانمان دهید که  گفته باشد اگر شما خود کتابخانه دارید و آن را اداره می‌کنیم، نیم درصد سهم مارا ندهید و خرج کتابخانه خود بکنید.

متاسفانه باید قسمت عظیمی از وقت خودمان و وقت مجلس و دولت و سازمان شهرداری‌ را صرف چانه‌زدن کنیم که نیم درصد از درآمد شهرداری را به ما بدهند. جالب است که در قانون نمایندگان قانون گذار آنقدر حس خوبی داشتند که گفتند شهرداری‌ها می‌توانند علاوه بر سهم خود، مقدار مناسبی از اراضی زیر نظر خود را به کتابخانه‌ها بدهند!

به لحاظ نیروی انسانی با چه مشکلاتی مواجه بوده‌اید؟
در ابتدای فعالیت در نهاد کتابداران روستایی حقوق‌های ماهیانه 50 هزار تومان یا 120 هزار تومان بود و بعضا کتابدارهایی وجود داشتند 2 یا 3 ماه حقوق نگرفته بودند. برخی می‌گویند که به دلیل ساعات کاری متفاوت آنها بوده، که البته برای حل این مشکل ساعات کاری همه همکاران را یکسان کردیم. این فاصله دریافت حقوق خیلی بد بود، ما این فاصله را کم کردیم و الان کتابداران روستایی زیر حداقل مبلغی که قانون کار تعیین کرده، یعنی 750 هزار تومان دریافت نمی‌کنند.

همچنین متوسط کل دریافتی کتابداران نهاد زیر 800 هزار تومان بود که الان بالای یک میلیون و 200 رسیده است. نهاد ما یک نهاد فرهنگی است؛ یعنی شما بهترین برنامه‌ها، بهترین کتاب‌ها و بهترین کتابخانه را بسازید، ولی اگر آن کتابدار راضی نباشد، انگیزه نداشته باشد و افسرده باشد، تمام برنامه‌های شما در لحظه آخر خنثی می‌شود. چون اوست که باید با مهربانی پذیرای دانش‌آموزی که به کتابخانه می‌آید، باشد؛ البته نمی‌خواهم بگویم کتابداران ما چون حقوق‌شان کم بوده این کار را نمی‌کردند، نه ولی بالاخره وقتی شما دغدغه خرج و قسط و مشکلات مالی زندگی را دارید، خود به خود نمی‌توانید آن برخورد گرم و صمیمی را با مراجعه کننده داشته باشید. بنابر این کسی نیست که منکر این موضوع شده باشد که در این 21 ماه ازنظر روحیه و انگیزه این تغییر رخ داده است.

همچنین جذب نیروی انسانی در نهاد گاهی با فعالیت‌های آن تناسب نداشته است؛ مثلا در رشته‌های غیر از کتابداری بسیاری در نهاد به کار گرفته شدند. این تعدادی که الان آمدند و در حال فعالیت هستند، قدم‌شان روی چشم، ما که آنها را بیرون نمی‌کنیم. این کتابداران نیز عزیزند و در کنار سایر کتابداران کار یاد گرفته‌اند اما فرض کنید یک فارغ‌التحصیل حسابداری و مدیریت در این کشور در صدها موسسه مختلف می‌تواند کار کند، اما یک فارغ‌التحصیل کتابداری غیر از نهاد کتابخانه‌ها که در تمام شهرها و روستاها حضور دارد کجا می‌تواند کار کند؟ به همین دلیل ما در آزمون 94 برای اولین بار اعلام کردیم که جذب کتابدار تنها از فارغ‌التحصیلان رشته کتابداری صورت می‌گیرد.

مجموع این اقدامات به مراجعه و استفاده بیشتر از منابع کتابخانه‌ها منجر شده؟
این موضوع به عوامل مختلفی بستگی دارد، به ویژه موضوع چگونگی انتخاب منابع برای کتابخانه‌ها که از مشکلات مهم کتابخانه‌ها در گذشته بوده است. به همین دلیل بود که ما از کتابداران در تهیه منابع کتابخانه‌ها استفاده کردیم. معمولا نظر کتابداران در تهیه منابع و مجموعه‌سازی لحاظ نمی‌شد. نه اینکه کتاب‌هایی که ارسال می‌شد، کتاب‌های بدی باشند، اتفاقا کتاب‌ها خوب بودند، اما مثلا وقتی برای جایی که بیشتر دانش‌آموزان عضو هستند، شما کتاب‌های فلسفی بفرستید، تناسب را رعایت نکرده‌اید.

خوب بودن تنها به محتوای کتاب نیست، مثل این‌که شما برای مردمی که عربی نمی‌دانند، بهترین کتاب‌های عربی ارسال کنید. در گذشته در بعضی کتابخانه‌های ما بخش عمده‌ای از کتاب‌ها خوانده نمی‌شد. من در اوایل فعالیتم در کتابخانه‌های شهرهای مختلف، سراغ کتاب‌هایی می‌رفتم تا ببینم کتاب‌ها چقدر خوانده شده و در کمال تعجب می‌دیدم که انگار این کتاب‌ها مستقیما از چاپخانه به داخل قفسه آمده و یک بار هم خوانده نشده بود.

اما امروز شاهدیم که بیشتر مراجعان به کتابخانه‌ها برای خواند کتاب‌های درسی و کنکور است.

بله به گواهی آمار و گفته همه کارشناسان، گروه عظیمی از کسانی که به کتابخانه مراجعه می‌کنند برای درس و کنکور می‌آیند. اشکال ندارد بالاخره این نیاز مردم است ولی چرا دستگاه‌هایی که متصدی خدمات عمومی و اجتماعی هستند، برای این نیاز سالن‌های مطالعه درست نمی‌کنند. بسیار شایسته است این دستگاه‌ها به جای ساخت کتابخانه، که این امر خود متصدی دارد، بیایند سالن مطالعه ایجاد کنند؛ مثلا آموزش و پرورش مدارس بزرگ را در روزهای تعطیل با هماهنگی شهرداری به محلی برای خواندن درس و آمادگی برای کنکور اختصاص دهند.

در حال حاضر ما این مسئولیت را در کتابخانه‌ها بر عهده گرفتیم و این موضوع در جاهایی با فعالیت‌های ما تضاد پیدا می‌کند. مثلا از مهم‌ترین کارهایی که در سال 93 و 94 انجام دادیم تأکید بر ایجاد عادت به مطالعه از دوران کودکی بود، چراکه معتقدیم عادت به مطالعه اگر از کودکی آغاز شود ماندگار خواهد بود. به همین دلیل از شروع فعالیت اولویت را بر کودک و نوجوان گذاشتیم و الان 97 درصد از کتابخانه‌های ما دارای بخش کودک و نوجوان هستند.

ما در این بخش‌ها با تهیه وسایل و ابزار لازم، رنگ‌های شاد محیطی را فراهم کردیم تا بچه‌ها بتوانند با مربی خود به راحتی شعر و قصه بخوانند، اما افرادی که برای درس و کنکور به کتابخانه می‌آیند اعتراض می‌کنند که این چه وضعی است، کتابخانه باید سکوت داشته باشد و ما تمرکز نداریم. حالا در این شرایط اولویت ما کدام است؟ با اینکه آن فرد هم به درستی جایی مناسب برای مطالعه نیاز دارد، اما هدف اصلی ما این است که آن بچه به کتابخانه و مطالعه عادت کند.

اگر این قرائتخانه‌ها ایجاد شود، طبیعتا حضور این افراد در کتابخانه‌ها، در سرانه مطالعه هم محاسبه نخواهد شد و می‌توان آما دقیق‌تری از میزان مطالعه در کتابخانه و بعد در جامعه داشت.
درست است که کتابخانه‌ها در وهله اول جای مطالعه درسی نیست، اما حالا که جوانی برای کنکور خود به کتابخانه مراجعه می‌کند، این موضوع پیش از اینکه برای ما تهدید باشد، یک فرصت است چون بالاخره آن فرد همه اوقات خود را در کتابخانه به درس خواندن نمی‌گذراند و گاهی که خسته می‌شود، اگر کتابدار باسواد باشد، انگیزه داشته باشد و تشخیص دهد، در زمان استراحت او چند کتاب متناسب معرفی می‌کند تا اگر خواست در اوقات فراغت بخواند و سعی کند او را جذب می‌کند تا وقتی کنکور او تمام شد، پایش از کتابخانه قطع نشود و باز هم مراجعه کند.

اما نکته‌ای که درباره سرانه مطالعه گفتید باید بگویم ما که تا به حال سرانه مطالعه را محاسبه نکرده‌ایم، اما فرق است بین این‌که شما آماری به موضوع نگاه کنید یا آثاری. من از افرادی هستم که می‌گویم، نتیجه برخی کارهای فرهنگی را باید از روی آثار آن دید، نه از روی آمار آن. جامعه‌ای که شمارگان کتابش پایین است، اعضای فعال در کتابخانه‌ها کم هستند، کتاب زیادی در کتابخانه‌هایش به امانت گرفته نمی‌شود و از آن مهم‌تر، در رفتار اجتماعی مردم در مترو، اتوبوس و ... کتاب دست مردم نمی‌بینیم می‌توان به میزان کتابخوانی مردم پی برد.
من زمانی به شوخی می‌گفتم از روی سطل آشغال مردم می‌توان پی به فرهنگ آنها برد. اگر در زباله فقط پوست میوه و خوراکی دیدید و خبری از قلمی، خودکاری، کاغذ باطله یا روزنامه‌‌ای نبود، می‌توان تشخیص داد که آن خانواده اهل مطالعه و فرهنگ نیستند. از همه والاتر رفتار اجتماعی است. جامعه کتابخوان در رعایت صف، رعایت نوبت، عدم پرخاشگری در خیابان، حفظ محیط زیست، رعایت حقوق مردم، آنقدر آثار دارد که اگر جامعه‌ای اهل کتابخوانی و فرهنگ باشد مشخص می‌شود.

اگر این موارد در جامعه‌ای نبود، حتی اگر آمار هم نتیجه مشخصی ارائه نکرد، می‌توانید به میزان مطالعه در آن جامعه پی ببرید. گاهی تصاویری دیده‌ایم مثلا در کشوری زلزله و سیل آمده و مردم برای سوار شدن به اتوبوس امداد به صف ایستاده‌اند و یک نفر خارج از صف نیست اما در جایی دیگر می‌بینیم که برای برخی مسائل غیر ضروری همهمه‌ای شکل می‌گیرد.

آثار کتابخوانی در کشور ما وجود ندارد. امیدوارم برخی عزیزان از من ناراحت نشوند، چراکه در میان مسئولان، مدیران، مجریان تلویزیون، هنرمندان، خبرنگاران و پزشکان کاملا مشخص است که چه کسی کتاب می‌خواند و چه کسی کتاب نمی‌خواند.همین‌طور افرادی مانند مقام معظم رهبری را می‌توان مثال زد که در بیاناتی گاه به بیش از سه کتاب استناد می‌کنند. گاهی اوقات اگر هم اشاره نشود مشخص است که این مطلب مبتنی بر مطالعه فراوان است. متأسفانه در بین مسئولان استناد را در جایی ندیدم و سراغ ندارم که کسی در یک سخنرانی ارجاع به کتابی داده باشد.

از زمان آغاز فعالیت در نهاد، اهتمام ویژه‌ای به ارتباط نزدیک با کتابداران و کارکنان نهاد داشتید. چه اقداماتی در این زمینه انجام دادید و دلیل آن چه بود؟
یکی از اشکالاتی که به نحو خوبی توانستیم آن را حل کنیم بر طرف کردن احساس عدم عزت، هویت و شخصیت در کتابداران است. من معتقدم این موضوع به حد کاملی برطرف شده است. نهاد هفت هزار کتابدار و کارمند دارد. من از ماه اولی که در نهاد مشغول به کار شدم، ایمیلی در اختیار کتابداران قراردادم تا مستقیما با من در ارتباط باشند و مطمئن باشند که به غیر از من کسی این ایمیل را باز نخواهد کرد. تا کنون چیزی حدود 42 هزار ایمیل برای من ارسال شد که تک تک آنها را بررسی کردم که در آن تعریف، انتقاد، تندی و گلایه‌های بسیاری مطرح شده بود که باعث انجام اصلاحات کلی یا جزئی بسیاری در کتابخانه‌ها شده است.

همچنین در کنار انتشار یادداشت‌هایی در پورتال نهاد، به صورت مرتب با کتابخانه‌ها تماس می‌گرفتم و از اوضاع آنجا مطلع می‌شدم، اما از 15 فروردین امسال تصمیم گرفتم که روز تولد تک تک کتابداران، با آنها تماس بگیرم و ضمن تبریک روز تولد ایشان از اوضاع خود و کتابخانه‌ای که در حال فعالیت هستند، مطلع شوم. 15 فروردین 95 یک سال از آغاز این کار می‌گذرد و در این مدت توانسته‌ام با تمام کتابداران نهاد تماس بگیرم.

چقدر برای این کار وقت می‌گذارید؟
هرقدر که لازم باشد. چرا که اگر خواندن این ایمیل‌ها و تماس گرفتن‌ها به برطرف شدن تعدادی از مشکلات این کتابداران منجر شود، برای ما بسیار ارزنده خواهد بود. در خلال همین تماس‌ها به مشکلاتی برخوردم که یک کتابدار گاه تا 5 سال با یک مشکل دست و پنجه نرم می‌کرده، که با یک تماس تلفنی حل شده است. حجم این تماس‌ها در مقاطعی از سال بیشتر و در مواقعی کمتر بوده است. مثلا در سه روز پایانی شهریور بیش از هزار تولد بوده و اول فروردین هم 364 روز تولد داشتیم که با تک تک آنها تماس گرفته‌ام.

در این گونه مواقع اصطلاحی داریم که می‌گوید « شما کار را برای نفر بعدی خودتان بسیار سخت کرده‌اید»
بله، همین‌طور است. ببینید این کارها ابداعی من نیست و دستورات دینی است. در نامه امام علی (ع) به مالک اشتر آمده که از احوال افرادی که با تو کار می‌کنند با خبر باش. از طرفی فارغ از وظیفه انسانی و اخلاقی، وظیفه اداری من است. مسئول یعنی پاسخگو، وقتی کتابدار من در روستایی در استان کردستان در سرما کار می‌کند من باید پاسخگو باشم.

من در نهاد سعی کردم یک ریل‌گذاری مناسب انجام دهم که بعدا کسی نتواند به راحتی آنها را تغییر دهد؛ اقداماتی مانند جذف فارغ‌التحصیلان کتابداری. همچنین یکی از نکات قابل توجه در نهاد این است که پیش از آمدن من تنها یک خانم به طور موقت در یک استان مدیرکل بوده که زمانی که من آمدم، دیگر نبود. من به تازگی سرپرست استان کرمانشاه را منصوب کردم که با احتساب ایشان، از جمع 31 استان کشور و 31 مدیر کل، مدیرکل کتابخانه 6 استان ما از بانوان هستند.

آیا این روند ارتباط شما با کتابداران سلسله مراتب اداری را ضعیف نمی‌کند؟
اولا اگر تمام سلسله مراتب همین روش را پیش بگیرند، مشکلی پیش نخواهد آمد. اما اگر یک مدیر من در استان و یا شهرستانی یک سال وقت ملاقات به کتابدار خود نداده باشد و بعد من با او حرف بزنم، این مشکل از من نیست، بلکه مشکل از مدیر مربوطه است. او باید درست عمل کند. امروز برخی مدیران ما در برخی  استان‌ها به قدری این کارها کرده‌اند که من دیگر ایمیل اعتراضی از آن استان ندارم. البته استانی هم داریم که من روزی نیست که ایمیل اعتراض و گلایه از آن نداشته باشم. البته باید بدانیم از اعتراضات و گلایه‌ها برخی به حق و برخی به ناحق هستند و برطرف شدن برخی از مشکلات زمان بسیاری می‌برد.

به طور کلی مهمترین دستاوردهای فعالیت خود در نهاد کتابخانه‌های عمومی را چه می‌دانید؟
بازگشت عزت و احترام و تکریم کتابداران، توجه به مسائل علمی و تخصصی و به رسمیت شناختن دانش کتابداری و دانش‌شناسی، رفتن به سمت انتخاب مدیرانی از متخصصان و بانوان این رشته، دخالت دادن کتابداران در مجموعه‌سازی و تهیه منابع، ارتقاء نسبی وضع معیشتی، حقوق و مزایا، همچنین برخی طرح‌های خاص مانند برگزاری نشست‌های کتابخوان که در سال آینده با تغییراتی ادامه پیدا می‌کند و طرح‌هایی برای ارتقاء سطح دانش و مهارت کتابداران مانند دوره آموزشی مشاوره کتابدار و مدرسه خواندن که به صورت حضوری و مجازی برگزار شد. برگزاری دو دوره مهارت تخصصی قصه‌گویی که تا پیش از سال جدید به صورت لوح فشرده به کتابخانه‌های سراسر کشور ارسال خواهد شد، جشنواره خاطره‌نویسی کتابداران و آثار و پژوهش‌های این عزیزان، مجموعه برنامه‌هایی بوده که چه از لحاظ محتوایی ، چه از لحاظ نیروی انسانی، چه از نظر جایگاه و سطح تشکیلاتی نهاد و چه از بابت الزام قانونی برای پیگیری نیم درصد منابع مالی نهاد، مجموعه کارهایی است که به همت مجموعه‌ای از مدیران، همکاران و حتی خود کتابداران انجام شده و ثواب و اجر آن به همه این مجموعه برمی‌گردد. ولی بالاخره امروز می‌توان این ادعا را داشت که نهاد وضع جدیدی به خود گرفته است.

و عمده برنامه‌ شما در سال آینده چیست؟
سال آینده برای نهاد سال خواندن است و تمام فعالیت‌های ما برای ترویج و گسترش فرهنگ مطالعه خواهد بود. موضوع خواندن، بهتر خواندن، خوب خواندن که دو سیمینار برای آن برگزارشد، اقداماتی هستند که بخش عملی آن را در سال آینده در پیش خواهیم گرفت.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها