چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۰
واژه‌گزینی و ضرورت کاربرد واژه‌های مصوب/ یادداشت عبدالحسن بصیره

عبدالحسن بصیره، نویسنده و مدرس پیشکسوت دانشگاه در یادداشتی برای خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا) نگاهی تاریخی به تشکیل فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران داشته و بر لزوم توجه به پاسداشت تلاش فرهیختگان این عرصه تأکید کرده است.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)- دکتر عبدالحسن بصیره، عضو اتحادیه معلمان فیزیک ایران و بازنشسته گروه فیزیک دانشگاه کردستان: در پی هر تحول اجتماعی، تحولی نیز در فرهنگ و زبان جامعه پدیدار می‌شود. زبان پدیده‌ای ایستا نیست و ساختاری پویا دارد. هنگامی که اروپا پس از دوران رنسانس به پیشرفت‌هایی در علم و صنعت رسید، تحول بزرگی در فرهنگ و زبان آن‌ها نیز رخ داد، زیرا برای بیان و توصیف دانش و فناوری نوین، ناگزیر به داشتن واژه‌های نوینی بودند و زبان‌های اروپایی آن توانایی را برای بیان مطالب گوناگون خود یافتند.

کشورهای دیگر که عمدتاً مصرف‌کننده کالاها و فناوری‌های نوین کشورهای پیشرفته صنعتی شدند، چون خود آفریننده آن علم و فناوری نبودند به مصرف واژه‌های ساخته آن کشور پرداختند. برخی کشورها چاره را در پذیرفتن یکی از زبان‌های بیگانه برای بیان مطالب علمی دیدند. اما برخی دیگر مانند ایران، به دلیل داشتن میراث بزرگ فرهنگی این راه‌حل را نپذیرفتند.

کشوری که میراثی غنی از زبان خویش چون فردوسی، سعدی، حافظ و آثاری به نظم و نثر در زمینه‌های گوناگون ادبی، فلسفی و علمی در طی دورانی قریب به هزار و 200 سال دارد، با هجوم فرهنگ مصرف‌گرایی و دروازه‌های باز واردات علم و فناوری نوین، همچون تاریخ گذشته خویش، به همت فرهیختگانی به مقابله با هجوم واژه‌های بیگانه نوین پرداخت. بی‌تردید یافتن واژه‌هایی در برابر آن‌ها کار ساده‌ای نبود و نیست که بتوان بدون داشتن یک روش علمی به انجام رساند، بلکه این کار باید از روی اصول علمی معینی صورت پذیرد. قطعاً آن زبان نیز باید آن توانایی را در ساختن واژه‌های جدید داشته باشد که زبان فارسی آن توانایی را دارد.

دقت شود زبانی که افراد تحصیل‌کرده و به اصطلاح اهل فضل یک کشور به کار می‌برند، با زبان روزمره رایج در میان عامه مردم کمی متفاوت است. زبان روزمره واژگان محدودی دارد و با آن زبان نمی‌توان نوشتاری علمی یا فلسفی نوشت، اما این انتظار وجود دارد که تلاش فرهیختگانی که سال‌ها و روزهای متمادی در فرهنگستان‌ها به واژه‌گزینی علمی می‌پردازند از طریق همان افراد تحصیل کرده و اهل فضل، به‌نوعی به کار گرفته شود و آرام آرام به زبان روزمره رایج و متعارف به میان مردم راه یابد.

نخستین فرهنگستانی که پس از هجوم علم و فناوری نوین به ایران برای واژه‌گزینی به روش علمی همت گماشت، در زمان رضاشاه بود که به نام فرهنگستان ایران تأسیس شد و نخستین اثر آن کتابی 130 صفحه‌ای شامل واژه‌هایی بود که از خردادماه 1314 تا پایان اسفندماه 1319 در فرهنگستان پذیرفته شده و به تصویب رسیده بود که در همان سال در چاپخانه تابان تهران به بهای هفت ریال به بازار نشر عرضه شد.

این فرهنگستان شامل هشت کمیسیون به شرح زیر بود که هر کمیسیون یک رئیس، مخبر، منشی و اعضای ویژه خود را داشت:
1ـ کمیسیون اصطلاحات اداری
2ـ کمیسیون اصطلاحات دادگستری (قضایی)
3ـ کمیسیون اصطلاحات علمی
4ـ کمیسیون دستور زبان فارسی
5ـ کمیسیون فرهنگ
6ـ کمیسیون راهنمایی
7ـ کمیسیون جغرافیایی و اصطلاحات فرهنگی
8ـ کمیسیون پزشکی

اعضای پیوسته فرهنگستان ایران عبارت بودند:
آقای اسمعیل مرآت (وزیر فرهنگ)، حسن اسفندیار، محمدعلی فروغی، دکتر احمد متین دفتری، علی‌اصغر حکمت، حسین سمیعی، دکتر امیر اعلم، دکتر ولی‌الله نصر، غلامحسین رهنما، احمد اشتری، مصطفی عدل، دکتر عیسی صدیق، محمد قزوینی، بدیع‌الزمان فروزانفر، حسین گل‌ گلاب، دکتر صادق‌ رضازاده شفق، عبدالعظیم قریب، دکتر محمود حسابی، دکتر علی‌اکبر سیاسی، دکتر قاسم غنی، رشید یاسمی، محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، جمال‌الدین اخوی، ابراهیم پورداود، حسنعلی مستشار، محمد حجازی، تیمسار سرلشکر احمد نخجوان، سرهنگ غلامحسین مقتدر.

اعضای وابسته فرهنگستان عبارت بودند:
آقای سیدمحمدعلی جمال‌زاده
پروفسور کریستن سن (دانمارکی)
پروفسور هانری ماسه (فرانسوی)
آقای دکتر فخر ادهم (فخر الاطباء)
آقای محمد حسنین هیکل (وزیر فرهنگ مصر)
محمد رفعت پاشا (رئیس فرهنگستان مصر)
دکتر منصور بیک فهمی (عضو فرهنگستان و رئیس کتابخانه مصر)
علی بیک الجارم (عضو فرهنگستان مصر)
پرفسور ریپکار (چکسلواکی)
 
نمونه‌هایی از واژه‌های مصوب فرهنگستان ایران در سال‌های 1314 ـ 1319 :
آتش‌نشانی (= اطفائیه)، آذرخش (= صاعقه)، آسایشگاه (= ساناتوریوم)، آگهی (= اعلامیه)، آمار (= احصائیه)، باجه (= گیشه)، بازجو (= محقق)، بازرس (= مفتش)، بسامد (= فرکانس)، بی در رو (= آدیا باتیک)، بینایی (= باصره)، پیرامون ( = محیط)، تابش (= تشعشع)، دادستان (= مدعی العموم)، دامپزشک (= بیطار)، دانشنامه (= دیپلم)، زمان سنج (= کرونومتر)، شهرداری (= بلدیه)، گزارش (= راپورت)، نگارش (= انطباعات)، نمودار (= گرافیک)، نیرو (= قوه)، هنرپیشه
(= آرتیست).

این واژه‌های مصوب نمونه‌ای از یک کتاب یکصد و سی صفحه‌ای است. دقت شود که همه واژه‌هایی هستند که امروز به زبان روزمره رایج چه در میان تحصیل‌کرده‌ها و چه در میان عامه مردم راه یافته‌اند.

پس از انقلاب، در سال 1360 با تأسیس شاخه واژه‌گزینی مرکز نشر دانشگاهی و پس از آن بخش واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی که اعضای فرهیخته آن عمدتاً‌ از همان بخش واژه‌گزینی مرکز نشر دانشگاهی هستند، خوشبختانه به این مهم پرداخته‌ و راه پیشینیان را به شایستگی ادامه می‌دهند که آرزوی توفیق و بهروزی بیشتر برایشان داریم.

جا دارد برای پاسداشت زحمت و تلاش فرهیختگان بخش واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نویسندگان و اهل قلم نیز از این واژه‌های مصوب استفاده کنند تا با گذشت زمان به واژه‌های متعارف و رایج تبدیل شوند.

برای نمونه، فرهنگ فیزیک سه جلدی دو هزار و 700 صفحه‌ای تألیف آقای دکتر لطیف کاشیگر و ویراستاری اینجانب که از سوی انتشارات «فرهنگ معاصر» به زیر چاپ رفته و به‌زودی منتشر می‌شود، این ویژگی را دارد که همراه با واژه‌های رایج و متعارف فیزیک، از واژه‌های مصوب نوین فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز سود برده که این واژه‌ها را به شیوه‌ای از راه نشر معرفی کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها