پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰
ضرباهنگ زندگی زیرنقاب سنت/ سرگذشت 3 دهه فراز و فرود ادبیات انقلاب/ ضرورت اجراي ديدگاه رييس‌جمهوري براي رفع مميزي

امروز پنجشنبه، بیست و سوم بهمن 1393 روزنامه‌های ایران، آرمان، اعتماد و اطلاعات مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با سمیه صادقی و محمد‌کاظم مزینانی از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز پنجشنبه بیست و سوم بهمن 1393 روزنامه‌های ایران، آرمان، اعتماد و اطلاعات مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند.
 
کتاب در روزنامه ایران


ضرباهنگ زندگی زیرنقاب سنت
روزنامه ایران در صفحه پنجشنبه بازار کتاب با سمیه صادقی، مترجم کتاب «زیرپوست ریاض» گفت و گو کرده که این اثر داستان عشق، رؤیاها و شکست‌های عاطفی چهار زن عرب از طبقه مرفه جامعه را به تصویر می‌کشد. انتشار این رمان در فضای بسته و سنتی عربستان جنجال‌برانگیز شد زیرا نویسنده برای نخستین بار بسیاری از تابوهای حاکم بر جامعه سعودی را شکسته است. 
او در پاسخ به سوال « سوژه این رمان چه بود که دولت عربستان اجازه انتشار آن را نداد؟» گفت: در این رمان دختری به اسم «موا» به مدت یک سال، روزهای جمعه ایمیلی به تمام دوستانش که جزو کاربران اینترنت هستند، می‌فرستد و در نوشته‌هایش بخشی از زندگی چهار نفر از دوستانش را که از طبقه مرفه جامعه ریاض هستند به تصویر می‌کشد. موا با هدف روشن و آگاه کردن جامعه‌اش از آنچه در پیرامونش جریان دارد و برای آنکه نگاه جامعه جهانی را نسبت به زنان و مردان جامعه عربستان عوض کند، برای نخستین بار از خط قرمز جامعه متعصب‌اش عبور می‌کند و به نقل خاطراتی می‌پردازد که دولت عربستان و جامعه محافظه‌کار را دچار ترس و تشویش می‌کند و تا مدت‌ها موضوع بحث‌های مجالس و محافل می‌شود. به همین خاطر دولت عربستان مجوز چاپ به آن نمی‌دهد و نویسنده ناگزیر این رمان را در بیروت چاپ می‌کند و خیلی زود مورد توجه مردم کشورهای عربی از جمله عربستان قرار می‌گیرد. البته چون نویسنده این رمان زن بود به همین سبب خیلی راحت توانست به اندرونی خانه‌ها و خیمه‌ها راه پیدا کند و با محروم‌ترین قشرهای جامعه همسخن و همنشین شود.


سرگذشت 3 دهه فراز و فرود ادبیات انقلاب
روزنامه ایران در صفحه ادبیات با محمد‌کاظم مزینانی، نویسنده و پژوهشگر گفت‌و‌گو کرده که تلاش بسیاری برای اعتلای ادبیات کودک و نوجوان انجام داده اما آثار او تنها به این گروه سنی محدود نمی شود. <شاه بی شین،نیمروز و پاییز قطار عنوان برخی از تألیفات مزینانی است. شاید بد نباشد که بدانید رمان آه باشین وی چندی قبل جایزه ادبی جلال را ازآن خود ساخت. 

او می گوید: اگر کتاب‌های داستانی با موضوع انقلاب را از جهت کمیت مورد بررسی قرار بدهیم به‌طور قطع اوج درخشش آنها در دهه 60 است. اما اگر هدفمان درخشش از جهت کیفیت باشد باید بگویم که کتاب‌های منتشر شده در دهه 60 به هیچ عنوان با کتاب‌هایی که در 10 سال اخیر در این موضوعات منتشر شده قابل مقایسه نیستند. همان‌طور که اشاره شد به مرور زمان نویسندگان انقلابی دریافتند که باید به تجربه‌های خود نیز اتکا داشته باشند و از سویی به اهمیت بحث تئوری داستان‌نویسی نیز پی بردند. از این رو در حدود 10 سال اخیر کتاب‌هایی منتشر شده که برخی از آنها از جهت کیفیت ادبی بسیار قابل توجه هستند. به‌طور قطع این کتاب‌ها به هیچ‌وجه با کتاب‌های اوایل انقلاب که این موج داستان‌نویسی تازه به پا شده بود قابل مقایسه نیستند و می‌توان در این بین به آثار شاخصی نیز اشاره کرد. از جمله در دهه 60 می‌توان به چند کار شاخص که متعلق به نویسندگانی همچون رضا براهنی، هوشنگ گلشیری و چند نویسنده انقلابی است اشاره کرد. اما در اواخر دهه 80 و 90 نوشته‌ها آنچنان عمق پیدا کرده و کیفیت آنها آنقدر بالاتر رفته که می‌توان به آثار بیشتری اشاره کرد. در سال‌های اخیر هم اتفاقات بهتری رخ داده است.
هم‌اکنون بیش از 3 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان گذشته است. بسیاری از نویسندگانی که با موضوع انقلاب داستان نوشتند آنهایی بودند که خود در انقلاب حضور داشتند. افرادی که به نوعی برخاسته از همان روزگار هستند و درک قابل قبولی از آن دارند. با این تفاسیر هر‌چه به جلو برویم و نویسندگان جوان پا به عرصه بگذارند رد پای این موضوع کمرنگ‌تر خواهد شد!
خواه ناخواه این اتفاق رخ می‌دهد. نسل‌ها که عوض می‌شوند؛ انگیزه‌ها و ضرورت‌های زندگی آنان هم تغییر می‌کند. حتی نگاه و دیدگاه آنان به مسائل و تحولات گذشته هم متفاوت خواهد بود. به هر‌حال بیش از 35 سال از آن زمان گذشته و پیروزی انقلاب برای نسل‌های جدید در حال تبدیل شدن به واقعه‌ای تاریخی است.


گپ، بهتر از چت است!
روزنامه ایران در صفحه فرهنگ و هنر یادداشتی درباره کتاب منتشر کرده که در آن می خوانیم: محمدرضا نوعی، معاون بین‌الملل مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی گفته: «در شرایط امروز کتاب کودک است که می‌تواند راه ما را به سمت بازارهای جهانی باز کند و متأسفانه کتاب بزرگسال در شرایط فعلی چنین ظرفیتی ندارد.» و گفته: «اگر یک کتاب مثلاً به زبان انگلیسی منتشر شود‌، راه خود را به سمت صدها میلیون خواننده در اقصی نقاط جهان باز می‌کند، در حالی که در مورد کتاب‌هایی که به زبان فارسی نوشته شده‌اند چنین امکانی وجود ندارد.» و گفته: «نویسندگان کودک و نوجوان باید برای مشارکت در برنامه‌های فرهنگی دولت، مطالبه حق کنند، وگرنه سیستم‌های دولتی بزودی و به آسانی پذیرای مشارکت «ان جی او»های نویسندگان نیستند.»[اینکه هی می‌نویسم «گفته»، «وگفته»، ارثیه هوشنگ گلشیری‌ست که او هم از ابوالفضل بیهقی ارثیه داشت. راستی آخرین باری که بیهقی خواندیم کی بود؟!] حالا که کار کودک و نوجوان ما در بازارهای جهانی می‌تواند راه را باز کند پس باید به خودمان تکانی بدهیم؛ هم برای نان شب‌مان، هم برای رونق ادبیات‌مان، هم برای بالا بردن درآمد ملی. نگویید که این‌ها حرف است! این‌ها صحبت است گپ است؛ گپ، بهتر از چت است!


دلشده‎ای که شبیه هیچ کس نیست
روزنامه ایران در صفحه آخر نقدی درباره کتاب نکوداشت محمد‌علی کشاورز با عنوان «دلشده» منتشر کرده که به کوشش رامک صبحی و شاهین امین منتشر شده است.  در این مطلب آمده است: بخش آخرکتاب که «کشاورز به روایت منتقدان» نام گرفته، چهار منتقد و نویسنده نام آشنای سینما، هرکدام از نظرگاه خود به بررسی کارنامه بازیگری کشاورز پرداخته‎اند. احمد طالبی‌نژاد و جواد طوسی در مقاله‏هایشان کارنامه هنری این هنرمند را با تأکید بر نقش‎های کلیدی او در تئاتر، سینما و تلویزیون بررسی کرده‎اند. رامتین شهبازی هم در مطلب خود با تکیه بر فیلم‎های «مادر» و مجموعه «هزاردستان»، نگاهی به شمایل هنرپیشگی این بازیگر دارد. مقاله سعید مروتی هم مروری اجمالی و تاریخی بر کارنامه سینمایی کشاورز است. این بخش با یادداشتی از شاهین امین به پایان می‏رسد. در انتهای کتاب آلبوم تصاویری از دوران نوجوانی تا صحنه تئاتر و سینما و تلویزیون استاد محمد علی کشاورز منتشر شده است.


کتاب در روزنامه آرمان

تیغ دو دم سمبل و استعاره
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی درباره  داستان بوسه چخوف منتشر کرده که در آن نوشته شده است: بوسه داستان ساده‌ای نیست. چخوف در دست نوشته‌هایش مضمون داستان را بسیار کوتاه و در حد یک خط بیان کرده و همین است که از کار درآوردن داستان را دشوار و بلکه بسیار دشوار می‌کند. اینگونه داستان‌ها می بایست مهندسی دقیق گردند و با حوصله و در عین حال شجاعت نوشته شوند. خطر لغزیدن بالاست و خطر انحراف بسیار زیاد و البته دلسردی و دلزدگی در این موارد نویسنده را نسبت به ادامه کار بیشتر و بیشتر بی تمایل می کند. مثل یک مهندس محاسب یا یک محقق علمی می بایست روی موضوع تمرکز کنی و بدانی که قبل از نگارش داستان، بارها و بارها خطا خواهی کرد. مسیر به این سادگی دستت نمی آید و مدام باید از نو شروع کنی. بعد هم که داستان درآمد البته برایت تلخ خواهد بود که افراد بخوانند و بدون اعتنا به رنجی که کشیده‌ای از چیزهایی سخن بگویند که برایت شگفتی آور است. قضاوت‌های دلسرد کننده و در مواردی سطحی. انگار که اگر این زحمت و رنج را هم نکشیده بودی و مدت‌های مدید با ذهن خود درگیر نشده بودی و یک داستان سریع و سطحی نوشته بودی باز هم همین مسائل را می گفتند. این نشانه آن است و آن نشانه این. خوشبختانه دانشجویان تا حدی متوجه حرف‌هایم شدند. رفتند تا داستان را با دیدی دیگر بخوانند و بعد بیایند که دوباره بحث کنیم. جوان ها روحیه‌های انعطاف پذیری دارند. برایشان گفته بودم که ادموند ویلسن در نامه باشکوهش به همینگوی ( بعد از انتشار پیرمرد و دریا ) جمله عمیقی نوشته بود. هنرمند واقعی سمبل‌سازی نمی کند. سمبل‌ها از اثرش می تراوند. خوب همینگوی واقعا نسبت به افرادی که می گشتند تا در داستان هایش اثری از نمادهای جورواجور پیدا کنند با خشونت و تحقیر برخورد می کرد. حق هم داشت. برای رسیدن به آنچه می خواست به ساده ترین و صریح ترین شکل ممکن بیان کند سال های سال از عمر خود گذاشته بود و ده ها ترکش گلوله در بدنش داشت. او نمایش بی غل و غش یک تجربه ناب را بالاترین رسالت خود می دانست. انتظار داشت خواننده اش این را قبل از هر چیز دیگر درک کند.


کتاب در روزنامه اعتماد

ضرورت اجراي ديدگاه رييس‌جمهوري براي رفع مميزي
روزنامه اعتماد در صفحه آخر به بررسي وضعيت مميزي كتاب از دیدگاه عباس عبدي، كامبيز نوروزي و حافظ  موسوی پرداخته که عباس عبدي  گفته است: من به عنوان يك داسـتان‌نويس با ديدگاه‌هاي رييس‌جمهـوري دربـاره رفــع سانسور و مميزي كتاب موافق هستم. بايد وضعيت مميزي مشخص و محدود شود و اين رويكرد‌هاي سليقه‌اي در اعمال سانسور برطرف شود. همان‌طور كه رييس‌جمهور گفتند بي‌شك مته به خشخاش گذاشتن، وضعيت مميزي كتاب را پيچيده‌تر مي‌كند. از طرفي نويسندگان دنبال ساختارشكني و به هم‌ريختن چيزي نيستند و اصلا دنبال اين نيستند كه از نويسندگي به عنوان حربه‌اي براي مبارزه و اينها استفاده كنند. نويسندگان مي‌خواهند در آثار‌شان افق‌هاي انديشه را گسترش دهند و زمينه‌ گفت‌وگو و صحبت كردن را فراهم كنند. اما وقتي جريان‌هايي دنبال محدود كردن عرضه فعاليت نويسندگان و هنرمندان هستند عملا در برابر خواسته و انتظار رييس‌جمهور و عموم نويسندگان مي‌ايستند. مشخص شدن حدود و ثغور مميزي مي‌تواند اين سانسور نهادينه شده را تعديل كند و اين رويكرد هم به نفع عموم مردم، هم نويسندگان و هم دولت‌هاست.


کتاب در روزنامه اطلاعات

پيشگام شعر فارسي
روزنامه اطلاعات در صفحه ادبیات مقاله ای درباره فرخي سيستاني منتشر کرده که در آن آورده شده است: فرخي سيستاني بي‌شك يكي از چهره‌هاي تابنده و ماندگار شعر و ادب گرانسنگ پارسي در حوزه زبان دري است. يكي از حسن مطلع‌هاي شعر فارسي و ادبيات فاخر و فخيم منظوم ما. قبل از او سرايندگان ديگري هم داشته‌ايم از رودكي به بعد كه آثار ارجمندشان شايان تحسين و ستايش است، چون: افزون بر رودكي كه پدر شعر فارسي ناميده شده، شهيد بلخي و ابوطيب مصعبي و فرالاوي (ابوعبداله محمدبن موسي)، ابواسحاق جويباري و ابوزراعه معمّري و ابوطاهر خسرواني و ابوالمؤيد بلخي و ابوشكور بلخي (صاحب آفرين نامه) و دقيقي و كسايي مروزي و البته حكيم ابوالقاسم فردوسي كه بعضي قبل از او بوده‌اند و برخي معاصر وي اما به هر حال شعر فرخي عظمت والايي و جذابيت ويژه خود را دارد.
داستان فردوسي داستاني ديگر است و آن حماسه سراي بزرگ، دنياي گسترده و پر ابهت مخصوص خود را دارد. اما به هر حال شعر فرخي از شعر نامبردگان ديگر به‌طور مشخصي متمايز است.
شاعري كه از پس قرون متمادي هنوز شعرش خوانده مي‌شود، بررسي مي‌گردد، به‌دل مي‌نشيند و كلام فاخر و جزيل و در عين حال ساده و سهل التناولش مورد تحسين قرار مي‌گيرد.
بايد تأكيد و تكرار كرد كه فرخي، شاعري آغاز‌گر و شعرش مطلعي دل‌انگيز براي شعر شناخته شدة زبان دري است.‌


تأملي بر انديشه‌هاي اقتصادي سعدي
روزنامه اطلاعات در صفحه ادبیات مطلبی درباره انديشه‌هاي اقتصادي سعدي منتشر کرده که در آن بیان شده است: سعدي، شاعر گرانقدر ميهن ما در سده هفتم هجري در همه زمينه‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي رهنمودهاي ارزنده‌اي دارد كه مطالعه آنها مي‌تواند به افزايش سطح آگاهي افراد جامعه كمك كند. در اين مقالة كوتاه كوشش مي‌كنيم به برخي از ديدگاه‌هاي سعدي در باب مسايل اقتصادي نگاهي گذرا داشته باشيم.
به باور سعدي هيچ فردي نيست كه دغدغه تأمين معاش ذهن او را به خود مشغول نسازد: «گر جور شكم نيستي، هيچ مرغي در دام نيوفتادي، بلكه صياد خود دام ننهادي» اما دامنه توقع افراد يكسان نيست، زيرا: «حريص با جهاني گرسنه است و قانع به ناني‌سير».
سعدي با هرگونه اسراف يا تبذيري كه به تلف شدن منابع مادي منجر شود، به شدت مخالف بود و افراد ولخرج و مسرف را به ناآگاهاني تشبيه مي‌كرد كه در روز روشن به جاي سود جستن از نور خورشيد، شمع كافوري (نوعي شمع كه براي زيبايي و معطر بودن، كافور به آن مي‌افزودند و مخصوص بزم اغنيا بود) روشن مي‌كنند و غافلند كه ثروت خود را به باد فنا مي‌دهند:
ابلهي كو روز روشن شمع كافوري نهد/ زود بيني كش به شب روغن نباشد در چراغ
سعدي به ايجاد تعادل در بودجه خانوار ـ يعني متوازن بودن دخل و خرج ـ اعتقادي راسخ داشت؛ به گونه‌اي كه حتي پنج درصد فزوني هزينه را بر درآمد جايز نمي‌‌دانست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط