سه‌شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۰
موسوی چلک: کتاب‌های آسیب‏‌های اجتماعی کاربردی نیستند/  آمار و اطلاعات بدون محدودیت در اختیار پژوهشگران قرار گیرد

سید حسن موسوی چلک، مدیرکل مشارکت‌های مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره تالیف در حوزه آسیب‏‌های اجتماعی می‏‌گوید که پژوهش‏‌های انجام شده خیلی کاربردی و آینده‏‌نگرانه نیستند. او اعتقاد دارد که نگاه به آسیب اجتماعی بیشتر نگاهی سیاسی - امنیتی است و مسایل اجتماعی را با نگاه فردی دنبال می‏‌کنند نه اجتماعی.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -  دکتر موسوی چلک سالیان متمادی، رییس انجمن مددکاران ایران بوده و اکنون مدیرکل مشارکت‌های مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر است.
وی در زمینه آسیب‌های اجتماعی چندین کتاب‌ نوشته است که برخی از مهم‌ترین آنها عبارتند از
* کودک‌آزاری،انتشارات آوند دانش،1380
* تحلیل آماری مسایل اجتماعی ایران(2)خشونت و سرقت، تهران:انتشارات شلاک، 1383
* تحلیل آماری مسایل اجتماعی ایران(3)ازدواج و طلاق، انتشارات شلاک، 1384
* مواد مخدرصنعتی و نوین و پیامدهای اجتماعی آنها،انتشارات شلاک،چاپ دوم.1389(کتاب برتر سال 1389 در حوزه مواد مخدر)
* اصول اولیه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در میان دانش‌آموزان«ویژه معلمین»،انتشارات طلوع دانش(به سفارش وزارت آموزش و پرورش)،1383
* اصول اولیه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در میان فرزندان«ویژه والدین»،انتشارات طلوع دانش(به سفارش وزارت آموزش و پرورش)،
1383

وضعیت کتاب‌های حوزه آسیب‌های اجتماعی به‌ویژه در هفته جاری که عنوان هفته بهزیستی را بر آن نهاده‌اند، یکی از دغدغه‌های مولفان و کارشناسان این حوزه است. به همین دلیل با دکتر موسوی چلک، درباره کمبودهای نشر در حوزه آسیب‌های اجتماعی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.


به نظر شما وضعیت پژوهش و کتاب در حوزه آسیب‌های اجتماعی چگونه است؟
بسیاری از کتاب‌های موجود در بازار، ترجمه هستند یا تالیفاتی هستند که در گذشته انجام شده است. آن تعداد از کتاب‏‌هایی هم که به تازگی نوشته شده و پژوهش‌‏های انجام‌شده‏ کاربردی نیستند. البته این به معنای این نیست که  تولید علم نداریم و  نمی‏‌خواهم زحمات پژوهشگران را نادیده بگیرم اما واقعا در حوزه پژوهش در علوم اجتماعی مشکلاتی را داریم که در مقایسه با حوزه‏‌های فنی یا پزشکی بیشتر به چشم می‏‌خورد. اکثر پژوهش‌های انجام‌شده در علوم اجتماعی درسطح خرد و میدانی هستند یا اصلا کاربردی و کارآمد نیستند. مشکلات و آسیب‏‌های اصلی در حوزه تالیف در علوم اجتماعی به چند مورد برمی‏‌گردد.
یکی از مشکلات به مساله‌شناسی برمی‏‌گردد. یعنی اینکه شناسایی مساله، دقیق انجام نمی‌‏شود. مساله بعدی این است که پژوهش‌‏های انجام‌شده با رویکرد آینده‌‏نگرانه نیست و این پژوهش‌‏ها کمتر متمرکز بر سیاست‏گذاری کلان کشوری و برنامه‏‌ریزی‏‌های اجتماعی و توسعه‏‌ای است. اکثر این پژوهش‌‏ها با عناوین تکراری انجام می‌‏شوند و به خروجی دقیق و علمی منجر نمی‌‏شوند.

آیا پژوهش‎های انجام‌شده پاسخگوی نیاز جامعه از قبیل جامعه علمی و  خانواده‌‏هاست یا نه؟
می‏‌توانم بگویم نه. اما این «نه» مطلق نیست ولی به‌هر حال باید به ضعف‌های خود در این حوزه اقرار کنیم.

جایگاه پژوهش در حوزه آسیب‏‌های اجتماعی چه‌قدر است؟
از آنجایی که این پژوهش‌ها متمرکز بر سیاست‏گذاری نیستند، می‌‏توان گفت خیلی هم از جایگاه خوبی برخوردار نیستند. به عنوان مثال یافته‏‌های پژوهش‏‌های حوزه بهداشت یا صنعت خیلی زود در پروژه‌‏های اجرایی به کار گرفته می‌‏شود و  روی این خروجی سرمایه‏‌گذاری می‏‌شود ولی اهمیت پژوهش‌‏های اجتماعی خیلی مغفول مانده است و این خیلی بد است.

برای توجه به آسیب‏‌های اجتماعی باید چکار کرد؟
باید اولا به این حوزه به عنوان یکی از حوزه‏‌های خیلی مهم توجه کرد و از طرفی باید به اهمیت مسائل اجتماعی بیشتر دقت کرد. در حوزه پژوهش‎های اجتماعی خیلی به مساله مالکیت معنوی و فکری توجه نمی‏‌شود و این باعث سست‌شدن جایگاه پژوهش می‏‌شود و از طرفی پژوهشگر کمتر ایده‌پردازی می‏‌کند و در نهایت کمتر از ایده‏‌ها و یافته‌‏های این تحقیقات استفاده می‏‌شود. وقتی این پژوهش‌ها جدی گرفته نمی‏‌شود، از یک طرف چرخه تولید و افزایش آسیب بالا می‌‏رود و از طرفی خود آسیب‏‌ها در صورت خوشبینانه در همان شرایط باقی می‏‌مانند. در حالی که اگر به این آسیب‏‌ها توجه نشود روز به روز بیشتر می‏‌شود و در دراز‌مدت تهدید جدی برای امنیت کشور می‏‌شود.

به طور مشخص کدام دلیل باعث بی‏‌توجهی به پژوهش در حوزه علوم اجتماعی و آسیب اجتماعی می‌‏شود؟
همه دلایلی که به آن‌ها اشاره کردم مهم هستند، اما دلیل بزرگ‌تر این است که هیچ‌گاه در حوزه کلان کشور علوم اجتماعی را جدی نگرفته‏‌ایم و از طرفی نگاه ما به تحقیقات این علم سیاسی – امنیتی است. و این شاید اشتباه‌ترین رویه است که به مساله آسیب اجتماعی نگاه امنیتی داشته باشیم.

آیا دلیل این ضعف به این مساله برنمی‏‌گردد که جامعه هنوز خیلی از آسیب‏‌های اجتماعی را انکار می‌‏کند؟
انکار هم از همان نگاه سیاسی-امنیتی ناشی می‌‏شود. من فکر می‏‌کنم بیشتر خود این نگاه تهدید است تا آسیب اجتماعی. بالاخره باید برای این آسیب‏‌ها فکری کرد و درصدد رفع آن‌ها برآمد و انکار آسیب کمکی نمی‏‌کند. از طرفی تولیدات ما در این حوزه تولیداتی مبتنی بر دانش بومی نیستند و نکته اصلی این‌که ما به سمت تولید بومی در این حوزه حرکت نکرده‏‌ایم.

آیا توجه به مسائل اجتماعی در کتاب‌ها بر اساس نوع آسیب فرق می‏‌کند؟
بله. مسلما بیشترین کتاب در زمینه اعتیاد نوشته شده است و شاید یکی از دلایل اصلی آن وجود یک ستاد مستقل درباره اعتیاد است. اما در زمینه کودکان کار، فرار دختران و زنان ویژه خیلی کم کار شده است.

چرا در آثار مکتوب این آسیب‌‏ها جدی گرفته نشده است؟
چون دغدغه آسیب‏‌های اجتماعی در ما نهادینه نشده است. ما هنوز خوف داریم که بگوییم جامعه ما آسیب اجتماعی دارد و این دیدگاه باعث می‎شود که از کنار این آسیب‌‏ها به راحتی بگذریم.

این خوف دلیل دیگری ندارد؟
به غیر از نگاه سیاسی – امنیتی به مسائل اجتماعی، مهم‌ترین مساله‌ای که ما با آن درگیر هستیم این تفکر است که آسیب‏‌های اجتماعی یک موضوع فردی است و نگاه به آسیب اجتماعی تک‌بعدی و تک‌عاملی با عاملیت فرد است. در حالی که هیچ آسیب اجتماعی به تنهایی به وجود نیامده است و در اینجا فرد، خانواده و جامعه با همدیگر مقصر هستند و البته باید توجه داشت که پیامد آسیب اجتماعی فردی نیست و دود آن به چشم همه اعضای خانواده و جامعه و در نهایت خود فرد می‏‌رود.

ارتباط کیفی بین دانشگاه، جامعه و نهادهای اجرایی چگونه باید تعریف شود تا برای این آسیب‌ها راهکار مناسب‌تری ارائه داده شود؟
این‌طور نیست که بین این نهادها هیچ ارتباطی وجود نداشته باشد. اما وقتی دانشگاه از حوزه اجرا‌یی دور باشد و تولیدات و آموزش آنها متناسب با نیاز روز نباشد و حوزه اجرایی تولید و مشاهدات و تجربه خود را در اختیار دانشگاه قرار ندهد، مسلما نمی‌توان برای مشکلات راهکار مناسبی ارایه داد. هر چه این ارتباط بین نهادهای علمی و اجرایی قوی‌تر باشد، خروجی کار قوی‌تر و موفق‌تر خواهد بود.

به نظر می‌‏رسد که موفق‏‌ترین پژوهش‌ها توسط NGO‌ها و موسسه‌‏های غیر‌دولتی انجام می‏‌شود.
البته این بستگی به موسسه خصوصی دارد که این کار را انجام می‌دهند. بعضی از این موسسات شناخته‌شده هستند و از آمار و اطلاعات دستگاه‌های دولتی استفاده می‌‏کنند و پژوهش‏‌های آن‌ها ارزشمند است.
اما مساله‏‌ای که مهم است این است که نباید برای پژوهشگران در دسترسی به اطلاعات و آمار محدودیت‏‌هایی به‌وجود بیاید. پژوهش‎‏ها بسته به عنوان و مجری طرح متفاوت است و البته دسترسی به اطلاعات و آمار هم به این مساله بستگی دارد که چه کسی چه موضوعی را برای کجا کار می‌‏کند. اما در موسسات دولتی بر اساس اهداف قانونی و تعریف‌شده آن‌ها نسبت به موسسات خصوصی و پژوهشگران آزاد، مشکلات بیشتری در انجام پژوهش‌‏ها وجود دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها