سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۹
سیاحان فرانسوی راهنمای مونتسکیو برای خلق کتاب «نامه‌های ایرانی» بودند

پروفسور فرانسوا مورو، استاد ادبیات دانشگاه سوربون در همایش «ایران از دیدگاه سیاحان سفرنامه‌نویس فرانسوی قرن 17» گفت: شاردن و تاورنیه، سیاحان فرانسوی راهنمای مونتسکیو برای خلق کتاب «نامه‌های ایرانی» بودند. وی با این کتاب گامی بلند برای جنبش روشنگری اروپا برداشت.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در این همایش پروفسور «فرانسوا مورو»، استاد ادبیات قرن هیجدهم و مدیر مرکز تحقیقات ادبیات مربوط به سفرنامه‌نویسان دانشگاه سوربن، «برونو فوشه»، سفیر فرانسه در تهران، سیدرضا صالحی‌امیری، رییس سازمان اسناد کتابخانه ملی ایران، بهمن نامورمطلق، دانشیار گروه فرانسه دانشگاه شهیدبهشتی و معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سهراب فتوحی، رییس انجمن دوستی ایران و فرانسه سخنرانی کردند.

پروفسور فرانسوا مورو، استاد ادبیات دانشگاه سوربون گفت: سال 1721 میلادی در سپیده دم روزی که در اروپا آن را سده روشنگری می‌نامند، کتابی پنهانی انتشار یافت که به یکی از مشهورترین داستان‌های فلسفی ادبیات فرانسه تبدیل شد، این کتاب «نامه‌های ایرانی» مونتسکیو نام داشت. فیلسوف سیاستمدار آینده که بعدها قوانین اساسی ایالات متحده و فرانسه انقلابی را با الهام از او نوشتند در آن کتاب در قالب نامه‌های ارسالی از پاریس به ایران، تجربه دو ایرانی مقیم فرانسه را روایت می‌کند.

وی ادامه داد: آشنایی با تمدنی دیگر تار و پود اندیشه دو جهانگرد (شاردن و تاورنیه) را تشکیل می‌داد. مونتسکیو برای قضاوت درباره کشور خود نگاه دو بیگانه را برگزیده بود که آداب و رسوم غریبه، گاه تکان‌دهنده و اغلب غیر قابل درکی را کشف می‌کردند. مونتسکیو از پیش هیچ ایرانی را به چشم خود ندیده بود. چندسال پیش از آن در فوریه 1715 در واپسین ماه‌های سلطنت لویی چهاردهم در پاریس و ورسای از یک هیات سیاسی ایرانی استقبال شده بود. این هیات به سرپرستی محمدرضا بیگ پیشکار ولایت ایروان در ورسای به حضور شاه رسید.

مونتسکیو از آثار جهانگردان فرانسوی اطلاعاتی درباره ایران داشت

این استاد دانشگاه با بیان این‌که مونتسکیو برای خلق داستانی مکاتبه‌ای که در آن هریک از مسافران براساس آداب، آیین و عقاید خود، دیدگاهشان را بیان می‌کردند، اظهار کرد: مونتسکیو دانسته‌های خود درباره ایران را از این‌جا به دست نیاورده بود. او با خواندن آثار جهانگردان فرانسوی که در دهه‌های پیشین اقامت گزیده و درباره آن نوشته بودند، اطلاعاتی فراهم کرده بود.

مورو افزود: همانند این فیلسوف نامدار، ما نیز به فراخور حال، آن‌ها را پس از او بازمی‌خوانیم. ژان باتیست تاورنیه و ژان شاردن راهنمای ما خواهند بود، هم‌چنان‌که راهنمای مونتسکیو بودند.

این نویسنده با اشاره به تاسیس کمپانی هند شرقی فرانسه و تاثیر آن بر فعالیت جهانگردان گفت: تاسیس این کمپانی در سال 1664 به‌دست ژان باتیست کوبلر به هدف گسترش تجارت با هندوستان، گزارش‌های گردشگران را در آسیا رنگ و رویی سیاسی بخشید اما این امر به هیچ روی از اهمیت این گزارش‌ها برای شناخت عمق مناطق بازدید شده سیاحان نمی‌کاهد بلکه رقابت تجاری و سیاسی با هلند، که فرانسه با وجود بیانیه‌های کولبر از کالاهای شرقی انباشته بود، کسب اطلاعات درباره تولیدات، جاده‌ها و بازارهای این نواحی را ضرورت بخشیده بود.

از ابتدای سال‌های 1660 فرستادگان سیاسی، جهانگردان، روحانیان، روشنفکران، لشکریان و مهندسان تلاشی را آغاز کردند تا با نوشتن متون و تحرکات سیاسی در راستای گسترش کمپانی سلطنتی در آسیا مشروعیت یک امپراتوری فرانسوی شرقی را توجیه ‌کنند.

مورو با بیان این‌که بهره‌برداری‌های سیاسی از گزارش‌های بازرگانان فرانسوی به هیچ‌وجه قابل اعتماد نبود، مگر در دو مورد مربوط به تاجران جهانگرد، ژان باتیست تاورنیه و ژان شاردن، عنوان کرد: بهره‌برداری سیاسی و تجاری از سفرنامه‌های ایران در فرانسه پدیده تازه‌ای نبود. تعدادی از مبلغان کاتولیک در ایران، به‌ویژه برای جامعه ارمنی اجازه فعالیت داشتند.

در زمان لویی چهاردهم شبکه تجاری بازرگانان فرانسوی پروتستان عمدتا در ایران جایگزین هیات‌های مبلغ مذهبی شد. آن‌ها بخش قابل توجهی از اطلاعات خود را مدیون سایر ملل اروپایی به‌ویژه هلندی‌ها بودند. ژان باتیست تاورنیه پروتستان مذهب مانند بسیاری از بازرگانان فرانسوی در آسیا جواهرفروش شده بود. او الماس را از سلطان‌نشین گلکند در هندوستان و سنگ‌های قیمتی وارد می‌کرد تا آن‌ها را برای عرضه به چندین دربار از جمله دربار فرانسه و شاهان صفوی ایران آماده سازد.

سفر آقای شوالیه شاردن به ایران و سایر ممالک شرقی

استاد دانشگاه سوربون سپس به فعالیت‌های ژان شاردن پرداخت و اظهار کرد: شاردن نخستین سفر خود را به ایران و هندوستان با الهام از تاورنیه و به کمک یکی از شرکای پدرش به نام آنتوان شرلی انجام داد. شاردن احتمالا به یک‌صد و هفت پرسشی پاسخ داد که پادشاه فرانسه مطرح کرده بود. شاردن تنها هشت سال بعد در کشتی‌ که او را به فرانسه می‌برد به نگارش پاسخ‌ها مشغول شد.

مورو ادامه داد: باوجود تلاش‌های شاردن، ژان باتیست تاورنیه همچنان نفر اول گزارش‌های تجاری دربار آسیا بود. او که در سال 1668 به فرانسه بازگشت، به میل خود حتی در اروپا هم لباس‌های شرقی به تن می‌کرد. سال بعد لویی چهاردهم به وی لقب اشرافی داد اما شاردن برخلاف انتظارش در مقابل اطلاعاتی که به کمپانی داد، هیچ پاداشی دریافت نکرد. او در سال 1685 قربانی لغو فرمان نانت شد که به موجب آن پروتستان‌ها را از فرانسه تبعید کردند. او به لندن رفت و در آن‌جا خود را به‎‌عنوان یک خاورشناس بی‌بدیل معرفی کرد و از سال 1686 به انتشار خاطرات روزانه سفر شوالیه شاردن به ایران و هندوستان شرقی از راه دریای سیاه و گرجستان مشغول بود.

وی با اشاره به این اثر گفت: بخش اول شامل سفر از پاریس تا اصفهان است. سپس در سال 1711 آخرین مجلدات سفرهای خود را با عنوان «سفر آقای شوالیه شاردن به ایران و سایر ممالک شرقی» منتشر کرد. وی سرانجام در سال 1713 هشت سال قبل از انتشار نامه‌های ایرانی مونتسکیو درگذشت.

ایران از دیدگاه سیاحان فرانسوی، رتبه دوم ادب در مشرق زمین را داشت!

وی در ادامه به بیان ویژگی‌های ایران از دیدگاه سیاحان پرداخت و گفت: نظام سیاسی ایران برای سیاحانی که با حاکمان، فرهیختگان و فیلسوفان حشر و نشر داشتند، نظامی کاملا متعادل به نظر می‌رسید. فرانسه در قرن هفدهم چنان بر تارک سایر ملل می‌درخشد که رعایای لویی چهاردهم، که خود به این برتری ایمان داشتند، بسیار کم به فرهنگ‌های بیگانه علاقه نشان می‌دادند و زمانی که سفرنامه‌ها دربردارنده مطالبی درباره کشور بازدید شده، (در این‌جا ایران) هستند اغلب برای نشان دادن خواه، تفاوت‌های فاحش با مام میهن است. مانند بی‌رحمی و تن‌آسایی. در مقابل عناصر فرهنگ ایرانی که در فرهنگ فرانسوی همتایی ندارند، نادیده گرفته می‌شوند.

این متخصص ادبیات سفر ادامه داد: ایرانی برخلاف سنگدلی‌اش، عموما به‌عنوان یک موجود بسیار متمدن توصیف شده است. جهانگردان در دربار شاه ایران ادب بسیار دیده‌اند و با این‌همه نتیجه می‌گیرند که اما بیشترین ادب را در جایی جز دربار فرانسه نمی‌توان دید. انسان دوره کلاسیک برای ادب اهمیت فراوانی قایل شده است و جوامع را برپایه این ملاک ارزیابی و طبقه‌بندی می‌کند و ایران از نگاه جهانگردان در زمینه ادب در مشرق زمین رتبه دوم را دارد.

وی در پایان سخنان خود اظهار کرد: سیاحان قدیم مشرق زمین در کوله‌بار خود چیزی به همراه آوردند که به آن کتابخانه می‌گفتند. کتابخانه‌ای که نه از جنس کاغذ بلکه از سنخ فرهنگ، اعتقادات، فلسفه و حتی دین آن‌هاست.

سفرنامه پیر لوتی، زندگی اجتماعی ایرانیان دوره قاجار را به تصویر می‌کشد

سهراب فتوحی، رییس انجمن دوستی ایران و فرانسه نیز در این نشست گفت: سفرنامه‌ها یکی از اصلی‌ترین منابع در پژوهش‌های تاریخی و جامعه‌شناختی است. در بین سیاحانی که از ایران سفر کردند و تجربیات خود را در قالب سفرنامه به یادگار گذاشتند، سفرنامه‌نویسان فرانسوی از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. در این میان ژان شاردن، بنیانگذار ایرانشناسی در فرانسه جایگاه بسیار والایی دارد. همچنین سفرنامه پیرلوتی نیز اهمیت بسیاری دارد چرا که تصویر روشنی از زندگی اجتماعی ایرانیان در دوره قاجار ارایه می‌دهد.

وی ادامه داد: در قرن 16 ایران جولانگاه سیاحان ایتالیایی و به‌ویژه ونیزی بود تا این‌که در اواخر این قرن سیاحان فرانسوی عزم خود را جزم کردند و وارد این عرصه شدند. توصیف‌های سیاحان فرانسوی از ایران مبتنی بر وضع جغرافیایی، تاریخی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی است.

رییس انجمن دوستی ایران و فرانسه عنوان کرد: امروز مباحث اجتماعی، قومی، ادبی و تاریخی این سفرنامه‌ها که اغلب به فارسی ترجمه شده‌اند ارزش مضاعفی پیدا کرده است. در حقیقت در ابتدا سفرنامه‌نویسان فرانسوی بودند که فرانسه را با ادبیات فارسی آشنا کردند و نقش مهمی را در چشم‌اندازهای جدید در ادبیات این دوره برجای گذاشتند.

فرهنگ ایرانی در هیاهوی مناقشات سیاسی و هسته‌ای مغفول مانده است

سیدرضا صالحی امیری، رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران با دو محور، رمز ماندگاری فرهنگ ایرانی و اشتراکات فرهنگی ایران و فرانسه به سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: به عقیده من آن چیزی که در این هیاهوی مناقشات سیاسی - هسته‌ای در منطقه مغفول مانده، فرهنگ ایرانی است. این فرهنگ به دلیل بن‌مایه‌های قوی خود به مانند تصویر زیبایی است که متاسفانه مجموعه شرایط کنونی در منطقه خاورمیانه پرده بر این تصویر زیبا انداخته است.

وی سپس ویژگی‌ها و دلایل ماندگاری فرهنگ ایرانی را برشمرد و گفت: نخستین ویژگی این فرهنگ که مانایی آن را تضمین می‌کند، انعطاف‌پذیری آن است. این فرهنگ در شوش، پرسپولیس، هگمتانه و جیرفت مشاهده می‌شود. در کنار این فرهنگ‌ها، فرهنگ اسلامی را داریم که نوعی ادغام بین این دو فرهنگ صورت می‌گیرد. مجموعه شواهد نشان می‌دهد که جامعه ایرانی تعارض بین فرهنگ خود و اسلام را نمی‌بیند و با آن سازگاری می‌کند. بعد از این مرحله ورود فرهنگ مدرن را داریم که جزو لاینفک فرهنگ ایرانی است. بنابراین می‌بینیم این فرهنگ با تمام تحولات تاریخی قدرت انعطاف‌پذیری دارد و هیچ‌گاه هضم و جذب دیگر فرهنگ‌ها نمی‌شود.

صالحی امیری ادامه داد: ویژگی بعدی فرهنگ ایرانی تعامل و تبادل فرهنگی است که به آن دیپلماسی فرهنگی می‌گوییم. سفرنامه‌های سیاحان فرانسوی در طول پنج قرن گویای این نکته است که فرهنگ ایرانی در طول این مدت با سایر تمدن‌ها تعامل فرهنگی داشته است و سرانجام وجه سوم هویت فرهنگ ایرانی است که مهم‌ترین ویژگی آن تنوع است. تنوع و تکثر فرهنگ ایرانی در طول تاریخ است که به انسجام ملی کمک می‌کند.

اصالت زبان، انسجام فرهنگی و مردمی بودن فرهنگ اشتراکات ایران و فرانسه

وی در ادامه وجوه اشتراک ایران و فرانسه را از نظر فرهنگی برشمرد و عنوان کرد: اصالت زبان یکی از این اشتراکات است زبان فارسی با قدمت طولانی به شیوایی است که امروز همه هنرمندان از زیبایی آن سخن‌سرایی می‌کنند. زبان فرانسه نیز در دنیای امروز دارای نفوذ جدی است. اشتراک بعدی میراث فرهنگی دو کشور است که در هر دو کشور یکی از اصالت‌های مهم محسوب می‌شود و اشتراک بعدی مردمی و همگانی بودن عنصر فرهنگی است. فرهنگ در این دو کشور متعلق به طبقه خاصی نیست.

رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ادامه داد: انسجام فرهنگی از دیگر اشتراکات فرهنگی میان دو کشور است. با وجود این اشتراکات به نظر می‌رسد می‌توانیم با مطالعه تطبیقی فرهنگ‌های مختلف تعامل بین کشورها را بیشتر کنیم.

تصاویر ارایه شده از سوی ساحان اروپایی متنوع و متضاد است

بهمن نامورمطلق نیز در این همایش به تصاویر ارایه شده از ایران از سوی سیاحان فرانسوی اشاره و اظهار کرد: تصویر خوب، بهترین سرمایه و بزرگ‌ترین ثروت ماست و خوشبختانه با تغییراتی که در دولت روی داد، این تصویر تاحد زیادی تلطیف شد. به طور کلی تصاویری که سیاحان از ایران ارایه داده‌اند، متنوع و گاه متضاد است که این امر تا حدودی به وضعیت فرهنگی ما برمی‌گردد.

معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی ادامه داد: چند ویژگی باعث تصویرپردازی متنوع از ایران شد. یکی این‌که ایران تا مدت ها نماینده شرق در مقابل غرب بود و نکته دیگر آن که ایران دارای تنوع قومی و جغرافیایی ویژه‌ای است. پس بی‌دلیل نیست که ایران پیچیده‌ترین و متنوع‌ترین تصویر را در نگاه غرب داراست.

وی با بیان این‌که سه نوع تصویرپردازی در سفرنامه‌های اروپایی قابل تشخیص است، عنوان کرد: تصویر یا نوشتار اول خودمحورانه است و ارجاعی به بیرون ندارد. مانند «نامه‌های ایرانی» مونتسکیو که بدون آن‌که ارتباط مستقیمی با ایرانیان داشته باشد، تصویر خیالی از آن‌ها ارایه می‌دهد. تصویر دیگر ارجاع به واقعیت دارد و تصویرپردازی براساس تجربیات مستقیمی است که سیاحان داشته‌اند. این نوشتارها از آن‌جایی‌که حاصل ارتباط مستقیم نگارندگان آن‌ها با ایرانیان است به واقعیت نزدیک‌ترند. تصور یا نوشتار سوم به شیوه دیگری به ایران می‌نگرد. نگاه آن‌ها مثالی است. ایران برای آن‌ها فضایی مثالی است که موجب می‌شود سیاح از طریق آن با جهان بالایی ارتباط برقرار کند.

سفرنامه‌ها علاقه فرانسویان به تاریخ و فرهنگ ایران را تغذیه می‌کنند

برونو فوشه نیز در بخشی از این همایش ضمن قدردانی از رییس کتابخانه ملی، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و انجمن دوستی ایران و فرانسه برای برگزاری این همایش اظهار کرد: کتابخانه ملی ایران مامن منابع نادر و ارزشمند است و از آن‌جایی که من علاقه بسیاری به این منابع دارم، بازدید از این مرکز برایم بسیار هیجان‌انگیز بود.

وی با اشاره مختصر به سفرنامه‌های فرانسوی که درباره ایران نوشته شده‌اند، گفت: سفرنامه‌ها و ترجمه‌های آثار ادبی فارسی همواره همراه اروپایی‌ها و به‌ویژه فرانسوی‌هاست و علاقه آنان را به فرهنگ و تاریخ ایران تغذیه می‌کند.

همایش «ایران از دیدگاه سیاحان سفرنامه نویس فرانسوی»با همکاری انجمن دوستی ایران و فرانسه، مجله بخارا، سازمان اسناد کتابخانه ملی ایران، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، بخش همکاری و فعالیت فرهنگی سفارت فرانسه در ایران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه اصفهان دوشنبه 22 اردیبهشت در سالن همایش‌های کتابخانه ملی برگزار شد.-

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها