دکتر حمید سفیدگر شهانقی، در گفتوگو با خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، اظهار كرد: پژوهشهایي كه در حال حاضر در حوزه فرهنگ مردم صورت ميگيرد، بيشتر از آنكه از سوي نهادهاي مربوطه انجام شود، از سوی اشخاص و با توجه به علاقهمندیهای شخصي آنها انجام میشود، البته در برخی سازمانها مانند صدا و سیما یا سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، فعاليتهايي در این حوزه انجام میشود اما این فعالیتها در مقایسه با حجم کاری که باید صورت بگیرد بسیار ناچیز است.
وي ادامه داد: بخش عظیمی از کتابهایی که در این حوزه چاپ شده غالبا از سوي افرادی انجام میشود که پژوهشگر نیستند و روش تحقیق را نمیدانند و تنها بر مبنای دغدغههای شخصی به گردآوری برخی آداب و رسوم قوم یا شهر خود میپردازند. بنابراین نه در نظام آموزشی و نه در نهادهای متولی و سازمانهای مربوط به این حوزه، پژوهشهای جدی صورت نمیگیرد.
وی در اشاره به برخی اعمال سلیقهها درباره حذف برخی عناصر فرهنگ مردم در کشورمان، فرهنگ و مردم را جداییناپذیر دانست و گفت: نمیتوان جایگزینی برای فرهنگ یک ملت یافت. ملتی که فرهنگ خود را از دست بدهد دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد که این مساله به ویژه در کشورهای جهان سوم مصداق دارد.
نویسنده «ترانههای کار در آذربایجان» افزود: اصليترين عنصر فرهنگی ايران براي ارايه به گردشگران خارجي مبحث فولکلور است و تجربه نشان داده كه گردشگران برای دیدن آیینها و فرهنگ مردم ايران به کشور ما میآیند. در کشور ما برخی آیینهای قومی منحصربه فرد وجود دارد که میتواند در جذب گردشگر خارجی نقش بهسزایی داشته باشد اما متاسفانه ما نهتنها به این آیینها اهميت نمیدهیم بلکه گاه در راستای حذف یا فراموشی آنها گام برمیداریم.
شهانقی در بیان شیوههای کاربردی کردن پژوهشهای فرهنگ مردم گفت: این مساله هم به توجه سازمانهای متولی و هم به دیدگاه پژوهشگران این حوزه بستگی دارد و برای کاربردی کردن این پژوهشها باید نگاه همهجانبهتری به مساله فرهنگ مردم داشت. یکی از مهمترین ابعاد این نگاه کلان، توجه به بحث توریسم و گردشگر خارجی است. وقتی ما در کشور خود هنوز بسیاری از اقوام را نشناختهایم، در شناساندن این اقوام و آیینها به گردشگران خارجی نیز توفیقی نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: شرکت «والت دیسنی» در برههای از زمان، به تولید کارتونهایی از قصههای فولکلوریک نقاط مختلف جهان روی آورد، به عنوان مثال داستان کارتونهای «پینوکیو»، «زیبای خفته»، «سیندرلا» و... را از فرهنگ فولکلور کشورهایی مانند ایتالیا، آلمان، دانمارک و... گرفت. پس از آن نیز محصولات متعددی مانند کفش، کیف و لوازمالتحریر با تصاویر و لوگوهای شخصیتهای این کارتونها به بازار فرستاده شد.
این پژوهشگر فرهنگ مردم با انتقاد از بیتوجهی به عناصر فولکلور در کشورمان ادامه داد: در چنین شرایطی، کشورهای دیگر عناصر فرهنگی ما را به خود ما صادر میکنند. کودکان ایرانی نیز وقتی در کارتونها و همچنین در تصاویر حک شده روی لوازمالتحریر، اسباببازیها و... هیچ نام و نشانی از ایران نمیبینند، گمان میکنند ما در فرهنگ خود هیچ چیز قابل عرضهای نداریم. این امر منجر به ایجاد خودکمبینی در آنها میشود.
سفیدگر در پاسخ به این پرسش که «تحقیقات فرهنگ مردم باید بر چه حوزهای متمرکز باشد؟» گفت: فولکلور شامل دو بخش مراسم و آیینها و بخش ادبیات شفاهی است. در کشور ما در هیچ یک از این دو بخش، کار جدی انجام نشده است، به طوری که پژوهش و تحقیق در هر یک از این دو بخش، مهم و اثرگذار خواهد بود.
وی تحقیقات اصولی و جامع در حوزه فرهنگ عامه را پژوهشهایی هزینهبر و نیازمند روشهای علمی دانست و اظهار کرد: در کشور ما پژوهشگران بسیاری هستند که توان و آمادگی انجام چنین تحقیقاتی را دارند اما این امور نیازمند حمایتهای سازمانهای مربوطه است، هرچند شرکتهای خصوصی نیز میتوانند حامی انجام و انتشار چنین تحقیقاتی باشند.
سفیدگر با اشاره به یکی از طرحهای پژوهشي فرهنگ عامه در ایران که به دليل بیتوجهی سازمانهای مربوطه و نیز نبودن نگاه جدی به تحقیقات این حوزه به سرانجام نرسیده است، گفت: در سال 1384 با برخی محققان فرهنگ عامه، طرحی را با عنوان «دانشنامه نوروز» به سازمان اکو پیشنهاد دادیم. در این طرح قرار بود آيينهاي نوروز را در 10 کشور عضو سازمان اکو بررسی کنیم. این طرح متاسفانه در ایران اجرایی نشد اما همین طرح در آذربایجان با استقبال روبهرو و دانشنامه دو جلدی نوروز در آن کشور منتشر شد. ترکیه نیز این دانشنامه را برای کشور خود در هفت جلد منتشر کرده است اما در ایران، به خاطر نبودن همکاریهای لازم، این طرح را اجرایی نکردند. بدین ترتیب متاسفانه هنوز دانشنامه نوروز در ایران منتشر نشده است.
نویسنده «ترانههای مادران زمین» با انتقاد از نبودن نگاه جدی در بخش دانشگاهی به مساله فولکلور و نبودن رشتهای با عنوان «فولکلورشناسی» در بخش دانشگاهی کشور گفت: یکی از مشکلات بزرگ ما برای تحقیق در این حوزه همین مساله است و ما ناچاریم فعالیت خود را خارج از نظام آکادمیک ادامه دهیم یا به عنوان بخشهای فرعی رشتههای دانشگاهی فعالیت کنیم.
سفیدگر گفت: هر پیرمرد یا پیرزنی که از دنيا ميرود، گنجینهای از فرهنگ غنی فولکلور شامل آداب و رسوم و ادبیات شفاهی را با خود به زیر خاک میبرد. این گنجینه شامل مسایلی است که ما برای شناخت و حفظ هویت فرهنگی خود به آنها نیاز داریم و خواهیم داشت اما آنها را به راحتی دفن میکنیم. در سراسر دنیا با افرادي كه پا به سن گذاشتهاند در انجام امور مشاوره شده و از تجربه آنها به بهترین شکل استفاده میشود.
وی در بیان راهکارهایی برای تقویت عرصه پژوهشهای فرهنگ مردم در کشورمان، بر لزوم دخالت نهادهای متولی تاکید کرد و افزود: چون در كشور ما اغلب امور دولتي است، فعالیتهای اساسی بدون دخالت دولت انجام نمیشود و فعالیتهای فردی نیز اثرگذار و پايدار نخواهد بود، بنابراین سازمانهاي متولي بايد وارد عمل شوند.
این پژوهشگر فرهنگ مردم ادامه داد: در این راستا باید مطالعات فرهنگ مردم به طور تخصصی به عنوان یک رشته دانشگاهی مطرح شود، البته در صورتی که این امر میسر نشد، ميتوان راهکارهايي را جایگزین آن كرد و کانونها و انجمنهایی متشکل از پژوهشگران و علاقهمندان تشكيل داد تا فعالیتهای اصولي در این راستا انجام شود. در حال حاضر در سراسر کشور، تنها در تبریز، انجمنی با عنوان «ائل بیلیمی» توسط علاقهمندان به فولکلور و فرهنگ مردم آذربایجان تشکیل شده و با توجه به توان اقتصادی خود، ماهنامه کوچکی نیز با همین عنوان منتشر میکنند که این فعالیت جای قدرداني دارد.
سفیدگر بيان كرد: فرهنگ فولکلور تنها اختصاص به مسایل قومی و ملیتی ندارد، بلکه درباره اعیاد و مناسبتهای مذهبی نیز در کشور ما آیینهای متنوع و مختلفی وجود دارد که برخی از آنها در اثر بیتوجهی به دست فراموشی سپرده شده است. همچنين بايد درباره اعيادي از جمله عید قربان، عید غدیر و... در ایران کارهای جدی انجام شود.
نویسنده «جشن شب یلدا» در پایان سخنانش گفت: در حال حاضر پژوهشگران حوزه فولکلور در حد توان خود در این عرصه تلاش میکنند. علاقهمندان دیگر نیز باید در حد امکان، آنچه میتوانند را از فولکلور شهر یا روستای خود ثبت کنند تا این فرهنگ غنی دستكم به صورت نوشته ثبت و ضبط شود. به هر حال نمیتوان به بهانه نبودن حمایتها بیکار نشست.
چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۵
نظر شما