سه‌شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۰
آثار برگزيده جشنواره كتاب و رسانه برتر/ رتبه اول بخش گزارش

دهمين دوره جشنواره كتاب و رسانه برتر همزمان با مراسم پاياني نوزدهمين دوره هفته كتاب جمهوري اسلامي ايران، در 29 آبان 1390 در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و معماري به پايان رسيد و 16 اثر منتخب هيات داوران معرفي شدند. خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به پاس تلاش خبرنگاران و نويسندگان حوزه كتاب و كتابخواني، همه آثار برگزيده اين دوره از جشنواره كتاب و رسانه برتر را منتشر مي كند./

آناهید خزیر/ هفته‌نامه‌ کتاب‌هفته

گزارشي درباره شاهنامه‌هاي گرانبها و تزئيني
عتيقه‌هايي مانند شاهنامه‌هاي نفيس و هوش‌رُبا

اگر از راسته كتابفروش‌ها گذر كنيد، كتاب‌هايي را مي‌بينيد كه آراستگي و زيبايي ديگري دارند و گرانبها و ُپرنقش و نگارند و از دور داد مي‌زنند كه بايد تفاوت گذاشت بين آنها و كتاب‌هاي ديگر. اين جور وقت‌ها شايد پا سست كنيد، لحظه‌هاي طولاني بايستيد، خيره بشويد به كتاب‌ها و حس كنيد كه گذر زمان را فراموش كرده‌ايد. اين كه اندوخته‌هاي شما آن اندازه باشد كه يكي از آنها را بخريد و گوشه‌اي بنشينيد و كتاب را نرم و آهسته ورق بزنيد و لذت ببريد، البته داستان ديگري است اما هيچ پرسيده‌ايد كه كتاب‌هاي آراسته و تزييني چند مي‌ارزند و پشت ويترين كه باشند، چرا كتاب‌هاي ساده ديگر را از رنگ و رو مي‌اندازند؟
البته نقش و نگارهاي مينياتوري، كه انگار زنده‌اند و با ما حرف مي‌زنند، طراحي‌هاي استادانه، صفحه‌آرايي و رنگ‌آميزي هوش‌ُربا، خوشنويسي و عنوان‌بندي‌هاي برجسته و گيرا، حساب آنها را از كتاب‌هاي ديگر جدا مي‌كند اما مساله اين‌جاست كه آيا كتاب‌هاي نفيس و آراسته، به همان اندازه كه جذاب و چشمگيرند، قابل اعتماد نيز هستند و مي‌توان تصور كرد كه از روي متن‌هاي ويرايش شده و علمي فراهم شده‌اند؟
ميان اين دست كتاب‌ها، ديوان حافظ، گلستان سعدي و مثنوي مولوي،فراوانند اما بيشتر از همه، شاهنامه را مي‌توانيد ببينيد. تعجبي هم ندارد؛ كدام كتاب را مي‌شناسيد كه مانند داستان‌هاي خيال‌انگيز شاهنامه، دستمايه‌اي باشد براي هنرمند نگارگر و خوشنويس، تا نقش‌هايي بيافرينند، هزار رنگ و دلخواسته؟
از گذشته‌هاي دور هم چنين بوده است، شاهنامه‌هاي بايسنقري و طهماسبي، بيشتر از آن كه براي خواندن پديد آمده باشند، بهانه‌اي بوده‌اند تا هنرمند ايراني، چيره‌دستي و نقش‌آفريني خود را نشان بدهد. بگذريم از اين كه آن شاهنامه‌ها سرمايه‌هاي ملي ما هستند و با چاپ‌هاي امروزي زمين تا آسمان فرق دارند اما از همان آغاز پديد آمدن شاهنامه چنين رسم بود كه داستان‌هاي آن را با تصويرها و نگارگري‌ها آراسته مي‌كردند و  نسخه‌هايي پديد مي‌آوردند كه هم ارزش ادبي داشتند و هم هنرمندانه بودند. آن نسخه‌هاي آراسته و آكنده از نقش و نگارها، بيشتر از هر كتاب ديگري در دربارها دست‌به‌دست مي‌شدند و به سرزمين‌هاي ديگر به ارمغان مي‌بردند.
هنرمندان رشته‌هاي گوناگون، مثل خوشنويسان، تذهيب‌كاران، جلدسازان و نگارگران، هنر بي‌نظير خود را به كار مي‌گرفتند و نسخه‌هايي خلق مي‌كردند كه نمونه درخشان و گرانبهايي از هنر ايران بودند. حقيقت نيز همين است كه شاهنامه همواره ميداني گسترده و شايسته‌اي براي هنرمند ايراني بوده است تا ذوق و پسند خود را عرضه كند. امروزه شاهنامه‌هايي كه همراه با نگاره‌اند، معدود و انگشت شمارند و صفحه‌هاي آنها اغلب از هم جدا شده و در گوشه و كنار جهان پراكنده‌اند. شاهنامه‌هاي دموت، بايسنقري، ابراهيم سلطان و شاه طهماسبي نمونه‌هايي‌اند كه از ميان انبوه شاهنامه‌هاي نگارگرانه، به روزگار ما رسيده‌اند.
با وجود اين هنوز هم نگارگري و تزيين شاهنامه، هنر هنرمند با ذوق ايراني است و خريداران خود را دارد. واقعيت هم همين است كه شمار شاهنامه‌هاي تزييني كه با قيمت‌هاي سرسام‌آور چاپ مي‌شوند، آنقدر زياد است كه ناخودآگاه كنجكاو مي‌شويم و مي‌خواهيم بدانيم مشتريان براي چه اين كتاب‌ها را مي‌خرند؟ دلبسته شاهنامه‌اند؟ هنر دوست‌اند؟ يا يك جور سرگرمي است مثل جمع كردن تمبر و هر چيز ديگري كه بتوان كلكسيون و مجموعه‌اي از آن فراهم كرد؟ باز مي‌توان پرسيد كه چرا برخي‌ـ كه خيلي هم كتابخوان نيستندـ پول هنگفتي مي‌پردازند و شاهنامه‌اي مي‌خرند كه آراسته و چشم‌نواز است اما كمتر پيش مي‌آيد كه لاي كتاب را باز كنند و چيزي از داستان‌هايش را بخوانند؟
فهميدنش دشوار نيست. اما پيش از آن كه خريداران شاهنامه‌هاي گرانبها را متهم كنيم كه كتاب‌ها را براي خواندن نمي‌خرند، بهتر است از ته‌و‌تُوي شاهنامه‌هاي نفيس و شاهانه سردربياوريم و ببينيم براي داشتن يكي از آنها، چقدر بايد پول پرداخت؟
اين پرسش را با علوي، فروشنده «نشر فرهنگ و هنر گويا» در ميان مي‌گذارم. پشت پيشخان نشسته است، كار با لپ‌تاپش را رها مي‌كند و مي‌گويد: «بستگي دارد... از صد هزار تومان داريم تا 750 هزار تومان.» همين چند وقت پيش بود كه انتشارات يساولي شاهنامه‌اي 750 هزار توماني چاپ كرد.» حسني از كاركنان انتشارات يساولي به شاهنامه‌اي كه درون محفظه شيشه‌اي گذاشته شده، اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «نفيس‌ترين شاهنامه‌اي است كه از سال 57 تا حالا چاپ شده ... يك تيم روي آن كار كرده‌اند. چاپ و خط و كاغذ و مينياتورها و قابي دارد كه همانندش را در شاهنامه‌هاي ديگر پيدا نمي‌كنيد» مي‌پرسم: چند سال كار بُرده است؟ مي‌گويد: «نزديك به چهار سال»
ارزش هنري چنين شاهنامه‌اي به كنار، اين كه ناشري شماري استاد و هنرمند را گرد بياورد و چهار سال براي آفريدن اثري هنري سرمايه‌اش را هزينه كند، البته كه ستايش‌برانگيز است. اما همه داستان اين نيست و شاهنامه‌هاي گرانبهاتري هم مي‌توان پيدا كرد كه يكي از آنها شاهنامه‌اي است كه سال 1350 چاپ شده است.
دهقان، مدير كتابفروشي هتل لاله، يكي از اين شاهنامه‌ها را پشت ويترين كتابفروشي‌اش گذاشته است. زيبايي‌اش آنقدر هست كه چشم را بگيرد. مي‌گويد: «از روي شاهنامه بايسنقري چاپ شده... هنرمندانه است». كناره صفحه‌ها را نشانم مي‌دهد و مي‌گويد از آب طلاست. قيمتش را مي‌پرسم. جواب مي‌شنوم؛ سه ميليون و هشتصد هزار تومان! مي‌پرسم: كسي هم مي‌خرد؟ لحظه‌اي مكث مي‌كند و با دلخوري مي‌گويد: «شايد يكي دو نفر باشند...». با اين همه، همين چند وقت پيش يكي دو نسخه‌اش را فروخته است. 

كاري به اين شاهنامه پرزرق و برق نداريم؛ بيشتر شبيه عتيقه‌جات است تا كتابي كه هر شاهنامه‌خواني توانايي خريدش را داشته باشد اما پرسش اين است كه شاهنامه‌هاي چند صد هزار توماني را چه كساني مي‌خرند؟
فروشنده «نشر نگار» مي‌گويد: «كلكسيونرها و مجموعه‌داران... نگاه هم نمي‌كنند كه چه كتابي است. بعضي‌ها هم مي‌خرند تا پيشكش كنند به مديران و دوستانشان...». مي‌پرسم كسي هم هست كه براي خواندن و از روي علاقه سراغ شاهنامه‌هاي گرانبها بيايد؟ مي‌گويد: «خيلي كم ... انگشت شمارند.»
علوي هم همين را مي‌گويد: «اين‌جور شاهنامه‌ها براي پيشكش كردن است، نه خواندن» دهقان خريداران ديگري هم دارد؛ گردشگراني كه از كشورهاي ديگر آمده‌اند و دنبال برگردان آلماني شاهنامه «روكرت» هستند و انگليسي‌زباناني كه ترجمه «روبن لوي» را مي‌پسندند و طراحي و مينياتورهايش را. اما حسني، فروشنده انتشارات يساولي، يك گروه ديگر از خريداران را هم نام مي‌برد؛ آناني كه شاهنامه‌هاي گرانبها را مي‌خرند تا چند سال ديگر به بهاي گزاف‌تري بفروشند.
سرفروشنده نشر نگار خلوت است. مي‌گويد: «خريداران ما گذري نيستند... مشتريان خودمان را داريم». شاهنامه‌هاي كتابفروشي را نگاه مي‌كنم و از او مي‌پرسم: چرا اين همه گرانند؟ مي‌گويد: «كاغذ بايد از كشورهاي ديگر بيايد... تازه، چند برابر قيمت هم بايد خريد... پول حمل و نقل را هم بايد حساب كرد... خوب، اثر مي‌گذارد روي قيمت ... اما ما يك سال است كه قيمت‌ها را تغيير نداده‌ايم.»
پشت جلد همه اين شاهنامه‌ها هم نوشته شده: «از روي چاپ مسكو». يكي از فروشندگان لبخند مي‌زند و مي‌گويد: «براي بازار گرمي است! ». شگفتي‌ام را كه مي‌بيند، ادامه مي‌دهد: «رسم شده كه بنويسند: از روي چاپ مسكو... اما خيلي نمي‌شود باور كرد كه همه وفادار بوده‌اند به چاپ‌هاي ويرايش شده». البته بسياري از شاهنامه‌هاي نفيس كه ناشران معتبر چاپ مي‌كنند، اين‌گونه نيستند و از روي ويرايش مسكو خوشنويسي و چاپ شده‌اند.
حالا كه ايستاده‌ام جلو ويترين كتابفروشي و شاهنامه‌هاي نفيس و تزييني را نگاه مي‌كنم، با خودم مي‌انديشم كه بستگي دارد شاهنامه را براي چه بخواهيم؛ براي خواندن يا هديه دادن؟ شاهنامه‌خوانان، ويرايش‌هاي علمي را مي‌پسندند، مجموعه‌داران و آناني كه پولشان از پارو بالا مي‌رود، شاهنامه‌هاي رنگ و لعاب‌دار و گرانبها را... اما راستش را بخواهيد از هر گروه كه باشيم، ديدن و ورق زدن شاهنامه‌هاي تزييني، شادي و مزه ديگري دارد، دست كم ساعتي ما را از پيش‌پاافتادگي دنياي روزانه دور مي‌كند و دريچه‌اي از هنر بي‌مانند ايراني را پيش رويمان مي‌گشايد.

(ستون كناري يا پاييني مطلب)
هنر نگارگري در شاهنامه بايسنقري
شاهنامه را نبايد تنها اثري ادبي يا اسطوره‌اي و حماسي دانست و ارزش و اهميت آن را در پيشرفت هنرها، به ويژه نگارگري، ناديده گرفت. از همان آغاز پديد آمدن شاهنامه، چنين رسم بود كه داستان‌هاي آن را با تصويرها و نگارگري‌ها مي‌آراستند و دست‌نويس‌هايي پديد مي‌آوردند كه افزون بر ارج و پايه ادبي، ارزش والاي هنري نيز داشتند. آن دست‌نويس‌هاي آراسته به نقش‌ها و نگارگري‌ها، بيش از هر اثر ديگري در دربار شهرياران گرامي داشته مي‌شدند و مانند كالايي گرانبها به دربارها و سرزمين‌هاي ديگر پيشكش مي‌كردند و به ارمغان مي‌بردند. هنرمندان رشته‌هاي گوناگون، مانند خوشنويسان، نگارگران، تذهيب‌كاران و جلدسازان، هنر بي‌مانند خود را در آراستن شاهنامه‌ها به‌كارمي‌گرفتند و دست‌نويس‌هايي مي‌آفريدند كه بايد آنها را نمونه‌ درخشاني از هنر ايران زمين دانست. به‌راستي هم شاهنامه همواره ميداني فراخ و مناسب براي هنرمند ايراني بوده است تا شيوه ذوق‌آفرين خود را نشان دهد.
شاهنامه بايسنقري سال 833 هجري قمري به سفارش شاهزاده بايسنقر ميرزا توسط جعفر تبريزي، خطاط چيره‌دست، به رشته تحرير درآمد. بايسنقر، نوه تيمور لنگ بود كه آخرين امپراتوري عظيم شرقي و چندمليتي را بنا نهاد. وي با گردآوردن هنر اسلامي بود كه به عنوان رنسانس تيموريان شناخته شد. فرزندان وي هم حاميان پيشرو در هنر، علم و معماري بودند.
شاهرخ، چهارمين و كوچك‌ترين پسر تيمورلنگ بود. وي پايتخت خود را هرات قرار داد كه به مركز سياسي امپراتوري تيموريان و قلب تفكر رنسانس تيموريان بدل شد. بايسنقر، فرزند شاهرخ، مكتب خطاطي و نقاشي مينياتور هرات را بنا نهاد. وي بيش از 40 نقاش، تذهيب‌كار و خطاط را گرد هم آورد تا تحت نظر استاد جعفر تبريزي به تحرير شاهنامه مشغول شوند.
پس از اتمام اين نسخه خطي، شاهزاده بايسنقر ميرزا دستور داد، شرحي از زندگي فردوسي و چگونگي سرودن اين اثر حماسي به متن اصلي افزوده شود. اين شاهنامه با قطع رحلي (26 سانتيمتر در 38 سانتي‌متر) شامل 700 صفحه است كه هر صفحه 31 سطر و هر سطر شامل سه بيت مي‌شود و به قلم نستعليق، بر كاغذ خانبالغ نخودي كتابت شده است.
اين اثر با يك شمسه مذهب عالي، حاوي كتيبه‌اي به قلم رقاع بر زمينه زرين، شامل نام و القاب بايسنقر ميرزا آغاز مي‌شود. صفحه‌هاي دوم و سوم شامل تصوير شكارگاه است و بر دو صفحه مذهّب به نقش دو ترنج، نام و القاب آن شاهزاده ديده مي‌شود.
دو صفحه حاوي مقدمه منثور و نيز دو صفحه آغاز متن شاهنامه با حاشيه‌هاي مذهب مرصع آراسته و بين سطور آنها طلااندازي شده است. اين نسخه جمعاً به 22 تصوير آبرنگ (بدون رقم نگارگر) مزين شده است. جلد اين نسخه چرمي، ضربي طلاپوش با دو حاشيه روغني در بيرون و سوخت معرق طلايي بر زمينه لاجوردي در اندرون است.
اين شاهنامه توسط امير نظام گروسي، رجل نامدار ايراني (1317ـ1237 هجري قمري) به كتابخانه كاخ موزه گلستان هديه شده است كه با شماره 716 در اين كتابخانه به ثبت رسيده و در سال 1350 شمسي به صورت چاپ لوحي در تهران منتشر شده است. اين نسخه اكنون در شرايطي مناسب و استاندارد در مخزن كتابخانه كاخ موزه گلستان نگهداري مي‌شود.
اين اثر در بين شمار بسيار شاهنامه‌هاي مصور و آراسته موجود در كتابخانه‌ها و موزه‌هاي جهان، يكي از نامورترين و شناخته‌ترين آنهاست. چند ويژگي اين كتاب را از نسخه‌هاي مشهور ديگر متمايز مي‌كند‌‍. نخست آن‌كه اين نسخه برخلاف دو نسخه دموت و طهماسبي، قرباني آزمندي به دست آورندگان آنها نشده است تا شيرازه آن از هم گسسته و برگ‌هاي آن در گوشه و كنار جهان پراكنده شوند.
بنابراين، اگر از چند افتادگي در متن آن بگذريم، اين نسخه، نسخه‌اي كامل و دست نخورده در بين شاهنامه‌هاي مشهور و رده اول به شمار مي‌آيد. ديگر آن‌كه اين نسخه از نظر نفاست، زيبايي و آراستگي، در نوع خود كم مانند است.
نگارگري، تذهيب، تجليد و ديگر آرايه‌هاي كتاب با استادي تمام انجام شده و اگر از ضعف در خط نسخه، آن هم به سبب همزماني كتابت آن با آغاز تكامل نستعليق، بگذريم، اين شاهنامه همه امتيازات لازم يك نسخه خطي را داراست. سومين امتياز، وجود مقدمه‌اي است كه براي نخستين‌بار بر اين شاهنامه افزوده شده است.
اين اثر اسفندماه 1384 پس از ثبت در حافظه ملي براي ثبت در حافظه جهاني به سازمان فرهنگي ملل متحد (يونسكو) معرفي شد و پس از طي مراحل مختلف كارشناسي در سازمان مذكور، سرانجام در خردادماه 1386 در حافظه جهاني به ثبت رسيد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها