به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، هشتاد و دومين نشست مرکز پژوهشي ميراث مکتوب، با عنوان «مطالعات تفسيري قرآن کريم در دوران جديد: جهان عرب و غرب» شب گذشته (شنبه 5 شهريور) در مجتمع باغ زيبا برگزار شد. در اين نشست حجتالاسلام محمدعلي مهدويراد و مرتضي کريمينيا درباره مطالعات تفسيري قرآن کريم در دوران جديد در جهان عرب و غرب سخن گفتند.
در ابتداي نشست دكتر اكبر ايراني، مديرعامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب آماري از كتابهاي اين مركز ارايه داد كه در زمينه قرآني منتشر شدهاند. سپس حجتالاسلام محمدعلي مهدويراد گفت: ما آگاهي و اطلاعاتمان از كشورهاي اسلامي بسيار اندك است. در عربستان پژوهشهاي قابل توجهي در زمينه قرآني انجام شده و رويكرد آنها به آموزش و پرورش در اين زمينه بسيار گسترده بوده است.
وي افزود: اگر كتاب «روحالمعاني» كه به تازگي در عربستان منتشر شده را با كارهايي كه ما انجام ميدهيم مقايسه كنيد به تفاوت تحقيقات كشورهاي عربي دست مييابيد كه از چه نسخه بدلهايي استفاده كرده و تحقيق جامع و كاملي ارايه دادهاند.
اين محقق و مفسر يادآور شد: اگر پنج سال گذشته به عربستان ميرفتيد يك كتاب ترجمه در زمينه تفسير قرآن مشاهده نميكرديد حتي در تاريخ و رمان نيز كتاب ترجمهاي وجود نداشت ولي امروزه دو شركت مهم با نام «الجرير» و «البيكان» به كتابهاي ترجمه ميپردازند و در اين زمينه بسيار موفق بودهاند.
وي افزود: 16 مجله در عربستان در حوزه علوم انساني منتشر ميشود كه 10 عنوان آن ويژه مطالعات قرآني است و حقيقتا بحثهاي جدي را دنبال ميكند.
مهدويراد يادآور شد: كشور بعدي مصر است كه پس از مشكلات بسياري كه پشت سر گذاشته همواره كانون مطالعات قرآني بوده ولي ما كمترين اطلاعات را از نشر مصر در دست داريم. در 20 سال اخير چندين تفسير مهم در مصر چاپ شده است، تفسير «محمد ابوزهره» از قرآن بحثهاي نويي را به دنبال داشته است.
وي به كشور عراق نيز اشاره كرد و گفت: پژوهشهاي مردم عراق پس از سقوط نيز بسيار ارزشمند است زيرا پس از دوران حاكميت عراق بسياري از پژوهشگران نوشتههاي خود را كه در حال خاك خوردن بود منتشر كردهاند. در ايران و لبنان نيز كتابهاي خوبي از پژوهشگران عراقي در زمينه بحثهاي علوم قرآني منتشر شده كه مجله «مصباح» يكي از آنها بهشمار ميرود.
اين مفسر قرآن، از كشور سوريه نيز ياد كرد و گفت: سوريه در صد سال اخير كانون فكر نو در زمينه قرآني بوده ولي كمتر به آن توجه شده است ولي ما بهترين تفسيرها را در سوريه داريم.
وي افزود: ولي اينجا بايد به كار بلند آوازه دكتر «محمدعبيد الجابري» اشاره كنم كه بعد از سالها مطالعه و نوشتن فكر ميكرديم كه كاري كارستان در حوزه قرآن انجام دهد ولي متأسفانه كتابي سه جلدي با مقدمهاي طولاني در يك مجلد جداگانه با نام «الوسيط» به عرصه نشر رساند كه كار درخوري نيست و مدخلهاي آن نيز بسيار مشكل دارد.
وي همچنين يادآور شد: يك سلسله از بحثهاي علوم قرآني براي فضلاي عرب بسيار جدي است و باعث شده كه آثار مهمي را در اين زمينه بوجود بياورند. اين فضلا توجه بليغي كردند كه بحث قرآن را به طور گسترده مطرح كنند. مطالعات قرآني و حوزه آن در كشورهاي اسلامي بسيار گسترده شده و ما با يك فاصله نسبتا زيادي با آنها وارد عرصه شدهايم كه بايد در اين زمينه به فكر چارهجويي باشيم.
سپس مرتضي كريمينيا به نگاه غربيان در تفسير قرآن پرداخت و گفت: موضوع تفسيرنگاري در غرب موضوع بحث ما نيست بلكه بيشتر به اين مسأله اشاره ميكنم كه غربيها ميخواهند بدانند كه چرا تفسير قرآن پديد آمده و چرا كتاب مسلمانان بايد تفسير داشته باشد. اين مسايل دغدغه اصلي پژوهشگران غربي در زمينه مطالعات تفسيري قرآن است.
وي افزود: قديميترين مطالعات تفسيري قرآن از قرن 19 آغاز شد و تا قرن 20 نيز ادامه داشته است و ما كاملترين تفسيرهاي قرآن را در اين قرون از مسيحيان لبناني داشتهايم. بعدها تكنگاريهايي در اين زمينه نوشته شده و نشان ميدهد كه نخستين تحقيقات غربي درباره اسلام نيز همراه با تفسير بوده است.
اين مترجم كتاب «مطالعات قرآني در غرب» يادآور شد: وقتي براي يك آيه چهل صفحه تفسير نوشته ميشود و براي آيهاي ديگر هيچ گونه تفسيري وجود ندارد، اين مسأله ذهن غربيها را براي تحقيق در اين متن مقدس واداشته است. براي محقق غربي اين مسأله مهم است كه چرا شيخ طوسي بيشتر روايتهاي اهل سنت را نقل كرده و طريقي كاملا سني دارد.
وي در پايان سخنانش گفت: براي غربيها سه قرن نخست هجري قمري جاي پرسش دارد كه چرا مفسران در قرن دوم هجري براي تفسير قرآن به شعر استشهاد نميكردند ولي در قرن سوم به اشعار استشهادي توجه ويژهاي شده است.

نظر شما