جمعه ۱۰ تیر ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۴
تير افسانه‌اي آرش كمانگير و مشخص شدن مرز ايران و توران

کتاب «افسانه آرش کمانگير» اثر محمدرضا يوسفي، رماني درباره زندگي و شخصيت تاريخي آرش کمانگير است که با ساختار اسطوره‌اي نوشته شده است. «آرش» مانند رستم نمونه‌اي از پهلوانان اساطيري ايران به شمار مي‌رود كه مرز ايران و توران را با تير و كمانش مشخص كرد./

خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، محمدرضا يوسفي در كتاب «افسانه آرش كمانگير» زندگي آرش از خردسالي و شرايط رشد وي تا مرحله‌اي که داستان معروف تير انداختن وي رخ مي‌دهد و سپس ادامه زندگي او تا مرگش را روايت مي‌كند.

در نوشته‌هاي كهن نظير «آثار الباقيه» و «مجمل التواريخ» كه برگرفته از روايات كهن پارسي است، چنين آمده كه افراسياب توراني چون به كشور ايران تاخت، منوچهر پادشاه پيشدادي را در تبرستان به محاصره درآورد. اين محاصره مدتي دوام يافت. چنانكه شاه و سپاهيانش از لحاظ معاش و خوراك در تنگنا قرار گرفتند و در مذاكراتي كه براي صلح ميان افراسياب و منوچهر واقع شد، سرانجام هر دو خواهان آشتي مي‌شوند و براي آنكه مرز دو كشور روشن شود، از مازندران تيري به جانب خاور پرتاب مي‌كنند تا هر جا تير فرود آمد، همانجا مرز دو كشور باشد.

نويسنده كتاب «افسانه آرش كمانگير» نيز چنين روايت مي‌‌‌كند كه سپندارمذ (نگهبان و ایزد بانوی زمین) به منوچهر فرمان مي‌دهد، تير و كمان خاصي براي مشخص شدن مرز بين ايران و توران تهيه كند. چوب اين تير و كمان از جنگل‌هاي خاص، پر آن از پر عقاب برگزيده و آهن آن از كاني‌هاي ويژه آماده مي‌شود. آرش، پهلوان ايراني نيز انجام اين مهم را به عهده مي‌گيرد. 

در روايت محمدرضا يوسفي از اين داستان افسانه‌اي، ايزد بانوي زمين به آرش مي‌گويد تا كمان بردارد و تير را به جانب خاور پرتاب كند. او همه نيروي خود را با ياد سرزمين ايران به تير مي‌بخشد. تير سپيده‌ دم رها مي‌شود و از كوه و دره و دشت مي‌گذرد، وايو (ايزد باد) به ياري مي‌آيد تا سرانجام در غروب آفتاب، در سرزمين بلخ و در ناحيه گورگان، در كنار جيحون بر درخت گردويي مي‌نشيند و مرز ايران و توران مشخص مي‌‌شود. آرش هنگامي كه تير را پرتاب مي‌كند تمام جان خويش را در تير مي‌نهد تا سرزمين ايران را گسترده‌تر ‌كند. 

از اين روي، جشن تيرگان كه به ستاره تير و ايزد «تيشتر» مربوط است به ياد قهرماني آرش كمانگير برگزار مي‌شود. «آرش» مانند رستم نمونه‌اي از پهلوانان اساطيري به شمار مي‌رود. برخي معتقدند آرش تجسم انساني تيشتر است و به همين دليل او را مرد تيشتري معرفي كرده‌اند.

در اوستا و متون كهن كه از منابع پژوهشي يوسفي نيز به‌شمار مي‌رود، بهترين تيرانداز را «اَرَخش» ناميده‌اند و تصور مي‌شود كه مقصود آرش است، برخي محققان اين كلمه را تصحيف عبارت اوستايي «خَشوي وي ايشو» مي‌دانند زيرا معني اين عبارت «صاحب تير سريع» است كه صفت يا لقب آرش بوده و در تيريشت بند 6-7 چنين آمده است: «تيشتر ستاره زيبا و با شكوه را مي‌ستاييم كه به جانب فراخكرت به همان تندي روان است كه تير از كمان «آرش» آريايي؛ كه از همه آريائيان سخت كمان‌تر بود.»

تيشتر يكي از ايزدان اسطوره‌اي ايران باستان در نبرد با «اپوش» ديو خشكسالي، باران را كه نماد باروري و حيات زمين محسوب مي‌شود، براي انسان به ارمغان مي‌آورد. باور پيشينيان نيز بر اين بوده كه ستاره تير «تيشتر» در نبرد با ديو خشكسالي «اپوش» پيروز مي‌شود و صدای رعدی كه شنيده می‌شود خروش آن ديو در اين مبارزه است.

زنده‌ياد مهرداد بهار در كتاب «پژوهشي در اساطير ايران» از او چنين ياد مي‌كند: «تير ايزدي است كه يشت هشتم اوستا از آن اوست و چنانكه در تير يشت آمده ستاره‌اي سپيد است، درخشنده و دور پيدا. او سرشت آب دارد، تواناست و نژادش از اپام نپات است. او سرور همه ستاره‌هاست، روز سيزدهم از ماه چهارم به نام تير يا تيشتر خوانده مي‌شود. در شايسته ستايش و نيايش بودن، همسنگ هرمزد آفريده شده است. چرا كه اگر چنين نبود ديو خشكسالي همه جا را از بين مي‌بُرد.»

حماسه آرش زماني تدوين شده است كه طوايف آريايي و مادي خود را براي اتحاد بيشتر با طوايف بومي و تشكيل يك حكومت مقتدر آماده مي‌ كردند و نياز به داستان‌هاي حماسي بزرگ و اين چنيني داشته‌اند كه هم ملي باشد و هم مذهبي، هم قهرماني باشد و در عين حال اميدبخش. نكته مهم ديگر اينكه قهرماني نظير آرش مختص همه جوامع بشري نيست، چرا كه حماسه‌هاي بزرگ كه به دين اعصار باستاني باز مي‌گردد، نياز به جامعه‌اي مناسب با فرهنگ پويا دارد، تا بتواند جنگاوري پيروزمند را به صورت دلاوري حماسي به تصوير كشد.

چاپ نخست كتاب «افسانه آرش کمانگير» نوشته محمدرضا يوسفي را انتشارات سروش (انتشارات صدا و سيما)، در واپسين ماه بهار 90 در 152 صفحه، شمارگان 2000 نسخه و با بهاي 40000 ريال وارد بازار نشر كرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها