شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۸
بررسي ساختار سمبلیک و شگردهای هنری نظامی در «هفت پیکر»

مريم حسيني در جریان مجموعه «درس‌گفتارهايي درباره نظامي» در شهر کتاب، به بررسی زبان و ساختار سمبليک و شگردهاي هنري نظامي در «هفت پيكر» پرداخت. به باور او، نوع استفاده نظامی از این عناصر، «هفت پیکر» را به رُماني پرهيجان تبديل کرده است؛ ضمن آن كه لايه‌هاي داستاني بسياري نیز در آن پنهان است.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، بيستمين مجموعه درس‌گفتارهايي درباره‌ نظامي به بررسي آبشخورهاي تاريخي، ديني، نجومي، اسطوره‌اي و ملي هفت پيکر اختصاص داشت که با سخنراني دکتر مريم حسيني، استاد دانشگاه الزهرا(س) عصر روز چهارشنبه (25 خرداد) در شهر كتاب مركزي برگزار ‌شد. 

هفت پيكر يكي از منظومه‌هاي پنج‌گانه نظامي حكيم پرآوازه گنجه است. اين منظومه شامل هفت داستان است كه هر داستان را يكي از شاهزادگان ساكن در يكي از اقاليم هفت‌گانه نقل مي‌كند. بسياري از پژوهشگران، هفت‌ پيکر را شاهکار نظامي مي‌دانند و ارزش هنري و لطافت و زيبايي آن را در تاريخ انديشه‌ مشرق زمين مي‌ستايند. 

دكتر مريم حسيني در ادامه سخنانش گفت: بسياري «هفت پيكر» را بهترين منظومه نظامي مي‌دانند. به درستي هم همين گونه است و در ميان منظومه‌هاي زبان فارسي، «هفت پيكر» برتر از ديگر آثار است. زبان و ساختار سمبليك و شگردهاي هنري كه نظامي در «هفت پيكر» به كار برده است، اين اثر را به رُماني پرهيجان تبديل ساخته است؛ ضمن آن كه لايه‌هاي داستاني بسياري در آن پنهان است. 

وي افزود: بخش‌هايي از اين منظومه، كاملا مايه‌هاي دين زرتشتي دارد. افزون بر اين كه «هفت پيكر» از آيين ميترايسم هم اثر پذيرفته است. نظامي اهل آذربايجان بود. خود لفظ آذربايجان به معناي «جايگاه آتش» است. قطعا نظامي اين معنا را مي‌دانست. اين را هم بايد در نظر گرفت كه در آذربايجان، آتشكده‌هاي فراواني وجود داشته است. همه ايرانيان باستان نيز براي نيايش به سوي اين آتشكده‌ها مي‌رفتند.
در داستان «هفت پيكر» مي‌خوانيم كه هنگامي كه بهرام به جنگ خاقان چين مي‌رفت، براي نيايش به سوي آتشكده آذربايجان رفت و هنگامي كه خاقان چين را شكست داد، جواهرات به غنيمت گرفته از او را به آتشكده بخشيد و زن خاقان را هم خادم آتشكده ساخت. اين نكته‌اي است كه در منابع تاريخي هم آمده است. نظامي در داستان بهرام گور، به اين نكته‌ها اشاره مي‌كند. 

وي افزود: نشانه‌هايي در داستان هست كه به ما مي‌گويد نظامي داستان بهرام گور را در منظومه «هفت پيكر» سرود؛ چون مي‌دانست بهرام يك ويژگي خاص دارد كه ديگران از آن برخوردار نيستند. اين ويژگي به مقدس بودن آتش بهرام نزد ايرانيان بازمي‌گردد. نزد نظامي، بهرام فقط نام يك شاه يا نام يك ستاره نيست؛ بلكه بهرام نام بزرگترين و مهم‌ترين آتشكده ايران باستان است. 

اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: اين آتشكده را «آتشكده ورهرام» مي‌ناميدند و بسيار آن را گرامي مي‌داشتند. ايرانيان هرگز آتش ورهرام را خاموش نمي‌كردند و آن را از 16 آتش ديگر فراهم مي‌ساختند. ضمن آن كه براي آماده كردن آتش آن، آيين ويژه‌اي برگزار مي‌شد. 

وي افزود: نكته ديگر آن است كه خود بهرام، تغيير نام يافته «ورهرام» است و ورهرام نيز از «ورثرغنه» گرفته شده است. ورثرغنه يكي از خدايان قديم آريايي بود و خداي جنگ و شكار و دلاوري محسوب مي‌شد. از ياد نبريم كه در اوستا، بخشي به نام «بهرام يشت» نيز داريم. يك وجه ديگر نام بهرام به «بهرام ورجاوند» بازمي‌گردد. قطعا نظامي مي‌دانست كه در باور ايرانيان باستان، بهرام ورجاوند در كنار سوشيانت قرار مي‌گيرد. 

حسيني يادآور شد: اين هاله‌اي كه پيرامون نام بهرام هست، نظامي را بر آن داشت كه از ميان داستان‌هاي فراوان، داستان بهرام را برگزيند. او به نوعي مي‌خواست داستان بهرام را با ايده‌هاي ايرانيان باستان آميخته كند و با ماندگار كردن داستان بهرام، آن باورها را جاودانگي بخشد و به تاريخ بسپارد. نظامي چنين چهره‌اي از بهرام مي‌گيرد و آن را در مركز داستان «هفت پيكر» قرار مي‌دهد. 

فراواني كاربرد واژه «گنبد» در منظومه «هفت پيكر»
وي افزود: در اثر نظامي واژه «گنبد» پُر بسامدترين واژه است. مي‌دانيم كه تمام گنبدهاي آيين مهري را به گونه‌اي مي‌ساختند كه در هر ساعت از روز به يك رنگ درمي‌آمد. معبد آناهيتا در غرب ايران، هفت ديوار داشت كه به هفت رنگ نقاشي شده بود. همه مهرابه‌هاي مهري اين گونه رنگارنگ بوده‌اند. 

پس اگر نظامي از ايده هفت رنگ استفاده مي‌كند، از دانسته‌ها و تجربه‌هاي او درباره مهرابه‌هاي مهري ريشه مي‌گيرد. او چنين مهرابه‌هايي را در زادگاهش آذربايجان ديده بود. خود لفظ مهرابه (يا:مهراوه) يعني محل عبادت مهر. «آوه» هم به معني گنبد است، جالب اين است كه تمام آتشكده‌هاي زرتشتيان نيز گنبد داشت. 

به همين دليل است كه نظامي بخش‌هاي بسياري از رويدادهاي داستان بهرام گور را در گنبدها مي‌گذراند. ضمن آن كه به هفت آتشكده بزرگ ايران، كه بزرگترين آنها آتشكده بهرام بود، اشاره مي‌كند. 

وي افزود: در تاريخ نيز بهرام گور به پاسداشت دين زرتشتي مشهور بود؛ اما سلوك آزادمنشانه‌اي هم داشت. اين آزادمنشي را نزد نظامي هم مي‌توان سراغ گرفت. انگار ايده جهان وطني را نظامي به دست بهرام و با گفتن داستاني درباره او، پيش كشيده است. وی با نوشتن چنين داستاني، همزيستي اديان را پيشنهاد كرده است. نظامي مي‌خواهد اين را بگويد كه همه اديان يك سلوك دارند و به دنبال حقيقت واحد جهان‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها