جمعه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۰
وقتي نقش جامعه پررنگ مي‌شود

نويسنده كتاب «جماعت‌گرايي و برنامه‌هاي جماعت‌محور» گفت: جماعت‌گرايان روشي متفاوت براي حل مشكلات جامعه دارند، به اين ترتيب كه از كل افراد جامعه به عنوان يك متخصص نظرخواهي مي‌كنند. به عبارت ديگر، آنان از رويكرد مشاركت‌طلبانه در حل مشكلات جامعه استفاده مي‌كنند.

دكتر سعيد مدني، نويسنده و پژوهشگر اين كتاب، در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، «جماعت» را معادلي براي community برشمرد و گفت: از يك دهه پيش به اين سو رويكرد community base كه محله‌محور و جماعت‌محور نيز خوانده مي‌شود، در ايران مورد توجه قرار گرفت. به دنبال طرح اين بحث، برنامه‌هاي مختلفي در حوزه‌هاي اجتماعي با رويكرد جماعت‌محور شكل گرفتند.

اين جامعه‌شناس و پژوهشگر ادامه داد: از ميان اصطلاحات موجود كه براي معادل اين مفهوم در نظر گرفته شده بود، اصطلاح جماعت‌محور تا حدود زيادي به آن نزديك بود. در اين مبحث، منظور از جماعت گروهي از افرادند كه ارتباطات روزمره با يكديگر دارند و به همين دليل از ارزش‌ها و شرايط اقتصادي و اجتماعي مشترك نيز برخوردارند.

وي يادآوري كرد: اين مفهوم پيش‌تر در قالب «محله» مي‌گنجيد؛ به اين معنا كه در گذشته‌هاي دور محلات در ايران تنها منحصر به افرادي كه در يك محل جمع مي‌شدند، نبودند و ارتباطات آنها فراتر از تعاملات روزمره بود. جشن‌هاي مشترك و همچنين سنت‌هاي مختلفي كه منجر به حمايت عمومي مي‌شدند، از جمله اين ارتباطات فرا روزمره به شمار مي‌آيند.

عضو انجمن جامعه‌شناسي ايران افزود: چنين شرايطي موجب شد افراد در امور مرتبط با منافع كل محله و جماعت ساكن در آن مشاركت بيشتري داشته باشند. بر همين اساس، افراد يك محله براي منافع جمعي نيز علاوه بر منافع فردي‌شان ارزش قايل بودند. در واقع، اين علاقه‌ها و ارزش‌هاي مشترك آنان را به محله وابسته مي‌كرد.

به گقته مدني، محله عبارت بود از افرادي كه در يك موقعيت جغرافيايي خاص از ارزش‌ها و علايق مشترك برخوردار مي‌شدند، در حالي كه اين مفهوم امروزه دستخوش تغيير شده است. امروزه وارد جماعت‌هايي شده‌ايم كه شايد مكان جغرافيايي مشترك نداشته باشند، اما ارتباط مستمر با يكديگر دارند، نظير ارتباط در شبكه‌هاي اجتماعي فضاي مجازي.

وي افزود: در عصر حاضر گروه‌هاي مختلف اجتماعي در فضاي مجازي شكل گرفته‌اند كه اعضاي آن علايق و ارزش‌هاي مشترك دارند و از راه‌هاي مختلف به تبادل نظر درباره مسايل جماعتي كه در آن عضوند، مي‌پردازند. بر همين اساس از مفهوم محله‌اي فاصله گرفته‌ايم و به مفهوم جماعت‌گرايي وارد شده‌ايم.

مدني با اشاره به مورد مناقشه قرار گرفتن اصطلاح «اجتماع‌محور» براي community base كه در برخي برنامه‌هاي سازمان‌هاي اجتماعي به كار مي‌رفت، گفت: واژه اجتماع معادل social است كه مقصود از آن كل جامعه است، در حالي كه جماعت به واحدي كوچك‌تر با انسجام بيشتر اطلاق مي‌شود. بنابراين «جماعت‌گرايي» بهترين معادل براي اين مفهوم به شمار مي‌آيد.

وي افزود: مفهوم جماعت يا community به تدريج و با گذار از سنت به مدرنيته و سپس پست‌مدرنيسم تغيير يافت. بنابراين، بخش نخست كتاب مباحث نظري درباره اين مفهوم و همچنين تحولات معنايي آن را بررسي مي‌كند.

به گفته اين مدرس دانشگاه، اساس جماعت‌گرايي نقد به ليبراليسم و سوسياليزم است، بنابراين تفاوت‌هاي نظري در مباني فكري آنها وجود دارد. جماعت‌گرايان هيچ يك از مكانيزم‌هاي بازار آزاد و دولت مقتدر را نمي‌پذيرند. آنان رويكرد تازه‌اي در نظريه سياسي مطرح مي‌كنند و مي‌كوشند ضمن دادن اختيار به فرد، يك تعهد جمعي نيز براي وي قايل شوند تا به اين ترتيب دو جنبه فردي و جمعي را به يكديگر پيوند دهند. يكي از بخش‌هاي كتاب به بررسي همين موضوع مي‌پردازد.

وي با اشاره به اهميت كاربرد رويكرد جماعت‌گرايي در عمل گفت: در اين كتاب بررسي شده است كه رويكرد جماعت‌گرايي را چگونه بايد در برنامه‌ريزي‌هاي اقتصادي اجتماعي به كار گرفت. در اينجا با تمركز بر برنامه‌ريزي اجتماعي، ساز و كار متفاوت آن در رويكرد جماعت‌گرايي بررسي شده است.

مدني ادامه داد: ليبرال‌ها و سوسياليست‌ها اغلب از رويكرد متخصص‌محور استفاده مي‌كنند، به اين طريق كه تعدادي متخصص براي برنامه‌ريزي‌هاي اجتماعي به كار گرفته شوند. جماعت‌گراها روشي متفاوت دارند و از كل جامعه‌اي كه دچار مشكل شده است، به عنوان يك متخصص نظرخواهي مي‌كنند. به عبارت ديگر، آنان از رويكرد مشاركت‌طلبانه در حل مشكلات جامعه استفاده مي‌كنند.

وي با اشاره به نقدهاي وارده به رويكرد جماعت‌گرايي گفت: منتقدان اين رويكرد معتقدند كه استفاده از راه‌حل‌هاي مشاركتي چالش‌هايي را ايجاد مي‌كند. در اين كتاب نقدهاي وارده به اين رويكرد مطرح و به آنها پاسخ داده شده است. تجارب اتخاذ اين رويكرد در برنامه‌ريزي اجتماعي در برخي جوامع وجود دارد كه آن را براي حل مواردي نظير مسايل مسكن، توسعه اقتصادي و انساني و همچنين كنتل جرم به كار گرفته‌اند.

مدني با اشاره به كارآمدي استفاده از رويكرد جماعت‌گرا در كنترل جرم گفت: يك راه حل براي كنترل جرم در جوامع، كمك خواستن از متخصصان است كه تجربه كشور ما نشان داده كه اين رويكرد چندان موفق نبوده است. در رويكرد جماعت‌گرا از كل جامعه براي جلوگيري جرم دعوت مي‌شود. در چنين حالتي، نقش دولت كمرنگ و نقش جامعه پررنگ مي‌شود.

وي رويكرد جماعت‌محور را در كنترل اعتياد نيز موفق‌تر از رويكرد متخصص‌محوري دانست و گفت: در اين كتاب رويكرد ليبرال كه به افراد تا جايي كه به ديگري آسيب نزنند آزادي مي‌دهد، نقد شده است. همچنين رويكرد دولت اقتدارگرا كه مي‌كوشد با توسل به زور اعتياد را كنترل كند، نقد شده است. ناكارآمدي اين دو راه‌حل در حالي است كه رويكردهاي جماعت‌محور با مشاركت دادن كل جامعه در كنترل اعتياد مي‌توانند موفق‌تر باشد.

اين مدرس دانشگاه رويكرد پليس جماعت‌محور را يكي ديگر از عملكردهاي موفق معرفي كرد و گفت: استفاده از زور نظير افزايش هزينه جرايم، مصداق عمكلرد پليس اقتدارگراست كه البته تاثير مثبت دارد، اما رعايت قوانين را براي افراد دروني نمي‌كند. پليس جماعت‌گرا با جامعه پيوند نزديكي دارد و براي حل مشكلات جامعه از افرادي كه دچار مشكل‌اند نيز نظرخواهي مي‌كند.

وي با اشاره به تاثير مثبت جماعت‌گرايي در سلامت جامعه و كم‌هزينه و مطمئن‌تر شدن آن گفت: پياده كردن چنين رويكردي در نخستين مرحله نيازمند متقاعدسازي جامعه است.

كتاب «جماعت‌گرايي و برنامه‌هاي جماعت‌محور» به تازگي از سوي انتشارات يادآوران منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط