چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۸ - ۱۵:۲۸
«مرزبان نامه» قصه‌هاي امروزي اسپانيا را پديد آورد

سيدحسن شفتي، رئيس انجمن دوستي ايران و اسپانيا گفت: مطالب ادبي مانند كليله و دمنه و مرزبان‌نامه ترجمه شده و به آندلس رفته است. مقامات حريري در پديد آمدن قصه‌هاي امروزي اسپانيا نقش بسياري داشته و زندگي عمومي و خصوصي مردمان آندلس تحت تأثير سنت‌هاي شرقي قرار گرفته است.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست «درهاي باز، سفر بين فرهنگي ايران و اسپانيا» سه‌شنبه (22 دي‌ماه) در مركز فرهنگي شهركتاب برگزار ‌شد. در اين نشست مشترکات فرهنگي و ادبي بين کشور ايران و اسپانيا در حوزه ادبيات، فلسفه، موسيقي، تاريخ و هنر بررسي و تحليل شدند.

عضو هيأت علمي دانشگاه صنعتي اميركبير گفت: نگاه ما در انجمن دوستي، پيوند ايران و اسپانياست و بايد آن را به شكل‌هاي گوناگون توسعه دهيم. ويژگي‌هاي فرهنگي در دو قاره متفاوت و با فاصله جغرافيايي چشمگيري يك موضوع استثنايي به‌شمار مي‌آيد كه اميدواريم در فرصت‌هاي مناسب و مكرر اين بحث‌ها را ادامه دهيم.

وي افزود: همه ما بر دستاوردهاي مثبت علم و فناوري در قرون گذشته به خوبي آگاهيم و به ظلم و ستم شگفت‌انگيز در قرون بشريت نيز آگاهي داريم، همه ما از فناوري‌ها بهره برده‌ايم ولي با نگراني از نا اطميناني‌ها و نگراني‌ها در منظر بشريت احساس مي‌كنيم در كشاكش اين ناآرامي‌ها باز مباني ارزشي، انديشه‌هاي والاي انساني و زبان هنر است كه مي‌تواند جان تازه‌اي بر پيكرها بدمد.

شفتي يادآور شد: اين مسأله در حوزه فرهنگي و ادبي امكان‌پذير است، ايران و اسپانيا يك استثنا محسوب مي‌شوند و الگوي صلح و دوستي با زبان و فرهنگ‌ها متفاوت است. اين باور بسياري از دوستان ايراني و اسپانيايي محسوب مي‌شود كه ظرفيت بالقوه براي توسعه روابط ايران و اسپانيا فراتر از بالفعل است. حوزه‌اي با درهاي همواره باز كه ويژگي‌هاي درهاي فرهنگي به‌شمار مي‌آيد.

وي افزود: اين ويژگي به اين معناست كه درهاي فرهنگي بسته نمي‌شود زيرا ريشه در فرهنگ مردم دارد. تاريخ روابط فرهنگي و اجتماعي ايران و اسپانيا به زمان اسطوره‌اي مي‌رسد و اين مسأله ريشه در گذشته‌هاي بسيار دور فرهنگي دارد. از قول هرودوت نقل شده كه ميان همراهان هركول يك فرد پارسي به‌نام پاروس بوده است كه به زمان‌هاي اسطوره‌اي برمي‌گردد. در مسير تاريخ جاي پاي مادها را در سيبري در نخستين سال‌هاي هخامنشيان داريم و حضور ميترا و آيين ماني نيز يكي ديگر از ويژگي‌هاي مشترك ايران و اسپانياست.

اين مقام مسوول يادآور شد: با توجه به تاريخ، ارتباطات ما به عصر وسطي برمي‌گردد و حاكميت اسلام فرصت را براي حضور آراي علمي فراهم كرده است كه تجلي آن را در زمينه‌هاي گوناگون ملاحظه مي‌كنيد. داستان حضور طارق در جبل طارق را آشناييم. آن دانش و فرهنگ، آثار و تمدن باشكوه از يك جان، كالبد و مجموعه به جا مانده از تمدن آن دوران است كه تا عصر طلايي پيش رفت و نفوذ فرهنگ و تمدن اسلامي به كالبد اسپانيا جاني تازه به آن بخشيد.

وي افزود: اين كالبدي كه دانش و فرهنگ جان آن بوده و آثار تاريخي به جاي مانده در خلق و خوي مردم نشان مي‌دهد كه جاي پاي ايران در اسپانيا براي هر صاحب‌نظري شناخته شده است. آندلس آن روز خاستگاه تمدن و فرهنگ اسلامي بود و ميعادگاه تمدن غرب نيز شد، حضور ايرانيان طيف گسترده‌اي از ارتباط را ايجاد كرد.

شفتي يادآور شد: نهضت ترجمه نيز توانست كمك‌هاي بسياري به اين مسأله كند و موسيقي، هنر، معماري، هنرهاي دستي مانند بافندگي، مينياتوري، خاتم‌كاري در اسپانيا فراوان به چشم مي‌خورد و عادات، خلق‌ و خوها و فلاسفه مانند فارابي، ابن‌سينا و غزالي الهام‌بخش آنان بود. بحث نفوذ فارابي در موسيقي اسپانيايي در تاريخ و مكتوب‌هاي مختلف مشهود است كه يك ايراني به نام زرياب در اسپانيا حضور داشته و در نظام حكومتي نفوذ كرده و يكي از مناصب بالا را در دست داشته است و عمده ذوق او در موسيقي به روشني آشكار است. شطرج نيز توسط زرياب به آندلس رفت.

وي افزود: نگاه ابن سينا و داستان‌هاي سهروردي و فخرالدين رازي فرهنگ و ادب شكل گرفته‌اي در تعامل با ايران و اسپانياست و مولانا در دمشق با ابن عربي ارتباط داشت و اگر به سده‌هاي اخير برسيم «فدريکو گارسيا لورکا» را مي‌يابيم كه بستر فرهنگي فراواني در اسپانيا داشته و براي تعامل با كشور ما تشابه فرهنگي بسياري را مي‌بينيم.

شفتي يادآور شد: از آن زمان تا امروز به نوعي زمينه‌سازي شده و علاقه مشترك و پديده‌هاي فرهنگي ايران و اسپانيا بستري را فراهم كرده تا مجموعه‌اي غني از فرهنگ را در پيش ما گذارد. به طرز عجيبي متوجه مي‌شويد خواص و فرهنگيان به اين معنا تأكيد دارند كه فتوحات در آندلس به دست ايرانيان نبود اما ادب و فرهنگ و دانش از ايران به آندلس رفته است. 

اسپانيا تأثير بسياري از فرهنگ ايراني گرفته است
سپس لئوپولدو استامپا، سفير اسپانيا در ايران به زبان اسپانيولي سخن گفت و همسرش آن را براي حاضران در جلسه به فارسي ترجمه كرد. وي اظهار ناراحتي كرد كه اين دومين باري است كه در ايران به سر مي‌برم ولي نمي‌توانم به زبان فارسي سخن بگويم. اين مسأله به دليل كمبود تمايلاتم نيست بلكه سه دليل اصلي دارد.

وي افزود: در ايران افرادي باهوش زندگي مي‌كنند كه در دانستن زبان خارجي تبحر دارند و من به راحتي مي‌توانم با آن‌ها به زبان اصلي‌ام صحبت كنم، دوم اين كه نمايندگان وزارت امورخارجه به من كارهاي بسياري مي‌دهند و فشار كاري‌ام زياد است و فرصتي براي يادگيري نمي‌ماند و سوم اين كه سن بالا اجازه نمي‌دهد كه بتوانم زبان اصلي را كمي فراموش كرده و زبان فارسي بياموزم.

سفير اسپانيا در ايران خاطرنشان كرد: در كشور اسپانيا درباره هنر، علم و تمدن ايراني پيش از اسلام و دوره اسلامي شناخت كمي وجود دارد و اين هنر در اروپا بيشتر به نام عرب‌زبانان است و اين مسأله به اشتباه گرفته مي‌شود ولي ما مي‌دانيم اين تأثيرات ايراني است و بايد بيشتر شناخته شود.

وي افزود: تأكيد مي‌كنم كه ايران پيش از اعراب از يك تمدن بالايي برخوردار بوده‌اند و مراكز علمي بسياري در دوره ساسانيان وجود داشته است. بخش اعظم نجوم ايران پيش از ساساني و از دوره بابليان شكل گرفته و به اسپانيا آمده است. پس از آن در زمينه نجوم و رياضي مكمل ساساني وجود داشته كه وارد دنياي علمي اعراب شده است.

اين مترجم خاطرنشان كرد: حسن الكرجي متولد كرج و از دانشمندان ايراني است كه بر نفوذ ايرانيان بر فرهنگ و علم چيره شد و در جواني به بغداد مهاجرت كرد و در سال 1010 سه اثر مهم «الفخر»، «الكافي» و «البديع» را نوشت اما متاسفانه، ما مي‌بينيم كه او را به عنوان دانشمندي عرب معرفي مي‌كنند.

سفير اسپانيا در ايران با ذكر نام حكيم عمر خيام، متذكر شد: او شاعر و رياضيدان بزرگي است كه امروزه همه دنيا او را به عنوان شاعر مي‌شناسند و از تلاش‌هاي ارجمندش در حوزه رياضي غافل‌اند. تقويم خيام پس از 500 سال يعني در قرن شانزدهم الهام بخش تقويم رومانيا در اروپا شد، يا ديگراني نظير خواجه نصيرطوسي و... در تاريخ بشريت بسيار تاثير گذار بوده‌اند كه متاسفانه گاهي هويت ايراني آن‌ها ناديده گرفته مي‌شود.

وي افزود: علم رياضي و نجوم انتزاعي است و يك توريستي كه به اسپانيا مي‌آيد بيشتر به سمت ديدني‌ها و جاذبه‌هاي گردشگري مي‌رود و به سختي مي‌تواند قضاوت ‌كند يك‌سري تمدن‌ها به ديگر تمدن‌هاي تأثير داشته است. اين تأثيرات را در هنر و معماري سريع‌تر مي‌توان ديد. بيشترين ميراث فرهنگ و هنر اسلامي و ايراني را در مساجد، قصرها و كاخ‌ها مديون فرمول‌هاي طراحي شده ايرانيان‌‌ است و اين‌ها از كشورهاي عربي سرچشمه نمي‌گيرد. زيبايي هنر اسلامي از هيچ به‌وجود نيامده و تمام اين تأثيرات را از ايران ساساني گرفته‌اند.

وي افزود: بيشترين مشتركات معماري در شهرهاي اسپانيا برگرفته از كاشي‌هايي به رنگ زرد و آبي است كه ما را به ياد كاشي‌هاي عالي قاپو مي‌اندازد و ساختار شهري اسپانيا بسيار مشابهت به خانه طباطبايي كاشان دارد كه داراي باغ‌هاي ايراني است.

سفير اسپانيا خاطرنشان كرد: كركه گارد باورمند است كه به سمت آينده زندگي مي‌كنيم ولي زندگي را از گذشته درك مي‌كنيم و فرهنگ دو كشور از گذشته تأثيرات بسياري گرفته است و بايد با شوق و عشق اين كار را انجام دهيم. اين مسأله به زبان ما شدت و تراكم مي‌بخشد و به تحكيم روابط دوستي ايران و اسپانيا مي‌انجامد. عمرخيام معتقد است كه زمان به ضرب آهنگ خورشيد پيش مي‌رود و زبان به ضرب آهنگ عشق پيش مي‌رود. 

ترجمه كتاب‌هاي فلاسفه ايراني منابع مهم اروپاييان

سپس غلامرضا اعواني در زمينه فلسفه به اشتراكات ايران و اسپانيا پرداخت و گفت: امسال دانشگاه كمبريج 800 سال تأسيس خود را جشن گرفته است و بخش مهمي را به مقاله «از بيت‌الحكمه بغداد تا كمبريج» اختصاص داده است. مي‌بينيم كه يك رابطه بسيار عميق بين تمدن اسلام و غرب به‌وجود آمده است و دانشگاه كمبريج 800 سال را با جهان اسلام تطبيق مي‌دهد.

وي افزود: سه دانشگاه آكسفورد، كمبريج و پاريس در سال 1215 تأسيس شدند و با هم رقابت كردند، همه اين‌ها از آندلس است. پيش از اين دانشگاه‌هاي آندلس يا اسپانيايي مانند قارچ روييدند و اين تأثير فرهنگ اسلامي و ترجمه آثار اسلامي بوده كه موجب پيدايش دانشگاه‌هاي اسلامي شده است.

اين فلسفه‌دان خاطرنشان كرد: صنايعي مانند كشت ابريشم، نام ميوه‌ها، تجارت، دريانوردي، انواع بادبان‌ها، زندگي شهرنشيني، صنعت چاپ، كاغذسازي، سفال‌سازي، سراميك و... از طريق ايرانيان به اروپا و اسپانيا رفت.

وي افزود: در گذشته اروپاييان به دو زبان لاتين و يوناني سخن مي‌گفتند ولي در آن جا فلسفه رواج نداشته و تنها الهيات مسيحي مطرح بوده است، در بخش لاتين نيز اصلا فلسفه وجود نداشته و در دوران فطرت دو كتاب از ارسطو به لاتين ترجمه شده و نهضت ترجمه، با ترجمه اين آثار اسلامي شكل گرفت و ابن طفيل نيز در علوم و فنون نهضتي را به‌وجود آورد.

اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: درباره وسعت ترجمه نام بيش از 70 تا 80 مترجم آمده است و آثار متفكران اسلامي در همه علوم و فنون به لاتين ترجمه شده است. شرح كبير و متوسط ابن رشد به زبان عربي ترجمه شده است. ابن‌طفيل به نقد فلاسفه مي‌پردازد و غزالي را نقد مي‌كند ولي به ابن سينا مي‌رسد بسيار او را ستايش مي‌كند و به كتاب حكمت مشرقيه اشاره مي‌كند. نام ابن رشد در شرق شناخته شده نيست.

وي افزود: اسپانيا فيلسوفان يهودي داشته كه تحت تأثير مسلمانان بوده‌اند و مي‌بينيم كه تمام آثار ابن رشد به فارسي ترجمه شده است. مسلمانان در علم نجوم تحول به‌وجود آوردند رصدخانه‌هايي كه در ايران، اصفهان، هرات و سمرقند، قاهره و... بود نشان از اين تحول است. شاخه‌هايي از رياضيات كه خوارزمي نوشته و كتاب طب ابن سينا به نام قانون بعد از انجيل پرطرفدارترين كتاب به‌شمار مي‌رفته است.

اعواني يادآور شد: اسپانيا بر غرب بسيار تأثيرگذار بوده و غرب مديون اسپانياست و از طريق اسپانيا در آمريكاي جنوبي از معماري ايراني بهره گرفته است. از طريق اسپانيا فرهنگ ما به هرجايي كه تحت تأثير فرهنگ اسپانيا بوده به آمريكاي لاتين نيز نفوذ كرده است.

داريوش پيرنياكان از استادان موسيقي نيز در اين جلسه درباره موسيقي سخن گفت و پيشينه تأثيرات موسيقي ايراني بر اسپانيا را براي حاضران در جلسه واشكافي كرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط