جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۸ - ۱۴:۴۳
عالم مدرن، مديون فلسفه است

نويسنده كتاب «تأملاتي در باب تأملات» عالم مدرن را مديون انديشه‌هاي فيلسوفاني نظير «رنه دكارت» دانست و گفت: وي فلسفه را از حالت انتزاعي خارج كرد و به پويايي رساند. انديشه‌هاي او و هم‌قطارانش آغازگر پيشرفت بشر در علوم مختلف بود، امري كه به فلسفه معنا بخشيد و آن را از بي‌ثمري رها ساخت.

مصطفي شهرآييني در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، كتاب خود را تفسير روش‌شناختي كتاب «تأملات» اثر «رنه دكارت» معرفي كرد و گفت: اين اثر با بررسي تحليلي، وجهه ديگري از دكارت را به ايرانيان مي‌شناساند، زيرا فلسفه وي در جامعه دانشگاهي ما با روش «شك» و به عنوان انديشمندي مابعدالطبيعي شناخته شده است، در صورتي كه تفكرات او آغازگر پيشرفت در علوم نوين بود.

وي افزود: بررسي رابطه علم و فلسفه و نگريستن به فلسفه به عنوان عاملي در پيشرفت علم، مبحثي است كه در غرب تازگي نداشته و سال‌ها از طرح آن مي‌گذرد، در حالي كه اين موضوع در ايران ناشناخته مانده و كمتر بررسي شده است.

شهرآييني در تشريح دگرگوني‌هاي فلسفه پس از قرون وسطي گفت: تا اواخر اين دوران فلسفه علمي انتزاعي بود كه موضوع آن «وجود» به معناي مطلق كلمه بود، اما در دوران دكارت، شكاكيت فراگيري مبني بر اين كه آيا اساسا فلسفه قادر به پيشرفت و رسيدن به يقين هست، غالب شد.

وي افزود: در كنار پيشرفت علوم جديد نظير فيزيك، رياضيات، نجوم و زيست‌شناسي، متفكراني نظير «فرانسيس بيكن» و دكارت به فكر تبيين مبناي نظري علوم جديد در فلسفه افتادند. به اين طريق فلسفه از قالب علمي مجرد و انتزاعي به فلسفه علم تبديل شد، به‌گونه‌اي كه مباني نظري فيزيك نوين در فلسفه بنا نهاده شده و فيزيكدانان پس از آن توانستند نظرات اثبات شده در فلسفه را به كار گيرند.

وي فلسفه علم را متفاوت از فلسفه مضاف برشمرد و گفت: فلسفه مضاف مربوط به قرون هجده و نوزده و جريان‌هاي پس از «كانت» است.

شهرآييني ادامه داد: پيش از بيكن و دكارت، فلسفه تنها در خدمت عقايد ديني و اثبات حقانيت آن بود و به بررسي وجود محض مي‌پرداخت، اما انديشه‌هاي اين فيلسوفان به پويايي فلسفه انجاميد و آن را به خدمت علم درآورد. انسان سنتي، سعادت را در آخرت مي‌جست و اين امر زندگي دنيايي و كوشش براي بهبود آن را بي‌معنا مي‌ساخت، به همين دليل فلسفه آن دوران نيز متوجه مسايل ديني و آن‌جهاني بود، اما انديشه‌هاي دكارت به فكر تأمين سعادت اين جهان است.

وي افزود: دكارت به دنبال پيشرفت علم با اعمال روش «كمي‌سازي» بود. اين موضوع از گرايش وي به رياضييات نشأت مي‌گرفت. او معتقد بود براي رسيدن به يقين و پيشرفت قطعي بايد از رياضيات كمك گرفت، همان‌گونه كه در هندسه تحليلي كه خودش مبدع آن بود، كمي‌سازي را به كار گرفت و مختصات نقطه را بر اساس داده‌هاي كمي مشخص كرد.

شهرآييني ادامه داد: وجهه علمي دكارت و كتاب‌هاي علمي وي در كشورمان ناشناخته مانده است، به همين دليل كتاب «تأملاتي در باب تأملات» به اين جنبه از شخصيت وي توجه مي‌کند و به معرفي فعاليت‌هاي علمي‌اش مي‌پردازد. دكارت را هنگامي مي‌توان به‌خوبي شناخت كه انديشه‌هاي فلسفي او در كنار دستاوردهاي علمي‌اش به‌صورت موازي مطالعه شوند، زيرا اين دو داراي ارتباطي عميق در شكل‌بخشي يكديگرند.

وي گفت: اكثر دانشجويان فلسفه در كشورهاي توسعه‌يافته تا حدودي به علوم روز آشنايند و همين امر سبب پويايي اين علم شده است، در اين شرايط ديگر كسي سوال آشناي «فلسفه به چه درد مي‌خورد؟!» را تكرار نخواهد كرد.

شهرآييني عالم مدرن را مديون فيلسوفاني نظير دكارت دانست و گفت: تفكرات چنين انديشمنداني سبب پيشرفت علوم شد. در همين راستا كتاب «تأملاتي در باب تأملات» مي‌كوشد اهميت اين موضوع را بيش از پيش براي هم‌ميهنان‌مان مشخص كند.‌ در اين صورت شايد بتوانيم ارتباط ميان خواجه‌نصير رياضيدان و فيلسوف و همچنين ابن‌‌سيناي پزشك و فيلسوف را دريابيم. بسياري از فيلسوفان مسلمان و ايراني در ديگر علوم روز نيز تخصص‌هايي داشتند، موضوعي كه مي‌تواند نشان از ارتباط تنگاتنگ علم و فلسفه داشته باشد. شايد طرز انديشيدن و استنباط آنان از دنياي پيرامونشان بود كه آنان را به علم گرايش داد. نمي‌توان به دنبال علوم جديد بود و از فلسفه به عنوان عاملي اثرگذار در پيشرفت علم غافل ماند. 

مصطفي شهرآييني نگارش كتاب «تأملاتي در باب تأملات» را به پايان برده است. اين اثر از سوي انتشارات ققنوس در دست چاپ قرار دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط