«راز ماندگاری فردوسی را به دشواری میتوان در یکی از ویژگیهای او گنجاند؛ اما بارزترین دلیل، باور پولادین و دلبستگی پرشور و پایانناپذیر وی به ایران است که باعث شد فردوسی به پاس این باور و دلبستگی، شاهنامه را بسراید.» میرجلالالدین کزازی در گفتوگو با ایبنا از دلایل ماندگاری شاهنامه در میان ایرانیان میگوید.\
وی درباره دیگر ویژگیهای شاهنامه ادامه داد: شاهنامه هرگز نمیفرساید، کهنه نمیشود، از تاب و تب و شور و شرار بازنمیماند و ازهمین روست که شاهنامه فرودسی، از «شاهنامه»های فرهنگ و منش ایرانی است. در شاهنامه چکیده و گوهره فرهنگ ایرانی و آنچه چیستی و هستی نهادین و تاریخی همواره ایرانیان را میسازد نهان شده است.
کزازی درباره فرهنگ و منش ایرانی که در شاهنامه نهفته است، گفت: هر پژوهشگری که میخواهد با فرهنگ و منش ایرانی به یکبارگی آشنا شود، شاهنامه را میخواند، میکاود و به آن میرسد.
وی یادآور شد: در دیگر شاهکارهای ادب ایران این امر به گونهای گسسته و پراکنده نمود یافته است. در هر کدام از این شاهکارها تنها بخشی و یا بازتابی از فرهنگ و منش ایرانی میتوان دید.
این پژوهشگر ادبی درباره تاثیر شاهنامه بر ادبدوستان سایر کشورها اظهار داشت: شاهنامه بارها به سایر زبانها برگردانده شده و این امر بر روندهای ادبی و اندیشهای هنرمندان، سخنوران و نویسندگان باختر زمین اثرگذار بوده است.
وی ادامه داد: به طور مثال «متیو آرنولد» یکی از سخنوران انگلیسی چکامهای بلند بر پایه غمنامه رستم و سهراب سروده است؛ اما در روزگار ما نه شاهنامه و نه دیگر شاهکارهای بزرگ ادبی ایرانزمین، فر و فروغ گذشته را در دیگر کشورها ندارند و بر روندهای ادبی و اندیشگی مانند سابق کارساز نمیافتند و این شاهکارها آنچنان که شایسته آن هاست به جهانیان شناسانده نمیشوند.
کزازی در ادامه به توضیح دامنه شناخت سایر ملل از شاهکارهای ادبی ایران پرداخت و گفت: در حال حاضر تنها ایرانشناسان و افرادی که انگیزههای ویژه و نیرومندی در دیگر کشورها دارند، با شاهکارهای ادبی ایران آشنا میشوند. اما در گذشته کارکرد و دامنه این امر چنان بوده که در میان تودههای مردم برگردانهای این شاهکارها خوانندگان بسیاری داشته است.
وی در ادامه با اشاره به مولانا به عنوان تنها سخنور ایرانی که در این روزگار در دیگر کشورها به خوبی شناخته شده، توضیح داد: درباره این شخصیت چون سایر کشورها برای تصاحب او به نام خودشان آگاهانه تلاش کردهاند؛ چنین شده است. اما همین امر هم به خوبی نشان داد که اگر این شاهکارها به جهانیان شناسانده شوند برگردان آثار آنها به عنوان کتابی همیشگی در روزها و شبها خوانده میشود و بهتر است که این رویکرد برای سایر چهرههای ادب ایران نیز صورت گیرد.
نظر شما