کتاب «داستان گل حسرتی» نوشته محمد دهریزی با تصویرگری دلارام فقانی از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
داستان این کتاب درباره گلی است که چند روز مانده به بهار میروید. گل حسرتی از شکافی در زمین خودش را بالا میکشد و با درخت بلوط، پرنده، چشمه و مورچه همصحبت میشود، او هرسال تلاش میکند که بهار را ببیند؛ اما دقایقی قبل از رسیدن بهار... .
این گل هر سال به امید دیدن بهار میروید؛ با وجود اینکه تمام پرندگان و چشمه و درخت بلوط و... او را ناامید میکنند؛ اما او باز هم دست از تلاش برنمیدارد و هر سال امیدوار است که بهار را میبیند. باید دید که امسال هم بهار را میبیند؟
محمد گودرزی دهریزی (بروجردی) متولد سال 1348، شاعر و نویسنده درشهر زیبای بروجرد دیده به جهان گشود. او دبیر دبیرستانهای بروجرد است و کارشناس ارشد ادبیات و دارای چندین کتاب در زمینه شعر و داستان است.
قسمتی از متن کتاب:
پرندهی هفترنگ، پرید روی بلندترین شاخهی بلوط و شروع کرد به گفتن قصه: «وقتی زمستان میشود، مینشینم و شبها و روزها را میشمارم و حساب میکنم. چهل روز مانده به آمدن بهار، چهلتا سنگریزه جمع میکنم و برای آن که حوصلهام سر نرود، هر روز یکی از سنگریزهها را برمیدارم و با خودم به آسمان میبرم. آن بالا چرخی میزنم و سنگریزه را رها میکنم. همینطور که سنگریزهها یکییکی کم میشوند، شما از خواب زمستانی بیدار میشوید. خورشید میآید، برفها آب میشود. چشمه را میافتد. گلی زیبا که آرزوی دیدن بهار را دارد، سر از خاک بیرون میآورد...»
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتاب «داستان گل حسرتی» نوشته محمد دهریزی با تصویرگری دلارام فقانی با شمارگان 2هزار و 500 نسخه در 32 صفحه به قیمت 18هزار تومان را منتشر کرده است.
نظر شما