وی ادامه داد: ممکن است عدهای نوجوان و بزرگسال هیجانی شوند و کارهایی کنند؛ اما من میگویم اگر این نوجوانان چنین کاری میکنند باز هم مقصر ما بزرگترها هستیم، به عنوان سیاستمدار، مدیر فرهنگی، نویسنده و غیره. این ما هستیم که با فراهم نکردن فضای گفتوگو جامعه را به این سمت کشاندهایم؛ در نتیجه زمینهای ایجاد شده است که نوجوانان و جوانان اینطور واکنش نشان میدهند.
ناصری با اشاره به اهمیت توجه به همه نگاهها گفت: ما به آنها رسانهای ندادهایم که حرف بزنند. همیشه منعشان کردهایم. بعضی میگویند ما همهچیز برایشان فراهم کردهایم؛ چرا این کارها را میکنند. مثال سادهای بگویم: اگر طوطیای را در قفس طلا بگذارید و در ظرف طلا برایش آب و غذا بگذارید، چون در قفس است برایش لذتبخش نیست. ما باید حرف نوجوانان را بشنویم؛ دخترم، پسرم تو چه میخواهی؟ من همه را فرزندان خودم میدانم و دلم هم برای جمهوری اسلامی، کشورم ایران اسلامی میسوزد و به این نیتی که شرح دادم بیانیه را امضا کردم.
این نویسنده در توضیح اینکه مطالعه، ادبیات و کتاب چهقدر در آموزش نحوه درست مطالبهگری به نوجوانان مؤثر است بیان کرد: شاخصه مهمی وجود دارد که باید آن را بدانیم؛ اینکه خواستههای ما چیزی است و آرزوهای بچههای دهه 80 و 90 چیز دیگری است. ما باید پیوندی بین خواستههای خود و آرزوهای آنها برقرار کنیم. اکنون توازن و پیوندی وجود ندارد. خواستههای ما برای آنها بسته به نظر میرسد و آرزوهایشان به دلیل رسانههای متعددی که وجود دارد نوع دیگری است.
وی افزود: مدیران فرهنگی و نویسندههای ما هم نتوانستهاند چنین کاری انجام دهند؛ اگر انجام داده بودند تیراژ کتابهای ما حداکثر هزار یا دو هزارتا نبود. برای این مورد سیاستگذاری مبتنی بر احترام بین افراد لازم است. نمیشود به نویسنده سفارش کتابی را داد که کودک و نوجوان را هدایت کند. معرفت بدون احترام دوام نمیآورد. مبانی دینی ما این است که باید بچهها را تشویق کنیم. در دیدگاه اسلامی و ایرانی این احترام وجود داشته است. ما باید به کودکان و نوجوانان احترام بگذاریم.
ناصری فراهم نشدن این بستر و امکانات را موجب سواستفادهگری عدهای از احساسات نوجوانان دانست و اظهار کرد: یکی از عوامل مهم، سرخوردگیهای فرهنگی است. ما به شدت در فشار اقتصادی هستیم؛ اما برخلاف خواستههای بزرگترها، خواستههای این نسل اقتصادی نیست. ما از بحث مسائل فرهنگی که زیربنای هر چیزی است غافل شدهایم. تعدادی از مراکز فرهنگی ورشکستهاند. بسیاری از ناشران هم میخواهند فقط کتابی چاپ کنند که بفروشد.
وی به دخالت دشمن در مسائل کشور بهویژه اعتراضات اخیر اشاره کرد و گفت: دشمن منتظر فرصت است. برای هر کشوری هم ممکن است این اتفاق بیفتد؛ چه در 2500 سال قبل و چه حالا. هر زمان، وقتی حریفت ضعیف میشود فرصت ضربه زدن به او نیز فراهم میشود؛ اما از دیدگاه من به عنوان نویسنده و تاریخدان، اینکه ما همهچیز را به دشمن ربط دهیم اشتباه است. مسلما دشمن از ضعف ما استفاده میکند؛ برای مثال تاکنون چند موسیقی، فیلم و داستان خوب برای نوجوانانمان تولید کردهایم که وقتی استفاده میکنند به ایرانیبودنشان افتخار کنند؟ ما در این مسائل بسیار ضعیف هستیم و طبیعی است که بچهها به آثار کشورهای دیگر علاقه نشان دهند.
این نویسنده در پایان گفت: چند دهه آزادانه و به دور از هیاهوی صفبندیها و بدون وارد شدن به دنیای آلوده سیاستبازان، کوشیدهام برای سربلندی ایران اسلامی با نشان دادن حقیقت، برداشتی صحیح و سالم را به مخاطبان ارائه کنم و انتقال دهم؛ چون اعتقاد دارم که دنیای مخاطبانم پاک و بیآلایش است. از امضای این بیانیه هدفی جز این نداشتم که چون پدر معنوی در کنار همه کودکان و نوجوانان ایران اسلامی باشم و نیتم جز خیر و صلاح هیچ نبود.
نظر شما