مهدی محقق صبح امروز ۱۰ آذر در همایش ادبی سهراب در موزه هنرهای معاصر تهران، به مقایسه برخی اصطلاحات عرفانی با کاربرد آنها در شعر سهراب اشاره کرد و از جمله، «هیچستان» شعر سهراب را نمونه تغییریافته «هیچ» در مکتب عرفان اسلامی دانست.
وي سپس درباره اوزان عروضي در شعر گفت: پيش از اسلام نيز شعرهاي پهلوي براساس اوزان عروضي نبوده است و حتي پس از اسلام هم كه وزنهاي عروضي معمول شده بود، باز كساني بودند كه شعر آزاد از وزن ميگفتند. نكته حائز اهميت اين است كه شعر محتوا داشته باشد و مطابق قوانين صرفي و نحوي نوشته شده باشد.
محقق اضافه كرد: بسياري از اوزان عروضي بين شعر فارسي و شعر عرب مشترك است. همچنين وزنهاي معمولي و آزاد نيز پيش از اسلام و پس از اسلام در شعرهاي محلي بوده است. به لحاظ محتوايي نيز براي مثال «هيچ» بودن از اصطلاحات عرفاني است كه در شعر سهراب به صورت «هيچستان» تجلي كرده است.
وي در انتهاي سخنانش به تشابه شعري از امير معزي با شعري از يك شاعر عرب اشاره كرد و گفت: آن چه غير از خداوند است، سايهاي بيش نيست.
محمود شالويي، سرپرست موزه هنرهاي معاصر نيز در اين همايش درباره آثار سهراب گفت: از آن جا كه جامعه هنري ما، چه در شعر و چه در نقاشي، طي ساليان متمادي از تاثير آثار سهراب بهرهمند بوده؛ شايسته است كه علاوه بر مروري بر نقاشيهاي او ـ با وجود رابطه تفكيكناپذير شعر و نقاشي سهراب ـ بتوانيم همايشي در خور، براي بررسي آثار ادبي او و ارتباط اين آثار با نقاشيهايش، برگزار كنيم.
وي ادامه داد: اگر اين همايش ادبي برگزار نميشد، نمايشگاه ما ابتر و ناقص بود، چون كسي نميتواند سهراب نقاش را دور از سهراب شاعر ببيند. آنچه در نقاشيهاي سهراب موج ميزند، مفاهيم و معانياي را شامل ميشود كه در شعر او نيز پيداست؛ آنچنان كه در شعر او ميتوان رويكرد تجسمي را به وضوح ديد.
شالويي افزود: در حقيقت شعر و نقاشي سهراب، هر يك شرح و تفسير ديگري است. همين امر او را از بسياري هنرمندان ديگر متمايز ميكند و ويژگيهاي منحصر به فردي كه در آثار او وجود دارد، ميتواند براي جامعه هنري ما، بهويژه اهالي هنرهاي تجسمي، الگويي جدي و موجبات الگوپذيري و حركت در اين مسير باشد.
وي همچنين گفت: سهراب در نقاشيهايش توجه زيادي به انسان ندارد و حقيقتي بالاتر از آنچه ما ميپنداريم را ميپندارد. او دوردستهايي را ميبيند كه شايد در تخيل ما باشد ولي همه ذهن ما را به خود معطوف نكرده است. درختهاي سهراب بيبرگ هستند. او به سرسبزيهاي روزمره ما، دلخوش نشده است.
مدير كل دفتر امور هنرهاي تجسمي اضافه كرد: در شعر سهراب، كلمات بسيار سادهاي را ميبينيم كه با در كنار هم قرار گرفتن، معاني بلند و رمزآلودي را ايجاد كردهاند و حيطه را براي تخيل آدمي گسترده كرده است. در آثار او هيچگونه دلدادگي به ماديات را نميبينيم و بيش از هر چيز گسستگي و فراق و اشتياق به جداييها و دورشدن و بريدن از اين عالم در شعرهايش حس ميشود و شايد نالههاي او به نالههاي مولانا نزديك باشد.
وي ادامه داد: اگرچه طول عمر سپهري كوتاه بود؛ ولي فوقالعاده پر ثمر بود. هيچكس آثار او را، چه در حوزه شعر و چه در نقاشي، كم نميبيند. بيش از 300 اثر نقاشي از او موجود است كه اغلب آنها آثار درجه اول و خوبي هستند.
شالويي سپس به وجود بعضي آثار تقلبي به نام سهراب و تاييد اصالت تابلوهاي نمايشگاه «روزنهاي به رنگ» توسط متخصصين اشاره كرد. وي در پايان سخنانش پيشنهادي مبني بر تعيين جايزهاي سالانه به نام سهراب سپهري همزمان با مراسم ولادت و يا وفات اين شاعر و نقاش، ارائه كرد.
در ادامه اين همايش، اسماعيل آذر دبير همايش به رابطه شعر و نقاشي سهراب سپهري با مكاتب ذن و بوديسم اشاره كرد و گفت: به نظر ميآيد حتي «هشت كتاب» سهراب نيز تحت تاثير مراحل هشتگانه رستگاري در آئين بودا بوده است.
آذر در ادامه سخنانش گفت: عدهاي ميگويند سپهري شعر اجتماعي ندارد؛ ولي تمام انديشه سهراب تلاش ميكند انسان را با فطرت خود آشتي دهد. در شعر «آب را گل نكنيم» او خودش را با فضاي كيهاني يكي ميکند. هر اثري كه از بدي انسان در جهان ميماند، همان گل كردن آب است و اين نمونهها، همگي نشانههايي از توجه سهراب به جامعه است. در ذهن سهراب، عرفان موج ميزند؛ ولي آن را خيلي فاش نگفته است. در همه آثار او روح خدا را خواهيد ديد.
وي در ادامه به شخصيت «ليسر» در داستان ويليام بليك و تاثير سهراب در شعر «گل و آئينه» در دفتر «آوار آفتاب» از اين داستان اشاره كرد و در ادامه با تاكيد بر استفاده سپهري از واژههايي مثل «نيلوفر» گفت: نيلوفر گلي است كه در سطح آب زايش ميكند و در لجنزارها به وجود ميآيد؛ ولي گلولاي لجنزار را به خود نميگيرد و خيلي زود از سطح زمين كنده ميشود. حرف بودا هم همين است كه انسان بايد از نعمتهاي زمين استفاده كند ولي به زمين نچسبد.
آذر همچنين گفت: در نقاشيهاي سهراب، هرگز يك شهر بزرگ نميبينيم. او در شعر، به فريدون توللي، نيما يوشيج و فريدون مشيري توجه بسيار داشته و از آنها تاثير گرفته است. سپهري در دفتر اولش «مرگ رنگ» از شعر سنتي جدا ميشود و در «زندگي خوابها» عواطف و فطرت، او را به سمت خودش ميكشد.
وي ادامه داد: در «شرق اندوه» سهراب هنوز در برزخ انديشههايش است و با اينحال سير سلوك خود را آغاز ميكند. «حجم سبز» حالت دعوت دارد و در «ما هيچ، ما نگاه» نگرانيهاي خويش را بازميگويد.
آذر سپس يادآوري كرد كه مقالههاي عنوان شده در اين همايش تا دو ماه ديگر در قالب كتابي به دست علاقمندان خواهد رسيد. در اين كتاب علاوه بر مقالههاي علمي اين همايش، قطعاتي از شعرهاي به يادماندني سهراب همراه با ترجمه انگليسي نيز گنجانده خواهد شد.
همایش بررسی آثار ادبی سهراب سپهری در حاشیه نمایشگاه «روزنهای به رنگ» موزه هنرهای معاصر تهران، امروز سهشنبه ۱۰ آذر با سخنرانی محمودشالویی، مهدی محقق، اسماعیل آذر، فرهاد طهماسبی، نسترن نصرتزادگان، عبدالرضا مدرسزاده و حبیبالله آیتاللهی و با حضور جمعی از پیش کسوتان و علاقمندان ادب و فرهنگ در سالن اجتماعات این موزه برگزار شد.
ادامه این گزارش متعاقبا در ایبنا منتشر میشود.
نظر شما