سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۸
مغولان قرن‌ها به عنوان نابودگر تمدن و فرهنگ موجب تغییرات فرهنگی بسیاری شدند

حمیدرضا آریانفر درباره کتاب «جاده ابریشم؛ تساهل و مدارای ایرانی در عصر ایلخانی و تیموری» گفت: مغولان قرن‌ها به عنوان نابودگر تمدن و فرهنگ شناخته می‌شدند، اما خواسته و ناخواسته موجب تغییرات فرهنگی زیادی هم شدند و جان تازه‌ای به مبادلات بخشیدند، در این میان راه ابریشم یکی از باشکوه‌ترین دوره‌های خود را طی کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا مراسم رونمایی از دو کتاب «سیاست فرهنگی‌دولت پهلوی اول در کردستان» و «جاده ابریشم؛ تساهل و مدارای ایرانی در عصر ایلخانی و تیموری» دوشنبه ۲۴ اردیبهشت در گوشه نقد سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد.

حمیدرضا آریانفر، دبیر مراسم در این باره گفت: همان طور که می‌دانید بنیاد ایران شناسی در جایگاه پژوهش، آموزش و اهدافی که در اساسنامه خود دارد اینک در مسیری گام نهاده که شناخت فرهنگ ایران در ادوار مختلف برای ایرانیان و غیر ایرانیان از اهداف آن است، در مسیر تمدن نوین اسلامی و برنامه‌های این سازمان شناخت تمدن ایران هدف گذاری شده است و از دیگر اهداف این مجموعه برگزاری نشست‌ها، چاپ نشریات و کتاب‌ها است. امیدواریم در ادامه از کمک اساتید و ایران پژوهان در شناخت بهتر تمدن ایرانی بهره ببریم تا نگاه درونی و خودباورانه از ایران و ایرانی داشته باشیم.

حمیدرضا آریانفر درباره کتاب «سیاست فرهنگی‌دولت پهلوی اول در کردستان» گفت: شرایط حاکم در اواخر دوره قاجار و تجربه ناکام مشروطه، ایرانیان و روشنفکران وقت را بر آن داشت تا از دیکتاتور زمانه یعنی رضاشاه حمایت کنند تا با استفاده از زور روند تغییر جامعه ایران و ایجاد هویت جدید با توجه به فرهنگ ایران باستان را پیش بگیرند. از جمله سیاست‌های پهلوی اول کشف حجاب، ترویج زبان فارسی و لباس متحدالشکل بود، حکومت وقت برای پیش برد اهدافش به سراغ آموزش و پرورش رفت و تلاش کرد تا رواج زندگی غربی را پیش بگیرد تا جامعه‌ای یکپارچه را تشکیل دهد.

او ادامه داد: دولت پهلوی علاوه بر نکات فوق در بخش اقوام هم سیاست‌های خاص خود را پیش گرفت و با ممنوعیت زبان محلی، کشف حجاب و لباس متحد الشکل تلاش کرد تا دوره جدیدی را آغاز کند با این حال در سال ۱۳۲۰ و با جنگ جهانی دوم این سیاست‌ها شکست خورد و پهلوی اول ناکام ماند.

حمیدرضا آریانفر درباره کتاب «جاده ابریشم؛ تساهل و مدارای ایرانی در عصر ایلخانی و تیموری» گفت: مغولان قرن‌ها به عنوان نابودگر تمدن و فرهنگ شناخته می‌شدند، اما خواسته و ناخواسته موجب تغییرات فرهنگی زیادی هم شدند و جان تازه‌ای به مبادلات بخشیدند، در این میان راه ابریشم یکی از باشکوه‌ترین دوره‌های خود را طی کرد، این جاده برای ۱۲۰۰ سال در مسیر بازرگانی شرق به غرب در یک راه اصلی و ۶ راه فرعی وجود داشت که همگی از ایران عبور می‌کرد، این راه موجب رشد شکوفایی تمدن بشری بود و در این دوره هم از شکوفایی برخوردار بود.

رسولی: سیاست فرهنگی دولت پهلوی اول در کردستان چه بود؟

حسین رسولی، نویسنده کتاب «سیاست فرهنگی‌دولت پهلوی اول در کردستان» در ابتدای سخنانش و در توضیح درباره این اثر گفت: در این کتاب تلاش شده به این پرسش پاسخ داده شود که در دوره رضا شاه چه اقدامات فرهنگی و با چه هدفی در کردستان صورت گرفت و چه نتایجی داشت؟ همچنین واکنش خود مردم کردستان چه بود؟ ما تلاش کردیم در چهار فصل در این کتاب به توضیح این مسائل بپردازیم.

او ادامه داد: در طول تاریخ کمتر حکومتی داشتیم که در دوره‌ای کوتاه این تعداد اقدامات گسترده داشته باشد، اگر بخواهیم اهداف را بفهمیم باید وارد بحث دولت - ملت سازی شویم، اوضاع آشفته دوران قاجار و جنگ جهانی اول موجب آشوب‌هایی شد که روشنفکران دوران را بر آن داشت تا برای اصلاح امور مملکت به دنبال دیکتاتوری مصلح و اتحاد ملت باشند، بنابراین از رضاشاه حمایت شد و به حکومت رسید و در راستای پروژه دولت – ملت سازی ساخت ارتش منظم، دیوانسالاری، راه سازی و… را در راستای کار قرار داد انجام داد، اما در ورای اینها، بحث وحدت ملی بود که روشنفکران خواستار آن بودند.

نویسنده این اثر ادامه داد: روشنفکران وقت وحدت را در این موضوع می‌دانستند که تفاوت فرهنگی میان اقوام از نظر پوشش آداب و رسوم وجود نداشته باشد در نتیجه این مدل دولت - ملت سازی باعث شد زبان، پوشش و آداب بسیاری از اقوام نادیده گرفته شود، بنابراین سراغ بحث ملی گرایی رفتند و تلاش کردند مدارسی را در مناطق غیر فارس نشین ایجاد کنند که اهالی کردستان از آن استقبال نکردند و همین باعث شد مشکلاتی برای اقلیت‌ها ایجاد شود.

او افزود: با توجه به اهمیت زبان فارسی برای رسیدن به وحدت ملی حکومت پهلوی کوشید با استخدام معلمان غیر بومی، مراسم‌ها و نشست‌ها، اهداف خود را پیش ببرد، در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که نفس کار درست بود، اما شیوه عمل نه و در نتیجه همین باعث شد تا اقوام نسبت به حکومت وقت زاویه بگیرند و در دوره‌های بعدی به دنبال خودمختاری باشند. لازم به ذکر است که این روش‌ها در کشورهای عراق و ترکیه هم در آن زمان صورت گرفته بود، ترکان ریشه کردها را ترک و عراقی‌ها ریشه کردها را عربی می‌دانستند برای همین در دولت رضاشاه تلاش شد تا با تکیه بر ریشه آریایی و زبان نزدیک فارسی و کردی برای آن‌ها ریشه ایرانی نشان داده شود.

ذوالقدر: اهمیت خواندن تاریخ تعمیم به مسائل امروز است

علیرضا ذوالقدر، نویسنده کتاب «جاده ابریشم؛ تساهل و مدارای ایرانی در عصر ایلخانی و تیموری» در مراسم رونمایی از کتاب گفت: صحبت از تاریخ که شروع می‌شود دغدغه‌هایی به وجود می‌آید که مثلاً چرا تاریخ بخوانیم؟ کتاب‌هایی که چاپ و نوشته می‌شود پر از داده‌های تاریخی است؟ تاریخ چیست و خواندش چه فایده‌ای دارد؟

او افزود: در زمان‌های گذشته رویدادهایی اتفاق افتاده است و ما هم گزارش‌هایی داریم، برای دلیل حمله مغولان و … تاریخ جهانگشای جوینی می‌خوانیم اما به دلیل نبود گزارش‌های اقتصادی و فرهنگی نیاز داریم برای اطلاع یافتن از این موارد پژوهش انجام دهیم. آیا زندگی ما ارتباطی با آن‌ها دارد؟ آیا مطالعه تاریخ چیزی به فهم ما اضافه می‌کند؟ برای پاسخ می‌توان اینطور گفت که ما به طور مثال امروز دغدغه‌ای داریم که چرا مثلاً کشور ما به لحاظ اقتصادی مشکل دارد. این می‌تواند مسئله ما باشد و ما می‌توانیم به تاریخ رجوع کنیم و این مسئله را به اتفاقات گذشته تعمیم دهیم.

ذوالقدر ادامه داد: مردم در حمله مغول چه وضعیت اقتصادی داشتند؟ تفاوت زندگی ما با آن‌ها چیست؟ اتفاقی که با نام تجدد در ایران شناخته می‌شود چه تاثیری دارد؟ تاریخ سرگذشت زندگی بشر و گزارش آن است، این‌ها به خودی خود زبان ندارند، زبان این‌ها تاریخ پژوهانند که مسائل مربوط به زندگی امروز را در می‌آورند. خواندن تاریخ فهم و درک ما را از جهان امروز و دیروز را بالا می‌برد آنچه در خواندن تاریخ مهم است مسائل امروز ماست. مغول‌ها حمله کردند، کشتار کردند و این واقعیت است، اما واقعیت فقط همین است؟ اتفاقات دیگر هم رخ داده است آیا مردم دوره مغول مانند حال می‌اندیشیدند؟ آیا تصور می‌کردند این بلا مشیت الهی است؟ بنابراین آنچه مهم است عینک امروز ما و نگاه ما به گذشته است، مسائل برای امروز و داده‌ها برای گذشته است.

او درباره اهمیت جاده ابریشم عنوان کرد: جاده‌های تجاری همیشه وجود داشتند و از چین تا دریای مدیترانه را به هم متصل می‌کردند، البته نام این جاده اصلی و جاده‌های فرعی اش از ابتدا ابریشم نبوده و برای نخستین بار در سال ۱۸۸۶ بود که یک سیاح مستشرق آلمانی به این مسیر نام ابریشم را اختصاص داد، اهمیت این جاده به غیر از مسائل اقتصادی در مسائل فرهنگی هم بوده است، تاجران مسافران اصلی بودند و همراه با کالای خویش نوع زندگی و باور خود را هم می‌آوردند و زبان مشترک در این جاده زبان فارسی بوده است.

علیرضا ذوالقدر در پایان سخنانش بیان کرد: اهمیت راه‌ها مهم است، ما امروز هم در تجارت جهان مشکل داریم، ما تساهل و مدارا داریم و هر که می‌آید جذب و در خود حل می‌کنیم. موضوع اصلی این کتاب هم همین است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها