شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۳
آموزش عالی نه در خدمت انقلاب اسلامی است نه در راستای شاخص‌های جهانی

یکی از مشکلات ما این بود که ما بیش از سی برابر، توسعۀ آموزش داشتیم اما سه مسئله ما هم با کمک علوم انسانی در این زیست بوم حل نشد.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نشست رونمایی و نقد و بررسی کتاب «ایدۀ علوم انسانی»، تألیف مالک شجاعی و با حضور مصطفی تقوی، مدیر گروه فلسفۀ علم دانشگاه شریف، در «گوشه نقد» سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، برگزار شد.

در ابتدای این نشست، مالک شجاعی، مولف کتاب، با ارائۀ توضیحاتی در رابطه با ایدۀ شکل‌گیری این کتاب گفت: ایدۀ کتاب علوم انسانی، حدفاصل سال‌های ۹۴ تا ۹۶ شکل گرفت و اساس آن گفت‌وگوهایی با اساتید شاخص علوم انسانی کشور بود و به‌صورت ویژه، مرحوم استاد محمدامین قانعی راد، در شکل‌گیری این کتاب نقش مهمی داشت.

او ادامه داد: پرسش مهم این است که ایدۀ علوم انسانی چه اهمیت و ضرورتی دارد؟ ما در ایران، هم قبل و هم بعد از اسلام، سنت فکری و فلسفی مهمی داشتیم ولی با مفهوم علوم انسانی به نحو آکادمیک آن، کمتر از صد سال است که آشناییم. ولی علوم انسانی در مغرب زمین ۲۸۰۰ سال تاریخ طی کرده است. هر آنچه که بزرگان ما گفتند، ذیل مقولۀ علوم انسانی جدید نیست و من از آن‌ها به «انسانیات» تعبیر می‌کنم. پس آشنایی ما با علوم انسانی، به چه زمانی باز می‌گردد؟ از نظر نهادی ما با تاسیس مدرسۀ علوم سیاسی با علوم انسانی جدید آشنا شدیم. ایدۀ انقلاب مشروطه وام‌دار آشنایی ما با علوم انسانی و اثر این نهاد است.

شجاعی جشوقانی گفت: از زمان این آشنایی، پرسش‌های مهمی پرسیده شده است. از جمله اینکه علوم انسانی در این صد سال با ما چه کرده و ما با علوم انسانی چه کرده‌ایم؟ علوم انسانی چه کارکردها و سوء کارکردهایی داشته است؟ آیا چنان که برخی گفته‌اند، علوم انسانی ما غرب‌زده است؟ یا اگر علوم انسانی نبود، ما در اکنون فرهنگی‌مان، به مقام خود و سنت‌شناسی نائل نمی‌آمدیم؟ سوال این است که ما ایرانیان به علوم انسانی چه داده‌ایم؟ تمام دعواهای انقلاب ما در آستانۀ وقوع، حول مفاهیم علوم انسانی بود. آیا ما علوم انسانی ناظر با زیست‌بوم خودمان را ساختیم یا به مقام ترجمه‌زدگی افتادیم؟ بزرگترین کارکرد علوم انسانی این است که طب روحانی جامعه مدرن است. ناظر به بحران انسان در جامعه مدرن است. ما سی برابر توسعه آموزش داشتیم اما سه مسئله ما هم در این زیست بوم حل نشد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در رابطه با کتاب و ایدۀ آن اضافه کرد: در این کتاب، تاملاتی که در باب علوم انسانی در ایران پساانقلاب بوده، در سه ساحت مورد بررسی قرار گرفته است. این تحلیل سه سطحی برای اولین بار صورت گرفته است و در این تحلیل، با چهل استاد در رابطه با ایدۀ علوم انسانی در ایران حرف زدیم. سطح معرفت‌شناسی، نهادی و گفتمانی سه سطح کتاب است. بزرگترین کارکرد علوم انسانی را می‌توان چنین بیان کرد که که طب روحانی جامعۀ مدرن است. علوم انسانی، ناظر به بحران انسان در جامعه مدرن تلاش می‌کند و مانند طبیبی دوار است.

او اضافه کرد: یکی از مشکلات ما این بود که بیش از سی برابر توسعۀ آموزش داشتیم اما سه مسئله ما هم با کمک علوم انسانی در این زیست بوم حل نشد. به‌رغم آنکه بیش از دو هزار نهاد آکادمیک در این کشور شکل گرفت و آکادمی باید در نقش عقل منفصل حکمرانی قرار می‌گرفت، یک اسراف فکری شکل صورت گرفت و این عقل منفصل شکل نگرفت. این نوع برنامه‌ریزی برای آموزش عالی ما نه در خدمت انقلاب بود و هست و نه در راستای شاخص‌های جهانی است. علت این مشکلات در نهاد آکادمی هم لزوماً همیشه بیرون از نهاد آکادمی نیست، بلکه فرمالیسم اداری غیر سیاسی محدودیت برا آکادمی ساخته است. برای فائق آمدن به بسیاری از این مشلات، ما باید به سرآغازهای تمدن بزرگ اسلامی بازگردیم.

در ادامۀ این نشست، مصطفی تقوی، مدیر گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف هم به بیان نکاتی در رابطه با ایدۀ علوم انسانی در ایران و عناصر آن پرداخت و گفت: عناصر مهم در علوم انسانی چیستند؟ ظاهراً می‌توان گفت که پنج عنصر مهم در علوم انسانی مطرح است. اولین عنصر مهم، نهادهای علوم انسانی است. دانشگاه و حوزه، نهادهای بودجه‌گذاری و خیریه، این نهادها هستند. برای فهم درست، باید نگاشت نهادی کنیم که چه نهادهایی در رابطه با علوم انسانی درگیرند. مولفۀ دوم انسان‌هایی هستند که ذیل این نهادها فعالیت می‌کنند. مولفۀ بعدی، مولفۀ سیاست‌گذاری و زیرساخت‌های آن است که باید ببینیم اصلاً سیاست‌گذاری در حوزۀ علوم انسانی و اجتماعی در کشور وجود دارد و اگر هست، مسائل آن چیست؟ مولفۀ چهارم این است که بدانیم منابع الهام‌بخش در علوم انسامی برای ما چیست؟ غرب و متون غربی یکی از منابع الهام بود. ما بی‌محابا ترجمه کردیم و ترجمه‌هایمان را تدریس کردیم؛ اما درعین حال متون اسلامی و ایرانی هم همواره یکی از منابع الهام ما بود و هست؛ بنابراین باید به سمت شناسایی منابع نیز پیش برویم. مولفۀ آخر این است که بپرسیم و بدانیم که عرصۀ ظهور علوم انسانی کجاست؟ فعالیت‌های علمی در حوزۀ علوم انسانی در کجا ظهور و بروز خواهد کرد؟

تقوی در رابطه با اهمیت کتاب گفت: اهمیت این کتاب به‌خاطر این است که ما را به خودآگاهی در رابطه با وضعیت علوم انسانی در کشورمان می‌رساند. این کتاب مهم است چون به ما نگاهی از بالا از وضعیت علوم انسانی می‌دهد. آقای شجاعی در این کتاب جمله‌ای تصریح کرده‌اند که بیش از نیمی از مجلات علمی دانشگاهی کشور که بالغ بر ششصد مجله‌اند، در رابطه با علوم انسانی‌اند اما به شش مسئله بومی نپرداخته‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط