سه‌شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۱:۲۱
صفریان، سالکی مدرن و یک فرانسوی فارسی‌سراست

دو مجموعه شعر رضا صفریان عصر دیروز در دفتر شعر جوان با حضور یوسفعلی میرشکاک، محمدرضا عبدالملکیان و اسماعیل امینی نقد شد. میرشکاک در این نشست، صفریان را سالکی مدرن قلمداد کرد و گفت: صفریان شاعری فرانسوی است که به فارسی شعر می‌گوید و عرفان شعرش، نه عرفان اسلامی، که مسیحی است. میرشکاک البته این ویژگی‌ها را شاخصه‌های مستلزم نقد شعر صفریان دانست.\

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در ابتدای این نشست رضا صفریان با اشاره به سلوکی که در سرودن این مجموعه شعرها طی کرده گفت: سعی کردم سیر سلوک عملی و انعکاسش را در کارهایم نشان دهم. به نوعی هم توجه به مراحل سلوک بود و هم نوعی جستجوی حقیقت در خودم و حاصل تمام این ها این دو دفتر شعر شد. 

عبدالملکیان: حکایت دردمندی انسان در شعر صفریان 
در ادامه محمدرضا عبدالملکیان با توضیحی درباره این مسئله که این سروده‌های این شاعر  را اتفاقی می‌شنود و حدود ۲ سال به دنبال شاعر این شعرها بوده پرداخت و اظهار داشت: حیرتی که شعر صفریان در خواننده به وجود می‌آورد از آن است که شاعر در آن دغدغه انسان از آغاز هستی تا پایان هستی را دارد. به سرشت و سرنوشت انسان‌ها توجه می‌کند. شاعر در «بصیرت سایه‌ها» حکایت دردمندی انسان از آغاز تا امروز را بیان می‌کند و سوال‌ها و استدلال‌هایی دارد که در هیچ شاعر دیگری نمی‌توانید پیدا کنید. 

امینی؛ فکر احساس و استدلال در شعر صفریان 
سپس اسماعیل امینی ادامه بحث را به‌دست گرفت و توضیح داد: شاعر در این مجموعه اصرار دارد که به اصل شعر و تکنیک‌ها شعری اعتنایی نداشته باشد. شعر او انسان را تکان می‌دهد و این شاعر، شاعری است که منظومه و مجموعه فکری نظام‌مندی دارد.

وی ادامه داد: در هر دو مجموعه با فضایی آشنا به لحاظ ارجاعات و تلمیحات با شعرهای بزرگان این حوزه روبرو هستیم.

امینی با تاکید بر دشواری بیان شاعر در برخی از بخش‌های این سروده‌ها افزود: گاهی زبان شاعر به نثر نزدیک‌تر است؛ به همین دلیل شاعر در «بصیرت سایه‌ها» احساس و عواطف را مدنظر داشته؛ اما در «مراحل» استدلال و تعقل. در نهایت نیز زبانی استدلالی و منطقی را دنبال کرده است.

میرشکاک: صفریان سالکی مدرن است
در ادامه این نشست، دیگر خبری از تعریف و تمجید از صفریان نبود. میرشکاک در ادامه بحث به عنوان تنها منتقد نشست که در این دو مجموعه شعر ایراداتی دیده بود به نقد این دو مجموعه پرداخت.

وی در شروع سخنانش با تاکید بر این امر که صفریان شاعری فرانسوی است که به فارسی شعر می‌گوید و عرفان شعرش بیش از آن که اسلامی باشد عرفانی مسیحی است، به توضیح علت این امر پرداخت و گفت: در عرفان مسیحی است که انسان، عواطف انسانی، چالش‌های انسانی، گناه، خشم و هر آن چه از انسان صادر و یا بر او وارد می‌شود، نمود می‌یابد -- همان چیزی که در شعر صفریان دیده می‌شود. از سوی دیگر او در سنی که باطن انسان شکل می‌گیرد، در مغرب زمین حضور داشته و در فرانسه سرزمین شعر، نقاشی و فلسفه زندگی کرده؛ بنابراین شعر او متاثر از آن فرهنگ و اندیشه است. شعر در فرانسه نفوذ بیشتر و تصرف فراتری دارد.

وی سلوک فکری، زبانی و شعری صفریان را بدون هیچ نسبتی با سلوک خودش، شاعران حاضر در جمع و یا هر شاعر دیگری دانست و افزود: به نظرم صحبت ابتدایی صفاریان درباره سلوک کمی غریب و نابه‌جا بود. اما اصطلاحات و زبانی که در بیان این سلوک به کار بست زبان سلوک کلاسیک(دینی و اسلامی) نبود، بلکه زبان سلوک مدرن بود؛ چراکه او سالکی مدرن است.

میرشکاک در بر شمردن ضعف‌های شعر صفریان آن را با نگاه پسانیمایی سنجید و اظهار داشت: این دو دفتر شعر ضعف‌هایی دارد که این ضعف‌ها در نسبت با زبان فارسی است و خواهش من از این شاعر ملاحظه زبان فارسی در دفتر شعرهای آینده‌اش است. در بسیاری جاها می‌شود از زبانی شسته‌رفته‌تر استفاده کرد؛ بدون آن که سنگ انداخت بر سر راه زبان فارسی.

وی در ادامه بخشی از منظومه «بصیرت سایه‌ها» را خواند و با تاکید بر ترکیب واژگان آن و نوع گفت‌وگوها، این منظومه را از نظر چشم‌انداز کاملا غربی معرفی کرد که بینش مسیحایی دارد؛ هرچند که می‌شود بن‌مایه‌های بینش شیعی را در آن یافت و تصریح کرد: عظمت کار صفریان در این است که پلی زده به این دو عالم؛ اما متاسفانه حال زبان فارسی را رعایت نکرده است. البته خوب می‌دانم که این ویژگی چیزی نیست که در شعر صفریان با توجه به شناختی که من نسبت به دیدگاه، اندیشه و تفکر او دارم، تغییر یابد.

این شاعر در بخش دیگری از سخنانش از صفریان به عنوان شخصی که متاثر از نیچه است و کمک شایانی به شعر گسسته ما کرده یاد کرد و گفت: شعر گسسته ما موضعی بود نه موضوعی. صفریان نشان داد اگر هم زبان، هم نیت و صاحب عالم معنا باشیم، حرفمان را می‌توانیم راحت بزنیم. او ما را به معنا فرا می‌خواند. 

وی در پایان به «مراحل»، نام یکی دیگر از آثار صفریان اشاره کرد و یادآور شد: گسستگی‌هایی که در مراحل دیده می‌شود ارتباطی با حقیقت آن ندارد؛ بلکه مربوط به بیان در «مراحل» است. در مراحل با غلبه‌ای از جانب جمال بر جلال مواجه می‌شویم. از سویی این کتاب شعر نیست و از سوی دیگر شعر است که از شعور برخاسته و قصیده‌ای به معنای قصد چیزی کردن؛ که ما را وا می‌دارد خود را رها کنیم و حرف بزنیم.

صفریان: شعر بیان حال است
صفریان در پایان نشست دوباره به سخنرانی پرداخت و گفت: میرشکاک نگاهی دارد و چیزی را کشف می‌کند که گاهی برای من نیز عجیب است؛ اما در برابر آن موضع‌گیری نمی‌کنم؛ چرا که کمک می‌کند بهتر خود را بشناسم. اما درباره نقدهایی که او داشت باید بگویم که من به هیچ وجه مرزبندی شرقی و غربی را برای خود قائل نیستم.

وی ادامه داد: انسان در هر لحظه فرآیند وضعیت روانی خودش یعنی همان حال را دارد و سرودن شعر عبارت از بیان وضعیت روانی خاصی که در شخص وجود دارد، است؛ که لحظه‌ای و یا دائمی است. حالتی پیدا می‌شود که گوینده‌ای می‌گوید و شخص به عنوان کاتب می‌نویسد.

این شاعر در بخش دیگر دخالت در دستور زبان فارسی را یکی از لوازم شعری خواند که واکنش میرشکاک را در برداشت و در ادامه میرشکاک از او خواست که نحوه مواجهه با زبان را در شعرش توضیح دهد. صفریان در پاسخ به این پرسش اظهار داشت: امانت‌داری در بیان اندیشه، جلوگیری از هرگونه ظاهرسازی و اضافه نکردن مطلبی بر آن چه روح و اندیشه بیان کرده نحوه مواجهه من با زبان بود.

در پایان نشست محمدرضا عبدالملکیان نشست را پربار خواند و تاکید کرد: تمام جریان‌هایی که در شعر و در هنر شکل می‌گیرد به تحول، رشد و بالندگی شعر و هنر کمک می‌کند. مجموعه کارهای صفریان متفاوت است و زیبایی‌هایی دارد که به ایجاد تفاوت در شعر امروز کمک می‌کند.

نقد دو مجموعه شعر «مراحل» و «بصیرت سایه‌ها» عصر دیروز از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۲۰ در دفتر شعر جوان با حضور یوسفعلی میرشکاک، محمدرضا عبدالملکیان و اسماعیل امینی برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط