پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۰
گزارشی موجز، روایت تبعیض، ترور و تعدی در موجودیتی که خود را اسرائیل می‌نامد/ دزدان تقدس و حجمی از خباثت و انسان‌ستیزی

«متاستاز اسرائیل» روایتی تاریخی است که در پی بررسی یک موضوع خاص است و موضوع خود را دنبال می‌کند. آن موضوع پیوستگی- ناپیوستگی تبعیض، ترور و تعدی در طول زمان در موجودیتی است که خودش را اسرائیل می‌نامد. کورش علیانی می‌گوید بیشتر به این نتیجه رسیده‌ام که پیوستگی ترور و تعدی و تبعیض از سال‌ها قبل از روز نکبت تا همین امروز، هرگز قطع نشده است.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): جنبش حماس، از مهم‌ترین جنبش‌ها و سازمان‌های اسلامی در فلسطین است که در ۱۳۶۶ش/ ۱۹۸۷ با هدف آزادسازی اراضی اشغالی شکل گرفت. حماس کوته‌نوشتِ «حرکه المقاومه الاسلامیه» (جنبش مقاومت اسلامی) است و شاخه اخوان‌المسلمین در فلسطین به شمار می‌آید، ازاین‌رو پیشینه تاریخی مشترکی با آن دارد. سابقه فعالیت اخوان‌المسلمین در فلسطین به پیش از تأسیس رژیم اشغالگر در ۱۳۲۷ش/۱۹۴۸ باز می‌گردد. در ۱۳۱۴ش/۱۹۳۵ حسن‌البنا، رهبر اخوان‌المسلمین، برادر خود عبدالرحمان البنا و استاد محمداسعدالحکیم را به فلسطین اعزام کرد. سعید رمضان، یکی از رهبران اخوان‌المسلمین، نخستین شعبه اخوان را در ۴ آبان ۱۳۲۴/ ۲۶ اکتبر ۱۹۴۵ در بیت‌المقدس بنیاد گذاشت. در ۱۳۲۶ش/۱۹۴۷، اخوان‌المسلمین در فلسطین با حدود ۲۵ شعبه، بالغ بر دوازده تا بیست هزار نفر عضو فعال داشت و همه این شعبه‌ها را اخوان‌المسلمین مصر رهبری می‌کرد. شکست کشورهای عربی از رژیم اشغالگر در جنگ شش روزه ۱۳۴۶ش/۱۹۶۷، از یکسو سبب تضعیف و انفعال شماری از گروه‌ها و احزاب در جهان عرب شد و از سوی دیگر، شماری از گروه‌های اسلام‌گرا را به اقدام جدی برانگیخت و آنها را به عرصه سیاست سوق داد. 

کتاب «متاستاز اسرائیل» روایت استمرار تبعیض، ترور و تعدی نوشته کورش علیانی از سوی موسسه فرهنگی مطبوعاتی جام‌جم راهی بازار چاپ و نشر شده و یکی از کتاب‌هایی است که به یهودیان در اسرائیل پرداخته است. در پشت جلد این کتاب می‌خوانیم: باید دانست و دید که صهیونیست‌ها چه‌طور مسلح شدند، از کجا تامین مالی شدند، در کجا مستقر شدند و چه‌طور توانستند در جبهه‌های مختلف با حاکمیت‌ها و آدم‌های مختلف بجنگند و باقی بمانند. این ممکن نبود مگر با تاسیس گروه‌های مختلف آموزش‌دیده، مسلح، مخفی و امنیتی.

 همه اینها آغازی از هیچ بود، از زمانی که عملا نه صیونیستی در کار بود و نه مهاجری و نه بمب و تروری. اما بالاخره زمان گذشت و اینها پدید آمد و صیونیزم به یک پیج تاریخی رسید، جایی که باید تصمیم می‌گرفت که نامزد نفرت‌انگیزش بریتانیا را در آغوش نگاه دارد یا به سویی دیگر بچرخد و برای دیگران لوندی کند. این بخشی از تاریخ صیونیزم است که ما در ایران کمتر به آن پرداخته‌ایم و کمتر از آن آگاهیم. اما در عمل اگر این چرخش و پیچش تاریخی نبود، امروز چنین حجمی از خباثت و انسان‌ستیزی بر هم انباشته نشده بود و صیونیزم داستانی بود جامانده در صفحه‌های تاریخ...

مولف کتاب در مقدمه آورده است: اینکه میان این حجم عظیم فریادهای «مرگ بر اسرائیل» که از هر سوی از رسانه‌های مرتبط با دیدگاه مطلوب و موجه کشورمان می‌شنویم و می‌بینیم و می‌خوانیم، نوشتن چنین کتابی چه لزومی داشت، نخستین پرسشی است که باید به آن پاسخ بدهم. این کتاب روایت تاریخی است که در پی بررسی یک موضوع خاص است و موضوع خود را دنبال می‌کند. آن موضوع پیوستگی- ناپیوستگی تبعیض، ترور و تعدی در طول زمان در موجودیتی است که خودش را اسرائیل می‌نامد. من سال‌ها در این زمینه و به طور کلی درباره اسرائیل خوانده‌ام، انواع خبرهای متنی و تصویری را دنبال کرده‌ام؛ هزاران قطعه عکس و صدها تکه فیلم را سرفرصت دیده‌ام و بررسی کرده‌ام و هر چه گذشته است، بیشتر به این نتیجه رسیده‌ام که پیوستگی ترور و تعدی و تبعیض از سال‌ها قبل از روز نکبت تا همین امروز، هرگز قطع نشده است. 

در تمام این مدت نه قائل به افسانه نادر کجایی یا بی‌طرفی پژوهنده بوده‌ام و نه باجی به تصورات از پیشی خود داده‌ام. آنچه با روش تحقیق و با داده‌های دیگر هم‌آهنگ‌تر بوده برگزیده‌ام و آنچه هم‌آهنگ نبوده را، کنار گذاشته‌ام و تمام توقعی هم که از خواننده دارم این است که به جای باور به من، متن را بخواند، با داده‌ها و متن‌های دیگر مقایسه کند و آنچه را به گمانش معقول می‌آید بپذیرد، ولو یکسره در مخالفت با آنچه من نوشته‌ام باشد.

بررسی پیوستگی این سه «ت» (تبعیض، ترور و تعدی که به گمان من اولی ریشه و دوتای بعد ابزارهای گسترش اسرائیل بوده‌اند) و یا حتی شعار دادن درباره آن، به چشم من هیچ وقت در آن مواضع رسمی و غیرمتکثریک دست و تکثیرشده، نیامده و نگنجیده است و برای همین هم که شده، نوشتن چنین متنی جا دارد. هدفم از نوشتن این کتاب چه بوده است؟ ساده‌ترین توضیحم این است که خواستم نشان بدهم وقتی ما از این می‌گوییم که اسرائیل نماد تبعیض و ترور و تعدی است، این دشنامی دشمنانه نیست که نثار کسانی کرده باشیم که دوستشان نداریم، یا با آنها بر سر موضوعی مثل آب و خاک و تاریخ دعوایی داریم. برعکس، این گزارشی است موجز از وضع آن چیزی که خودش را اسرائیل نامیده است. یک سازمان تروریستی بزرگ که وانمود می‌کند نه تنها یک کشور، که یک ملت- حاکمیت است. 

مولف در سه فصل با عناوین از هیچ تا پیچ، تا ارزش افزوده، از هست تا شود و تعدادی زیربخش در هر فصل به شرح «متاستاز اسرائیل» می‌پردازد. بخش اول کتاب از هرصل و نخستین مهاجرت‌های یهودیان و شکل‌گیری ایده صیونیزم به عنوان یک ایده سیاسی و حاکمیتی آغاز می‌شود. در ادامه، هرصل با خانواده‌های زرسالار یهودی مواجه می‌شود که می‌خواهد مشارکت آنان را برای برپایی اسرائیل جلب کند و آنان او را جدی نمی‌گیرند و حتی وقتی جدی می‌گیرند، چندان کمکی به او نمی‌کنند و به عبارتی و تا حدی او را سر می‌دوانند. 

هرصل در سال 1896 جزوه‌ای را که به آلمانی و با نام یهودستان نوشته بود، منتشر کرد. عنوان فرعی کتاب «پیشنهاد یک راه حل امروزین برای مسئله یهود» است. هرصل خود می‌گوید که این جزوه در واقع نامه‌ای برای خانواده روچیلد بوده که با موافقت آنان مواجه نشده است. اما علت این ناکامی چه بود؟ علت این بود که سرمایه‌گذاران «شرکت» او از همان ابتدا مخالفت جدی‌شان را با طرح او اعلام کرده بودند. البته او همچنان امیدوار بود و گمان می‌کرد بتواند آنان را قانع کند که پای کار بیایند و یهودستان را ایجاد کنند.

در بخشی دیگر از کتاب می‌خوانیم: امروز وقتی می‌گوییم کنگره بازل، تقریبا همه مطمئن هستند که داریم از نخستین کنگره صیونیزم در سال 1897 صحبت می‌کنیم. اما پیش از آن نیز «کنگره بازل» عنوان شناخته‌شده‌ای بود برای یک واقعه دیگر، واقعه‌ای به کلی متفاوت و شاید بتوان گفت متضاد با صیونیزم هرصل. 

نخستین کنگره که در بازل تشکیل شد، جمعی بود نامتجانس از بیش از دویست نفر با بیش از دویست ایده متفاوت و آرمان‌ها و آرزوهای شخصی و عمومی بسیار. آشفتگی چنان زیاد بود که ناگهان هرمان شاپیرا همه را به سکوت فراخواند، دست راستش را به سینه‌اش چسباند و آیه پنج از مزمور 137 را خواند و از همه خواست با او تکرار کنند «گر فراموشت کنم ای قدس، دست راستم را فراموش کنم.» و به این شیوه جمع پراکنده آشفته را باز به آرامش و وحدت کشید. 

یادداشت‌ها و آثار به جامانده از هرصل نشان می‌دهد که توصیف‌های او از انسان اروپایی نوین نیچه و انسان یهودی نوین خودش، بسیار شبیه به هم هستند. انگار یک نفر است، با این تفاوت اندک که در اولی اروپایی بودنش پررنگ است و در دومی یهودی بودنش. چیزی که هرصل در یادداشت‌های روزانه‌اش می‌کوشد هرگز به آن اشاره نکند و آن را مکتوم نگاه دارد. صیونیزم نیچه‌ای فقط صیونیزم سیاسی نبود که هرصل بنیان نهاد و دیگرانی پی گرفتند. هر سیاستی تبلیغات، ادبیات و فرهنگ خود را نیاز دارد.
 
سنگ بنای دانشگاه عبری قدس را در سال 1918 گذاشتند و در سال 1925 هم افتتاحش کردند؛ بیست و هفت سال پس از درگذشت شاپیرا و بیست و یک سال پس از مرگ هرصل. یک حکم قدیمی هم هست که قاعدتا باید با «بله!» آغاز شود و این‌طور ادامه پیدا کند که به ما تذکر بدهد که همیشه هر رفتنی با زادنی همراه است و هر زادنی با رفتنی. این حکمت روزگار است و تداومش باعث ماندگاری نوع بشر و تمدن‌های انسانی روی این بسیط خاک است. اما این حکمت فقط در مورد انسان‌ها صادق نیست؛ نهادها و ساختارهای اجتماعی نیز همین‌اند. 

می‌گویند وقتی زمستان است و گله گرگ‌های گرسنه حمله می‌کنند، بهترین کار این است که جلویی را طوری زخمی کنی که خون زیادی ازش بریزد. بقیه بوی خون را که بشنوند همان جلویی را می‌درند و می‌خورند و تو زمان خواهی داشت که دور شوی. داستان ما به جایی رسیده که زمستان است و گله گرگ‌ها حمله کرده‌اند و یکی زخمی است و آنهای دیگر بوی خون شنیده‌اند، اما آن گرگ زخمی هم هوش کمی ندارد. گرگ زخمی با اندک توانی که دارد گرگ‌های دیگر را زخمی می‌کند تا آنها هم هدف حمله باشند و توازن قوا به هم نخورد و امکان بقا برای خودش بیشتر شود. به نظر شما این نقشه کار نمی‌کند؟ 

کتاب «متاستاز اسرائیل» با عنوان فرعی روایت استمرار تبعیض، ترور و تعدی تالیف کورش علیانی در 272 صفحه، شمارگان 1000نسخه و قیمت 67هزار تومان از سوی موسسه فرهنگی مطبوعاتی جام جم به چاپ رسیده است. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها