چه بچه باشی و چه یک آدم بزرگسال، غصه به شکلهای مختلف به سراغت میآید؛ شاید اگر بزرگتر باشی غصههایت بزرگتر شوند اما دیر یا زود یاد میگیری که چطور با آن کنار بیایی و نگذاری اذیتت کنند.
کتاب «غصّه را باید خورد؟» از مجموعه رمانهای دوستداشتنی به نویسندگی مکرمه شوشتری است که در ۳۲ صفحه مصور و به بهای ۳۷ هزار تومان از سوی انتشارات پینما منتشر شده است. این اثر، داستان خانوادهای است که در فصل سرد و سرما، بخاریشان خراب شده و مجبورند شبی را با تحمل سرما بگذرانند.
شخصیت اصلی داستان یک غصه آبیِ تپلی است؛ غصهای که با استفاده از تخیل پا گذاشته است به دنیای واقعی و همراه پدر خانواده وارد خانه میشود و در آن یک شب، خانواده میزبان مهمانی ناخوانده دارند. غصه این داستان، شغل خاصی دارد: «به نظرم غصه خوردن بعد از کار توی معدن سختترین شغل دنیاست». شغل غصهخوردن از یک آدم به آدم دیگر فرق میکند و به ما میگوید اگر الان مشکلی داریم که غصهاش را میخوریم، تنها نیستیم و خیلیهای دیگر هم آن را تجربه کردهاند.
«چیزی مثل یک لامپ بزرگ تو چشمای داداش روشن شد و گفت: آها گیمنت! چرا اسمچیزها رو یادت نمیمونه؟ اسم چیزهایی که غصهشون بودی؟
غصه هم دسته کوچک را انداخت و جواب داد: برای اینکه غصه چیزهای جدید میشم ما غصهها که قرار نیست غصه همه غصهدارها رو یادمون بمونه. ما غصه غصهدارها رو میذاریم پیش خودشون و فراموشش میکنیم.
داداش گفت: اما غصهدارها هیچوقت غصهشون رو فراموش نمیکنن!
غصه پتو را بیشتر به خودش پیچاند و گفت: اون دیگه به خودشون مربوطه.»
روایت داستان خلاقانه و جذاب است. استفاده از عناصر تخیل و جانبخشی، به بهتر روایتکردن داستان و درک اتفاقات کمک کرده است. زبان داستان در دیالوگها به صورت محاوره است. نویسنده در برخی مواقع از طنز هم استفاده میکند که برای خواننده رفتار و گفتار غصه بامزه و باحال به نظر میرسد و سعی نشده است به غصه از دیدِ منفی نگاه شود.
روایت داستان طوری است که نشان میدهد خانواده در کنار هم و با همدلی توانستند از پس غصه خودشان بر بیایند. غصه هم ماندنی نشد؛ چون هر کدام از اعضای خانواده با سختی و تندی به آن واکنش نشان ندادند، در کنار هم ماندند تا راهحلی پیدا شد. تصویرگری این کار توسط فینا عبدی پیراقوم انجام شده است. تصویرگری محدود به شخصیتهاست و بخشی جزئی از داستانِ در حال روایت را همراه با معرفی شخصیتها نشان میدهد.
در این کتاب کودک، غصه به عنوان یک احساس به مخاطب کودک شناسانده میشود و در آخر به او میگوید: هر غصهای هر چند سخت باشد، میتواند با همراهی بقیه و در کنار آنها برطرف شود. غصه- هر چند کوچک و بزرگ- نمیتوان پیشبینی کرد چه موقع به سراغ ما میآید؛ اما باید یاد بگیریم چگونه با آن کنار بیاییم تا غصه برای مدت طولانی مهمان ما نشود.
نظر شما