نشست «توهم توطئه یا دخالت خارجی در تاریخ و سیاست ایران» برگزار شد
توهم توطئه فضای دو قطبی را رقم میزند/ سیاستمدارانی که در تاریخ ایران توطئه کردند
علیرضا ملائیتوانی گفت: من معتقدم در تاریخ ایران هم توطئه داریم به مفهوم واقعی و هم توهم توطئه. به این معنا که کنشگران و سیاستمداران و نظریهپردازان و همچنین در درون جامعه ایران کسانی را داریم که متوهمانه به این موضوع نگاه میکنند و نگاهشان عقلانی، منطقی و قابل دفاع نیست.
او با تاکید به باور خود بر توطئه و توهم توطئه در ایران افزود: برخلاف بسیاری از کسانی که معتقدند فقط توطئه داریم یا بعضی دیگر معتقدند ما توهم توطئه داریم. به نظرم ما هم توطئه داریم هم توهم توطئه. چرا به چنین ایدهای معتقدم و آن را برای فهم بسیاری از مسالهها و مناقشههای بحثانگیز تاریخ ایران مفید میدانم و شاید آغازی برای گفتوگوهای مجددا درباره این موضوع باشد. خوشبختانه در ایران آثار زیادی در این رابطه نوشته یا برخی ترجمه شده است اما گفتوگوی انتقادی درباره آن و باورمندان به توطئه و نظریه توهم توطئه شکل نگرفت. امیدوارم این بحث فتحبابی باشد که در سطح گستردهتری به آن دامن بزنیم و همه صاحبنظران جامعه و حتی سیاستمداران ایران از آن بهرهمند بشوند.
مولف کتاب «مشروطه و جمهوری» اظهار کرد: نظریه توطئه به لحاظ تاریخی یک امر ریشهدار است. اگرچه در دوره مدرن ابعاد و معناهای تازهای پیدا کرده، اما بهطور تاریخی در تاریخ جهان همواره ایده توطئه وجود داشته است. به عبارتی شما به زمان خلقت و از مناظرهای که بین هابیل و قابیل بعد میان موسی و فرعون و بین ادیان مختلف پبامبران و مخالفانشان بود تا در میان ملتهای مختلف ایرانیان و انیران، عرب و عجم، ترک و تاجیک و ... حتی در خود طبیعت به شکلهای مختلفی آن را داریم.
علیرضا ملائیتوانی با طرح چند پرسش به تشریح توطئه پرداخت و گفت: در دوران مدرن به دلیل قدرتمندی یکسری کشورهای پیشرو و استفاده آنها از امکانات جدید از تکنولوژی و فناوری و ابزارهای اطلاعاتی و جاسوسی و مداخلهگری آنها در دولتهای فرودستتر و مناطق عقبماندهتر به توطئه ابعاد سیاسی داده است. در واقع امروز توطئه به صورت یک تئوری درآمده و درباره آن بحثهای زیادی صورت میگیرد. اصلا تئوری توطئه چیست و توهم توطئه به چه معناست؟
او افزود: به نظر من توطئه عبارت است از هر تلاش برنامهریزی شده و سازمان یافته پنهانی که در زمینه منافع توطئهگران و برای تغییر معنادار در فرایند تحولات یک کشور به صورتی خصمانه و از راههای غیردیپلماتیک یا غیرقانونی. در این معنا توطئه را فقط ناشی از عامل خارجی نمیدانم یعنی توطئهگران فقط نیروهای خراجی نیستند. ما توطئهگران داخلی هم داریم این توطئهگر داخلی ممکن است یک حزب قدرتمند باشد که وقتی در قدرت است احزاب رقیب را از صحنه دور کند یا رئیس پارلمان است و به طور کلی فعالیتی را انجام میدهد یا رئیس دولت است یا رئیس حکومت که یک جریان سیاسی را به طور کلی از سیاست حذف میکند.
مولف کتاب «درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ» با اشاره به معنای توهم توطئه عنوان کرد: همه این موارد مصداق توطئه است همان کاری که شاه در رابطه با جبهه ملی کرد. به نظر من یک مصداق روشن توطئهگری در تاریخ ایران بود. خب اگر توطئه را در این معنا بپذیریم باید سراغ معنای توهم توطئه برویم که به چه معناست؟ توهم توطئه یعنی باور به اینکه همه شیطنتها، تلاشهای خرابکارانه و فعالیتها که برای برقرار شدن نظم و امنیت و پیشرفت کشور صورت میگیرد، ساخته و پرداخته نیروهای متخاصم خارجی یا بیگانه است. چنین نگاهی را توهم توطئه میدانم. البته در تاریخ ایران در میان پژوهشگران ایرانی احمد اشرف توهم توطئه را اساسا یک بیماری میداند و توطئه را خلی کمرنگ و کمرمق نشان میدهد.
ملائیتوانی گفت: از آن طرف عبدالله شهبازی که یکی از باورمندان به تئوری توطئه است و او اعتقاد دارد بسیاری از فعالیتهایی که در تاریخ ایران صورت میگیرد مثال توطئه است و آن کار بزرگی که به نام «زرسالاران یهودی» انجام داد که تاریخ مفصلی است تلاش او برای نشان دادن توطئه در تاریخ ایران و بلکه در تاریخ جهان مطرح کرد و من هم وقتی خیلی جوان بودم با او گفتوگوهایی کردم. لذا در تاریخ ایران ایدههای متضاد و متعارض درباره توطئه وجود دارد.
او با ترسیم فضای دو قطبی جامعه ایران در باورمندی به توهم توطئه افزود: من معتقدم در ایران هم توطئه داریم به مفهوم واقعی در تاریخ ایران هم توهم توطئه. به این معنا که ما کنشگران و سیاستمداران و نظریهپردازانی را داشتیم و داریم هم در درون جامعه ایران کسانی را داریم که متوهمانه به این موضوع نگاه میکنند و نگاهشان عقلانی، منطقی و قابل دفاعی نیست. در این معنا همه ناکامیها، کارشکنیها و همه آنچه آنها مخالفت با پیشرفت کشور میدانند به نیروهای مخالف یا منتقد خودشان نسبت میدهند. در عوض همه پیشرفتها، کامیابیها و درخششها را نشانه برنامهریزی و سیاستورزی دقیق خودشان میدانند. در این فضا ما همیشه در یک فضای دوقطبی قرار میگیریم که دوست و دشمن، خودی و غیرخودی، ما و دیگران در پهنه سیاست و اجتماع بسط پیدا میکند. متاسفانه چنین فضای ابعاد فراوانی دارد و شاید کارکردهای متعدد و متنوعی پیدا بکند.
مولف کتاب «گفتمان تاریخنگاری رسمی دوره پهلوی اول پیرامون رضاشاه» بیان کرد: من مصداقهایی از توطئه را در تاریخ ایران برای شما نقل میکنم و در جاهایی که به گمانم توهم توطئه بوده است هم اشاره میکنم. به نظرم در تاریخ ایران توطئههای فراوانی صورت گرفته است که ابتدا توطئههای خارجی را برمیشمرم. از زمانی که در متن تاریخ جدید قرار گرفتیم؛ منظورم از تاریخ جدید شروع جنگهای ایران و روسیه تا انقلاب مشروطه است و مبدا تاریخ معاصر را از انقلاب مشروطه آغاز میکنم. به گمان من هم در تاریخ جدید و هم تاریخ معاصر ایران توطئههای فراوانی به کمک قدرتهای خارجی صورت گرفته است.
ملائیتوانی گفت: من جنگهای ایران و روسیه را مصداق یک توطئه میدانم البته در دوره جنگهای دوم عوامل داخلی هم در ایجاد آن دخالت داشتند. نکته بعدی تلاشهای بریتانیا برای جدایی افغانستان از ایران است؛ عهدنامه پاریس که نتیجه را برایند این توطئهاندیشی میدانم. جلوتر که برویم تلاشهایی که بریتانیا برای تحدید مرزهای ایران انجام داد، نیروهایی میفرستاد تا مرزهایی ایران را در یک نقاطی کم و محدود کنند؛ مثلا در سیستان و بلوچستان و خلیجفارس را که من این موارد را مصادیق توطئه میدانم. از آن طرف عهدنامههایی که با ایرانیان میبستند که ناشی از ناآگاهی سیاستمداران ایرانی بود و به صورت پنهانی با پادشاه توافق میکردند که آنها هم مصادیق توطئه در تاریخ ایران است.
او با برشمردن به برخی دیگر از مصادیق توطئه خارجی در ایران ادامه داد: در انقلاب مشروطه تلاش محمدعلیشاه و لیاخوف برای سرکوب مشروطه و به توپ بستن مشروطهخواهان را توطئه میدانم. از طرفی قرارداد 1915 و 1907 و 1919 و کودتای 1299 را مصادیق توطئه هستند و تلاش بریتانیا برای اخراج آلمانیها در دوره رضاشاه توطئه است. تلاش روسیه برای ایجاد منازعات فرقهای در ایران، نفت شمال، فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان مصادیق توطئه به شمار میآیند. جلوتر که بیایم کودتای 28 مرداد یکی از بارزترین جلوههای توطئهگری در تاریخ ایران است؛ توطئه ائتلافی چند قدرت برای بر هم زدن نظم دموکراتیک ملی در ایران. یکی از توطئههای بزرگ و نابخشودنی در تاریخ ایران است.
استاد تمام تاریخ اظهار کرد: در دوره پس از انقلاب به نظرم جنگ تحمیلی یکی از مصادیق توطئه به طور خاص است؛ توطئه اندیشیده و برنامهریزی شده برای به زانو درآوردن یک انقلاب به شمار میآید. همچنین کشتن دانشمندان هستهای ایران و ترورهایی که سازمان مجاهدین خلق انجام میدهد، نیز مصداق توطئه میدانم هر چند اینها در شمار توطئههای داخلی نیز میتواند به شمار بیاید. آنچه برشمردم مصادیقی از توطئهگریهایی بود که نیروهای خارجی در ایران انجام دادند، اما توطئهگریهای داخلی فراوانی نیز داریم.
بخش نخست گزارش
نظر شما