میزگرد بررسی رویکردهای نوین سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران/2
لزوم معرفی آثار برگزیده نشر در نمایشگاه کتاب/ 25 درصد مرسولههای نمایشگاه مجازی از مصلی ارسال شد
فعالان حوزه نشر در میزگرد «بررسی رویکردهای نوین سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران» با اشاره به برخی چالشها در برگزاری نمایشگاه کتاب، تاکید کردند که تجربه 33 ساله درباره محل نمایشگاه وجود ندارد و محل نمایشگاه هر سال یک ساختمان جدید برای برگزارکنندگان است.
در دومین بخش این میزگرد، کارشناسان حوزه نشر درباره موضوعاتی چون ضرورت اهمیت به مشاوره کتاب در نمایشگاه کتاب، لزوم معرفی کتابهای جشنوارههای برگزیده در نمایشگاه کتاب، ثبت سفارش کتاب در نمایشگاه کتاب از سوی شرکت ملی پست جمهوری اسلامی ایران و حل مشکلات زیربنایی و ساختاری فضای نمایشگاه کتاب بحث و تبادل نظر داشتند.
یکی از دغدغههایی که گروهی از مخاطبان در نمایشگاه کتاب دارند، این است که نمیدانند کدام کتاب مناسب است و این موضوع بهخصوص در حوزه کودک و نوجوان نمود بیشتری دارد. امسال با پیشبینی غرفههای مشاوره کتاب تا حد زیادی این دغدغه مرتفع شد، بنظر شما ضرورت راهاندازی این بخش چه بود؟
حقبین: امسال غرفه «مشاوره کتاب» در سالن کودک و نوجوان یکی از بخشهای مطلوبی بود که مردم به سراغش رفته بودند؛ البته برخی ناشران حرفهای نیز راهنماهایی در غرفههایشان داشتند که بنا به تقاضا و نیاز مخاطبان قرار داده بودند. مشاوره کتاب غیر از حوزههای درسی برای همه حوزهها ضروری است، حتی در دنیا، بسیاری از کتابفروشیها بخشی با عنوان 10 کتاب برتر را در قفسه یا بخشی جداگانه به مخاطبانشان معرفی میکنند، برخی دیگر آثار پرفروش خود را در معرض دید میگذارند یا آثار مختلف نویسندگان را به تفکیک در فروشگاههایشان قرار میدهند. همه این اتفاقها در دنیا در حلقه آخر یعنی کتابفروشیها قرار دارد، همانطور که دکتر پرویز گفتند ما یک نقص جدی در زنجیره صنعت نشر داریم و همه نگاهها از برنامه توسعه اول تا برنامه توسعه ششم به حلقه تولید و آنهم حوزه نشر توجه کرده است نه از باب مولف و مترجم و تصویرگر.
در این زمینه معتقدم مشاوره کتاب در همه حوزهها مورد نیاز است اما در حوزه کودک این مساله جدیتر است، یکی از آرزوها در نمایشگاه این بوده است که سالنی را در نمایشگاه به این آثار برتر اختصاص دهیم، البته در دوره معاونت دکتر پرویز توانستیم یک سالن را به فعالیتهای جنبی اختصاص دهیم. در این حوزه، همیشه گفتیم که فعالیتهای جنبی باید در داخل بخشها انجام شود و این کارها بهصورت متمرکز فقط در یک سالن نباشد و شاهد بودیم که امسال نیز بخشی از کارها به این سمت آمد.
جشنوارههای زیادی در کشور داریم که آثار برگزیده را در حوزههای مختلف معرفی میکنند، بهنظر شما چگونه میتوان چنین آثاری را در نمایشگاه کتاب به مخاطبان معرفی و عرضه کرد؟
حقبین: در کشور جایزه کتاب سال، کتاب شهید غنیپور، لاک پشت پرنده، کتاب برتر، کتاب رشد و .. را داریم اما هیچگاه برای این کتابها فرصت ویژهای ایجاد نکردیم. در تجربه فروش کتاب دیدهام زمانی که یک کتاب در مسابقه کتابخوانی قرار داده میشود میزان فروش این اثر بالا میرود و خانوادهها به سراغ آن میآیند. زمانی که هزینه زیادی برای مراسم و روند جشنوارهها و انتخاب این کتابها از سوی متخصصان این حوزه پرداخت میشود، چرا در نمایشگاه کتاب توجه زیادی به این آثار نمیشود؟ چنین آثاری، میوههای چیده شده خوبی هستند که از آنها استفادهای نمیکنیم، کافی است آمار فروش آثاری که در انتهای کتابهای درسی آمده را نگاه کنیم، به یقین میتوان گفت که بخش زیادی از این آثار مورد استقبال قرار گرفته است زیرا فرصت برای دیده شدن این آثار به خوبی فراهم شده است.
در تمام دنیا به چنین آثاری برگهای طلایی داده میشود و این نوع کتاب نسبت به آثار دیگر متمایز میشود و خانوادهها در نمایشگاه کتاب با آثاری روبهرو میشوند که برگ طلایی یا نشان افتخار روی جلد آن درج شده است. مساله اینجا است که روی این موضوع کار نکردیم و اگر به آن بپردازیم در حوزه کتاب کودک بدون حضور فیزیکی مشاور، انتخاب کتاب خوب اتفاق میافتد. در دو دوره معاونت دکتر پرویز آثار برگزیده جشنواره کتاب برتر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خریداری شد و این بدان معنی است که به تیمی که این کتابها را انتخاب کرده بودند، اعتماد شد و فرصتی برای این آثار فراهم شد که به کتابخانهها بروند. چنین کاری باعث میشود تولیدکننده شامل نویسنده، مترجم، تصویرگر و ناشر به چنین تولیدهایی تشویق شود و همین موضوع موجب تقویت آثار ارزشمند و کمتر شدن کتابهای زرد شود، زیرا ما امروز در بخش کتاب کودک و نوجوان با هجمه زیادی از کتابهای زرد در بازار هستیم. در این زمینه باید بگویم یکی از وجوهی که در نمایشگاه و سالن کودکان باید به آن توجه کنیم، توجه به کتابهایی است که در دورههای مختلف انتخاب شده است تا در معرض دید جدیتر مخاطبان و والدین قرار گیرد، این کار میتواند در قالب یک غرفه مجزا در سالنها و بخشها باشد.
حتی فکر میکنم بردن این فرهنگ در ویترین کتابفروشیها نکته مهمی است، زیرا شاهد فرهنگ غلطی در کتابفروشیها هستیم که به دلیل وجود برخی گروههای فکری که قدرت پخش را بر عهده دارند، کتابهای خاصی را بهعنوان کتابهای پرفروش اعلام میکنند، از آن چیزی که واقعی است و در دنیا بهعنوان پرفروش از آن نام برده میشود به صورت یک کار ظاهری استفاده میکنیم.
یکی از مسائلی که امسال ناشران در بخش حضوری با پست داشتند این بود که گفتند امکان ارسال مرسولهها و ثبت سفارش برای بخش مجازی در باجههای داخل نمایشگاه نبود، این مساله موجب گلایه و دلخوری برخی ناشران شده بود، علت آن چه بود؟
صفری: امسال دو نمایشگاه سنگین را در بخش اجرا برگزار کردیم که اجرایی شدن آن به ساختار ویژهای نیاز داشت. در کمیته اجرایی سه کمیته اجرایی، پشتیبانی و رفاهی را ادغام کرده بودیم و فعالیت شرکت پست در دل این کمیته قرار داده شده بود. غیر از بعد بینالمللی، نمایشگاه کتاب امسال ملی بود و سراسر ایران به آن متصل بودند و اگر کسی نمیتوانست به نمایشگاه کتاب فیزیکی بیاید از طریق مجازی میتوانست کتابهای مورد نیاز خود را خریداری کنند. شاهد مدعا این است که بیش از 100 مرسوله برای جزایر مینو، هنگام، قشم و کیش کتاب ارسال کردیم و این مساله یکی از مزیتهای نمایشگاه کتاب تهران در قالب مجازی بود. در چه دوره زمانی ناشر میتوانست کتاب خود را به دست مشتری خود در دورافتادهترین جزایر کشور برساند؟
برای بحث ارسال کتابها جلسات متعددی با شرکت پست داشتیم، یکی از نگرانیها و چالشهای ما این بود که امسال ناشران در غرفههای خود مشغول بستهبندی باشند و مردم که برای حضور میآیند، ناشر در حال بستهبندی کتابها باشد. واقعیت این است که خود ما هم راغب نبودیم که نمایشگاه محل ارسال شود، زیرا معتقد بودیم که این کار حالت آشفتهای در نمایشگاه ایجاد میکند. زیرا فکر میکردیم شاید برخی ناشران این امکان را نداشته باشند که علاوه بر نمایشگاه در دفاتر نشر خود هم نیروهایی برای آمادهسازی و بستهبندی کتابها داشته باشند.
اما در این زمینه طی هماهنگی با شرکت پست و پیشبینی یک امکان نرمافزاری شرایطی فراهم شد که در داخل نمایشگاه منطقه 15 پستی بهعنوان منطقه «معین» در نظر گرفته شود و هر ناشری حتی از شهرستان هم میخواست کتابی ارسال کند میتوانست به این محل ببرد، در نمایشگاه مجازی حدود 20 تا 25 درصد مرسولهها از طریق نمایشگاه فیزیکی ـ مصلی ـ ارسال شد. علاوه بر آن تا روز آخر نمایشگاه و سه روز پس از آن طی هماهنگی با شرکت پست، واحدهای سیار در خیابان انقلاب حضور داشتند و کتاب جمع میکردند.
طبق آمار و مشاهدات مختلف به نظر میرسد که امسال بستههای برگشتی یا مشکلدار کمتری در نمایشگاه مجازی وجود داشت، آیا تمهیدی برای این موضوع برای ناشران در نظر گرفته شده بود؟
صفری: امسال در مرکز مبادلات پست، کاری انجام دادیم که یک اتفاق خوب برای نمایشگاه بود، در این زمینه بستههایی که به ترمیم یا رفع ایرادات نیاز داشت به ناشر برنمیگرداندیم. تیمی در مرکز مبادله حضور داشت که بهجای ناشران بستههایی که ایراد داشتند را درست میکرد. البته در این زمینه اطلاعرسانی نکردیم تا ناشران کار خود را به دقت انجام بدهند، اما تیمی در مرکز قرار داشت تا این موضوع را مدیریت کند. در این مرکز حدود سههزار و 560 بسته از جانب ناشر ترمیم و اصلاح شد که ایراداتی مثل مشخص نبودن ناشر، کامل نبودن آدرس مشتری یا پاره شدن لفاف داشتند که ما در آنجا طی تعاملی که با مرکز پاسخگویی داشتیم همه را برطرف میکردیم و بعد به چرخه توزیع باز میگرداندیم.
در این میان باید گفت که شرکت پست به دنبال سه سال همکاری مستمر به این نتیجه رسیده که این یک کار ویژه است و نمایشگاه مجازی کتاب از جمله برنامههایی است که برای آنها اولویت دارد. در این زمینه شرکت پست تاکید داشت که نمایشگاه بهمن را به فروردین و اردیبهشت که بار پست کمتر است منتقل کنیم تا خدمات بهتری بدهند و انصافا تمام تلاش خود را کردند که این موضوع به درستی اتفاق بیفتد.
یکی دیگر از مشکلاتی که امسال مورد گلایه برخی افراد کمبود نیمکت و استراحتگاه در نمایشگاه بود، همچنین جانمایی فروشگاههای مواد غذایی نیز امسال بهنظر یا کمتر میآمدند یا متفاوت شده بود، در این زمینه توضیح میدهید.
صفری: حدود یکهزار و 800 نیمکت در قالب مبلمان شهری در نمایشگاه قرار داشت و این همه آن چیزی بود که توانستیم از سازمان زیباسازی شهرداری تهران بگیریم؛ البته کم بود اما واقعیت این است که با توجه به جمعیت حاضر در نمایشگاه هر میزانی هم که نیمکت میگذاشتیم باز در اجرا با مشکل روبهرو میشدیم. سعی کردیم در سالنها بهگونهای غرفهسازی کنیم تا مخاطبان بتوانند از برخی فضاهای موجود برای استراحت استفاده کنند؛ بهعنوان مثال نخستینبار در شبستان، استراحتگاه در نظر گرفته شد و در سایر بخشها نیز در نقشهها و جانماییها این موضوع در نظرگرفته شود. من منکر این موضوع نیستم که در محوطه این مشکل را داشتیم و مشهود بود، اما ظرفیت و بضاعت، همین میزان بود.
در جانمایی بخش غرفههای مواد غذایی، حالتی در نظر گرفته شد که هم در دسترس باشند و هم جلوی موقعیت مکانی سالنها نباشند، به همین دلیل دور آبنما را استراحتگاه زدیم و بخش مواد غذایی را به انتها بردیم. البته تعداد غرفهها به میزان دوره قبل بود اما در پراکندگی سعی کردیم طوری باشد که خیلی جلوی چشم نباشد. همچنین امسال آب معدنیای که حدود 4200 تومان قیمت داشت در بخشهای مختلف نمایشگاه به قیمت 1800 تومان عرضه کردیم.
نقدی که همواره بسیاری از کارشناسان به نمایشگاه دارند این است که با وجود گذشت بیش از سه دهه از برگزاری نمایشگاه کتاب، در هر دوره گویی در حال برگزاری نخستین دوره نمایشگاه هستیم، اگرچه بخشی از این مشکل به دلیل نبود محل ثابت برای برپایی نمایشگاه است، اما در بسیاری از حوزهها تجربهها و زیرساختها مهیا است. با این وجود، همچنان با چالشهایی در آغاز هر دوره روبهروییم. چرا این موضوع در قالب یک دبیرخانه دائمی با استفاده از ظرفیت تشکلهای نشر یا سایر فعالان این حوزه مرتفع نمیشود؟
پرویز: نخستین نکته این است که اساسا چالش مربوط به محل برگزاری نمایشگاه از مواردی است که به حوزه فرهنگ تحمیل میشود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول تهیه محل برگزاری نمایشگاه کتاب نیست و این موضوع بر عهده شهرداری و وزارت صنعت، معدت و تجارت است. اما چون این وظیفه به درستی انجام نمیشود بار اضافی به دوش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میآید و ربطی به دولتها، گرایشات سیاسی و نوع نگاه دولت ندارد و یک مساله زیرساختی مربوط به کشور است. اگر بخواهم به تاریخچه ماجرا اشاره کنم و اصل ماجرا را بگویم شاید سطح توقعمان را خیلی پایین بیاوریم.
در بیانیهای که پایان شانزدهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ارائه شد با صراحت آمده است که محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران دیگر برای برگزاری نمایشگاه کتاب پاسخگو نیست. در سال 1385 که قرار شد نمایشگاه نوزدهم برگزار شود، پنج روز قبل از برگزاری نمایشگاه کتاب، در حالیکه نمایشگاه مبلمان در آن مکان برپا بود یکی از سالنهای نمایشگاه آتش گرفت و کل سالن از بین رفت. قبل از برگزاری نمایشگاه نیز بهعنوان متولی نمایشگاه تعهدی گرفته میشد که این ساختمانها و سازهها ایمنی کافی ندارند و مسئولیت هر اتفاقی با خودمان است. در این میان بهعنوان معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چرا باید بروم ضمانت بدهم در سازهای که ناایمن است، افراد را بیاورم، از سوی دیگر وظیفه ما هم نبود که برویم و سالن بسازیم. خیلی از فعالیتها به همین دلایل تعطیل میشوند و شاید مجبور میشدیم تعطیل کنیم، اما راهش این نبود، راه درست این بود که هرکسی وظیفهاش را به درستی انجام بدهد.
در ابتدا باید محل درستی در اختیار من قرار میگرفت تا کارم را به شکل درست در آنجا انجام میدادم. در بیستمین نمایشگاه کتاب تهران که بهخاطر مسائل ناایمن مجبور شدیم نمایشگاه را به مصلا بیاوریم، بخش زیادی از انرژی ما به دنبال این رفت که فضای مصلا را آماده کنیم و در این بین هجمهها زیاد بود و افرادی هم که به دنبال لطمه زدن به جمهوری اسلامی هستند، سوءاستفادههایی کردند.
به یاد دارم در آن زمان فقط شبستان آماده بود، رواق شرقی تا حدودی قابل استفاده بود، اما رواق غربی اصلا قابل استفاده نبود. همان زمان هم کاربری رواقها برای فضای نمایشگاهی در نظر گرفته شده بود و محل نماز نبود اما آماده نبود. برای این فضای غیرآماده، باید برق موقت میآوردیم و تمام زیرساختهای لازم را آماده میکردیم، بعد از 11 روز هم همه را جمع میکردیم. این موضوع در سال بعد هم تکرار شد زیرا این موضوع جزو زیرساختهای این محل نبود و کاربری دیگری از آن میگرفتیم. صاحب این مکان میگوید من به این میزان برق یا آنتن اینترنتی نیاز ندارم و نیاز مجموعه شماست و با خود ببرید. تمام این مراحل مثل این است که هر سال یک ساختمان جدید بسازی، آن را خراب کنی و سال بعد دوباره باید ساختمان بسازیم.
درباره نمایشگاه کتاب اگر سوال شود که بعد از 33 دوره، چرا هنوز در جایابی ناشران و توزیع امکانات بین ناشران مشکل داریم و مسائلی از این دست، این انتقاد وارد است چون باید با کسب تجربه سال به سال در این حوزه بهتر باشیم. اما اگر درباره رخدادهای فیزیکی ماجرا سوال شود، قابل قبول نیست زیرا اگرچه تجربه 33 ساله وجود دارد اما در هر دوره با یک سیستم جدید روبهرو هستیم. در واقع تجربه راجع به محل به هیچ وجه صدق نمیکند و اگر سال بعد هم به مصلا برویم، باز هم با مصلای امسال متفاوت است.
گزینههای دیگر برای برگزاری نمایشگاه کتاب در چه وضعیتی هستند؟
پرویز: طبق قانون بیش از 20 سال است که محل دائمی نمایشگاههای تهران در سئول باید تخریب و با تغییر کاربری به فضای سبز تبدیل میشد که این اتفاق نیفتاده است؛ البته چند ساختمان ایمنی کافی دارد اما ساختمانهای زیادی غیرایمن هستند که مثلا سالنهای 40 و 40A محل انبار تحویل کتاب ناشران خارجی بود و هر لحظه امکان آتشسوزی و مسائل دیگر برای آن وجود دارد. از سوی دیگر فضای نمایشگاه از نظر طراحی مهندسی با ایدههای مهندسی مربوط به دهه 60 میلادی ساخته شده است و بیش از نیم قرن از آن زمان گذشته است. به لحاظ مهندسی نیز مهندسی چنین فضاهایی رشد کرده و هیچ جای دنیا برای نمایشگاهها سالنهای پراکنده کوچک استفاده نمیشود و در چنین شرایطی گزینه برگزاری نمایشگاه در این فضا کلا حذف میشود.
در آن زمان شهرداری تهران، مجموعه شهر آفتاب را به ما معرفی کرد و جالب اینجا است که شهردار وقت به ما میگفت اگر یکسال به ما زمان بدهید، شهر آفتاب آماده است. در نمایشگاه شهر آفتاب پس از بارش باران، آب به داخل غرفه میهمان ویژه نمایشگاه رفت و این مساله موجب آبروریزی شد. در چنین وضعیتی از چنین مکانی نمیشود برای نمایشگاه کتاب استفاده کرد. در این میان معتقدم که این مسئولیت به بخشهای فرهنگی برنمیگردد، البته همان زمان که مسئولیت داشتم به وزیر وقت و کسانی که در قبال این موضوع مسئولیت داشتند گفتم که اگرچه اینکار وظیفه ما نیست اما حاضریم با در اختیار گرفتن مکان و بودجه با بهرهگیری از متخصصان حوزههای مربوطه مدیریت کار را انجام میدهیم که طبیعی بود موافقت نشود و عملا چنین اتفاقی نیفتاد.
خلاصه کلامم این است که تجربه 33 ساله درباره محل نمایشگاه وجود ندارد، محل نمایشگاه هر سال یک ساختمان جدید برای برگزارکنندگان است، در مصلا، چه در شهر آفتاب. محل برگزاری نمایشگاه در سئول هم که برای نمایشگاه کتاب قابل بهرهبرداری نیست و فکر نمیکنم کسی بخواهد جسارت بکند و از همه آن ساختمانها برای برگزاری نمایشگاه با حجم گسترده بازدیدکننده استفاده کند.
اما بهنظرم میشد برخی تمهیدات مثل تحویل به موقع کارتخوانها یا وصل شدن اینترنت یک روز قبل از نمایشگاه انجام میشد تا در روزهای اول شاهد نبود کارتخوان یا قطعی آنها نباشیم، اینطور نیست؟
صفری: امسال شرایط ویژهتر بود، تحویل دستگاه کارتخوان به دلیل مساله کد مالیاتی ناشران و درج آن با مشکلاتی همراه بود، برخی ناشران در برابر این موضوع مقاومت کردند؛ برخی به دنبال این کد مالیاتی نرفتند و برخی دیگر نتوانستند بگیرند. در این زمینه، حدود 400 دستگاه کارتخوان از موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در اختیارشان گذاشتیم.
اما بحث قطعی اینترنت به مساله زیرساخت برمیگردد، باید یک زیرساختی برای 2 هزار دستگاه در محدود مصلا مهیا میشد، با توجه به اینکه سیستم کابل کمتر شده، قطعی اینترنت و نخواندن رخ میداد و گاهی شاهد قطعی بودیم.
در نمایشگاه کتاب امسال قانونی پیشبینی شده بود که عرضه کتاب بیش از 10 سال ممنوع بود، این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
حقبین: اگر قرار است که وجوه نمایشگاهی و روزآمد نمایشگاه را پیگیری کنیم، این قوانین لازم است، اما از سوی دیگر بسیاری از کتابها کهنه نمیشوند، بهعنوان مثال در حوزه کتابهای مرجع شرایطی وجود دارد که این آثار باید عرضه شود. دوره شکوفای نشر کتاب کودک به دهه 60 برمیگردد و اینکه بخواهیم جامعه را از تولید جدی این دهه محروم کنیم درست نیست، زیرا شاید ممکن است ناشر نتواند آن کتاب را مجددا تولید کند. در حوزه کتاب کودک این موضوع بیشتر دیده میشود زیرا تجربه من میگوید کتاب کودک کهنه نمیشود، کتاب زندهیاد مهدی آذریزدی که قبل از انقلاب چاپ شده است هنوز هم زنده است و برای کودک امروز مفید است. برخی کتابهای اساسی نیز در حوزه بزرگسالان وجود دارد که سالیان سال است مخاطب است.
این نکته را هم بگویم که گاهی شاهدیم متاسفانه یک فضای روشنفکرانهای در جامعه نشر وجود دارد که مثالهایی میزنند که استثنایی است، مثلا دائما از فضای فرانکفورت میگویند اما مگر همه دنیا فرانکفورت و بولونیا است؟ کافی است به کشورهای اطراف هم سری بزنیم؛ بهعنوان مثال به ترکیه، عراق، امارات، هند و مصر برویم و ببینیم نوع ارائه کتاب در این نمایشگاهها چگونه است؟ همانطور که دکتر پرویز درباره ضرورت حضور کتابفروشان در نمایشگاه گفت، باید بگویم کتابفروشان در نمایشگاه کتاب ترکیه یک راسته دارند و این راسته تعریفهایی دارد.
در این زمینه معتقدم موج جمعیت نمایشگاه کتاب تهران موج افتخاری برای کشور است، وسعت نمایشگاه یک ویژگی است، دلیلی نمیشود که خود را مدام با غرب مقایسه کنیم. حتی در همان نمایشگاه هم اگر بروی همان چیزی نیست که از آن میگویند؛ بهعنوان مثال میگویند در فرانکفورت کتاب فروخته نمیشود، اما خودم بارها دیدهام غیر از بخشهایی که بهصورت جدی در حوزه فروش رایت فعالیت دارند، در سایر بخشها کتاب فروخته میشود. در نمایشگاه بولونیا نیز در سالن ناشران ایتالیایی کتاب فروخته میشود. باید به ویژگیهای فرهنگ و نوع ارائه خود افتخار کنیم و به آن توجه داشته باشیم.
نظر شما